امروز و در آغاز راه بازگشایی مجدد مدرسهها بعد از حدود دو سال تعطیلی آموزش حضوری، میتوان سخن از میراثی به میان آورد که بهجا مانده از پدیدهای است بهنام همهگیری ویروس کرونا؛ میراثی که تمام وجوه زندگی بشر را به کلی دگرگون کرده و اجتماعی جدید و انسانهایی جدید پدید آورده است. مدرسههایی متفاوت از مدرسههای دو سال پیش بازگشایی شدهاند و معلمان و دانشآموزانی بهکلی متفاوت از قبل! بنای توضیح مفصل تغییرات صورتگرفته را ندارم و این مهم در سرمقاله شماره مهر 1400 این مجله انجام شده است. در این مقال بنای سخن از پدیده مهمی است که در عین تازهنبودن، اما کاملاً جدی و در فضایی جدید که بهعنوان میراث بهجامانده از کرونا تلقی میشود خودنمایی میکند و باید و حتماً درباره آن اندیشید و تکلیف آن را بهصراحت روشن کرد!
این پـدیده یا موضـوع در قالب این سـؤال قابل صــورتبنـدی اسـت: «اکـنون و با تجـربه حاصـلشـده از زیسـت آموزشـی معلـمان و دانشآمـوزان در دوران کـرونا و محـوریت و مرکزیتیافتن ابزارهای سیار هوشمندی همچون موبایل و تبلت در جریان یاددهی و یادگیری، نحوه مواجهه مدرسهها و معلمان و بهصورت کلان نحوه مواجهه نظام تعلیموتربیت با این ابزارها چگونه خواهد بود؟ آیا همچون گذشته استفاده و همراهداشتن این ابزارها در مدرسه توسط دانشآموزان ممنوع خواهد بود؟ یا رویکرد و سیاستی دیگر اتخاذ خواهد شد؟ و اگر نظمی نوین در این باره حاکم خواهد شد، ملاحظات آن چیست؟»
اگر نگاهی به گذشته و دوران پیشاکرونا داشته باشیم، چه در ایران و چه در عمده کشورهای جهان، همراهداشتن موبایل و تبلت در مدرسهها و استفاده از آنها در کلاسها ممنوعیت داشت و معدود کشورهایی هم که اجازه استفاده از آنها را به دانشآموزان میدادند، با ملاحظات سختگیرانهای، نوع خاصی از این ابزارها را با دسترسیهای محدودی تجویز میکردند. اما امروزه تمامی این نظامهای آموزشی بهطور جدی با سؤالاتی که در بالا مطرح شد، مواجهند و باید پاسخی درخور و سیاستی بایسته اتخاذ کنند.
بررسی وضعیت پیشرفت فناوریها نشان میدهد، هر چه زمان به جلو میرود، توسعه و نفوذ فناوریهای نوپدید در زوایای گوناگون زندگی بشر بیش از پیش جای خود را باز میکند و زیست آدمی افزونتر از گذشته به کاربرد این فناوریها وابسته است! امروزه سخن از فناوریهای پوشیدنی همچون عینکهای مجازی و ساعتهای هوشمند است که بسیاری از کارکردهای تلفن همراه هوشمند یا وسیلهای شبیه به آن را دارند، بدون اینکه وسیلهای مازاد و دارای ممنوعیت در مدرسهها تلقی شوند! حتی مطالعات آیندهنگارانه نشان میدهد، چندسالی بیشتر طول نخواهد کشید که مرزهای فناوری از گجتهای پوشیدنی به نصب و کارگذاری تراشههای الکترونیکی در بدن آدمی خواهند رسید و اساساً اتصال به دنیای فناوری دیگر حتی به ابزارهای پوشیدنی هم نیاز نخواهد داشت، بلکه به جزئی از بدن انسان تبدیل میشود و قابلرؤیت هم نخواهد بود!
حال در چنین دنیایی که نوع بشر را نهتنها یارای ایستادگی در برابر سرعت پیشرفت آن نیست، بلکه عمده آدمیان مشتاق آن هستند و به استقبال آن میروند، نظامهای آموزشی در مواجهه با وضعیت پیشآمده چه باید بکنند؟ آیا سیاست سابق ممنوعیت استفاده از ابزارهای سیار هوشمند در مدرسهها و کلاسها پاسخگوی وضعیت پیشآمده هست؟ آیا دانشآموزان و معلمان و خانوادهها که در این دو سال علاوه بر وابستگی به این ابزارها برای رتقوفتق امور آموزشی و یادگیری خود، محاسن و امکانات و فرصتهای این ابزارها را بهخوبی دریافته و بهره بردهاند و بیش از گذشته و بهطور جدی با کارکردهای آموزشی و مثبت و در مسیر کسب معرفت و دانش از این امکانها آشنا شدهاند، میتوان همچون گذشته در بهرهگیری از این ابزارها در مدرسه منع کرد؟
البته تمام آنچه رخداده نافی آسیبها و مخاطرات این ابزارها برای کودکان و نوجوانان بهخصوص، عامه کاربران بهطورکلی، نیست! لیکن به دلیل الزام در استفاده از این ابزارها در دو سال اخیر، میزان مهارتهای والدین و معلمان و دانشآموزان در شناخت جزئیات و انواع کارکردهای این ابزارها بسیار توسعه پیدا کرده است و همین توسعه در شناخت، باعث اشراف بیشتر کاربران بر فرصتها و تهدیدهای این ابزارها شده و بهنوعی اکنون بهراحتی میتوان با کاربران از سواد رسانهای بهطور عملی و کاربردی سخن گفت؛ به شکلی که تمام آنچه را در قالب فرصت و آسیبها مطرح میشود، هم والدین و خانوادهها، و هم معلمان و دانشآموزان، بهخوبی و بهعینه درک میکنند.
