رانندگی در اتوبان بدون مهارت رانندگی!
رسانههای اجتماعی در کنار معایب خود دارای مزایایی نیز هستند؛ از جمله ایجاد امکان برقراری ارتباط و تعامل بیمرز، دریـافت اخبـار و اطلاعات، نشر و بازنشر اخبار و اطلاعات و به اشتراکگذاری علایـق و سلایق، آشنایی با ایدهها و عقاید مختلف و... . گاه با بهرهگیری از همین امکانات دست به کار میشویم و به تولید، نشر و باز نشر اخبار و اطلاعات و ... دست میزنیم. اما چقدر در این نشر و بازنشرها آگاهانه و هوشمندانه عمل میکنیم؟ آیا صرف داشتن تلفن همراه، رایانه، دسترسی به اینترنت و عضویت در رسانههای اجتماعی، برای فعالیت در این محیطها و فضاها کافی است؟ شاید فعالیت در این رسانهها را بدون داشتن مهارتها و سوادهای لازمی همچون سوادهای رسانهای، خبری، بصری، اطلاعاتی، دیجیتال و... بتوان با رانندگی در اتوبان آن هم بدون داشتن مهارت رانندگی (بدون داشتن گواهینامه) مقایسه کرد. به نظرتان چه عاقبتی در انتظار رانندهای خواهد بود که نه به قوانین مسلط است و نه به مهارتهای رانندگی؟
مستأجری از جنس واقعی و مجازی!
ما برای حضور در رسانههای اجتماعی به بسیاری از سوادها و مهارتها و آشنایی با قوانین و مقررات و ... نیاز داریم و بدون آنها ممکن است با خطرات و مشکلاتی در این مسیر مواجه شویم. برای درک بهتر فضای حاکم بر رسانههای اجتماعی مثالی میزنیم. احتمالاً دیدهایم یا شنیدهایم یک نفر مجتمعی را میسازد یا میخرد و آن را به افرادی اجاره یا رهن میدهد. حالا فکر کنیم همین اتفاق در فضای مجازی رخ میدهد. فردی نوعی رسانه اجتماعی ایجاد میکند و یا میخرد و صفحههایی را به کاربران اجاره میدهد؛ هرچند شاید از آن به عنوان اجاره دادن یاد نشود.
حالا ببینیـم این اجارهدادنها و مستأجریها در فضای واقعی و مجازی چه تفاوتی دارند؟ با این توضیح که خانهای که در فضای واقعی در اختیار داریـم ماهـیت رسـانهای ندارد، ولی خانههایمان در فضای مجازی جنسی رسانهای دارند یا در بستری از انواع رسانههای اجتماعی بنا شدهاند.
مستأجری:
در فضای واقعی
- در فضای واقعی با صاحبخانه قرارداد میبندیم و خانهای را با اجارهای مشخص و مدتی معلوم اجاره میکنیم.
- در اجاره فضای واقعی بسته به نوع قرارداد، بهطور ماهانه و... پولی به صاحبخانه میپردازیم.
- در فضای واقعی اگر معامله به هم بخورد، به هم زننده معامله باید خسارتی به طرف مقابل بپردازد. یعنی اگر صاحبخانه مستأجر را بیرون کرد، باید به او رقمی به عنوان خسارت بدهد.
- در فضای واقعی اگر صاحبخانه مستأجر را بنا به هر دلیل از خانه بیرون کرد، عموماً اموالش را ضبط نمیکند و هنگام خروج اجازه نقل و انتقال اموال و داراییهایش را میدهد.
- در فضای واقعی، با رعایت برخی قوانین کلی، حریم خصوصی فرد رعایت میشود و اصطلاحاً برای مستأجر «چهار دیواری اختیاری» است و صاحبخانه اجازه ورود به این حریم را ندارد.
در فضای مجازی
- در رسانههای اجتماعی، ما قوانینی را که عموماً انگلیسی هستند و کمتر آنها را میخوانیم، میپذیریم و تأیید میکنیم و برای مدتی نامشخص و نامعلوم آن فضا یا صفحه را در اختیار میگیریم و حتی بعضاً ناخواسته نسبت به آن احساس مالکیت میکنیم.
- در اجاره فضای مجازی که ظاهری رایگان دارد، ما عموماً بهجای پرداخت پول، بهطور ناخواسته یا غیرهوشیارانه اجازه بهرهبرداری از دادهها و اطلاعاتمان را به صاحبان رسانههای اجتماعی میدهیم.
- در رسانههای اجتماعی، به خصوص در مواردی که ارائه و دریافت سرویسها ظاهری رایگان دارند، هیچ کس به دیگری خسارتی نمیپردازد؛ حتی اگر مالک با تعلیقکردن حساب کاربری، عملاً فرد را از خانه مجازیاش بیرون کند.
- در رسانههای اجتماعی، مالک آن در صورت تعلیق یا بستن حساب کاربری فرد، اموال و داراییهای مجازی و همه اطلاعات، محتواها، عکسها و ... و حتی ارتباطات، تعاملات (اعم از فالوور، فالویینگ و...) او را ضبط میکند و ممکن است هرگز دیگر اجازه دسترسی به وی ندهد.
- درفضای رسانههای اجتماعی، حریم خصوصی معنا ندارد و فعالیت در آن به مانند زندگی در یک آکواریوم است و صاحبخانه با تذکرها و هشدارهایی که در قالب برچسب و ... میدهد (با همه آزادیهای ظاهری) اجازه هر کاری را به مستأجرش نمیدهد.
ادامه دارد.
شما چه فکر میکنید؟
چه نکات دیگری از این نوع مقایسهها به ذهنتان میرسد؟ از تجربههای شخصیتان در این خصوص بنویسید و آن را با ما در میان بگذارید.