حال با این توضیحات بر میگردیم به سؤالات اصلی مطرح شده در ابتدای این نوشتار؛ البته با بیانی دیگر:
آیا کماکان بناست استفاده از موبایل و تبلت در مدرسهها ممنوع باشد؟
آیا اساساً امکان ادامه این سیاست ممکن است؟
اگر بناست سیاستگذاری جدیدی اتفاق بیفتد، ملاحظات آن چیست؟
البته پاسخ به این سؤالات سهل است و ممتنع!
آسـان است از ایـن جـهت که مـیتوان گـفت بله! با اطلاع از کارکردهای متنوع آموزشی که این ابزارهای سیار میتوانند داشته باشند و خود را نشان هم دادهاند، از یک طرف، و عادتهای عمیق شکلگرفته به استفاده از روشهای مجازی و الکترونیکی برای کسب دانش و معرفت و ایجاد ارتباطات آموزشی و برگزاری تدریس و محاسنی از این دست از طرف دیگر، طبعاً باید به پذیرش حضور و استفاده از این ابزارها در مدرسهها اقدام کرد.
اما دشوار است از این نظر که هنوز تحقیقات و تجربههای قابل استنادی که نشان بدهند با وجود تمامی دلایل و محاسن ذکرشده، آیا واقعاً دادن آزادی استفاده از این ابزارها در مدرسهها در نهایت به بهبود کمی و کیفی آموزش و تربیت منجر خواهد شد، در دسترس نیست!
امـا از منـظر کارشـناسی مـیتوان پیشنـهادهایی ارائه کرد که به تصمیمگیری کمک و فضای پیش رو را قدری روشنتر میکنند:
ـ نظام تعلیموتربیت در پروژهای جدی باید در سطح سیاستگذاری وارد موضوع شود و مسئله را در سطح کلان حل کند. رهاکردن این مسئله مهم میتواند به یکی از بغرنجترین مسائل آتی مدرسهها و نظام آموزشوپرورش تبدیل شود.
ـ بعد از سیاستگذاری باید راهنماها و دستورالعملهایی روشن، صریح و عملیاتی درباره کم و کیف و چگونگی مواجهه و استفاده از این ابزارها در مدرسهها تهیه و ارائه شود.
ـ با فرض پذیرش مقید و مبتنی بر قواعد استفاده از این ابزارها در مدرسهها، طبعاً برای مصونماندن از آسیبهایی که بعضاً لاجرم و ناگزیر هم هستند، باید در برنامهای کوتاهمدت موضوع اینترنت دانشآموزی یا به تعبیر دیگر اینترنت امن را در مدرسهها فراهم کرد و در برنامهای میان و بلندمدت نسبت به تأمین ابزارهای سیار هوشمند مختص دانشآموزان، از کودکی تا پایان دبیرستان، اقدام کرد.
ـ برنامههای درسی، تکالیف یادگیری، محتواها و ارتباطات آموزشی باید به تدریج بازآرایی و با شرایط جدید سازگار شوند. اگر بنا داریم این ابزار فقط جنبه تفنن و سرگرمی نداشته باشد و اتفاقاً و برعکس، تبدیل شود به ابزارهای اصلی برای آموزش و یادگیری که خود همین موضوع میتواند مانع بسیاری از آسیبهای محتمل هم باشد، چارهای نیست مگر ایجاد تحول در برنامههای درسی و محتواها و روشها.
ـ باید با شیبی ملایم انجام تغییرات حسابشده و مبتنی بر عقلانیت و برنامه را شروع کرد؛ نه منع مطلق موقت تا رسیدن به برنامهای جامع جواب میدهد و نه آزادگذاشتن مطلق از ابتدا، باز بدون برنامه و سیاستهای تدوینشده. لذا هم باید دستاندرکاران بهسرعت به سیاستگذاری و تدوین راهنماهای عملیاتی اقدام کنند و هم تغییر موضع آموزشوپرورش نسبت به ابزارهای سیار هوشمند آرامآرام در مدرسهها و کلاسهای درس دیده شود.