شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

دایی جاوید و کار بزرگ ما

  فایلهای مرتبط
دایی جاوید و کار بزرگ ما
۵ آذر روز بسیچ مستضعفین گرامی‌باد

خبرهای بیآبی و خشکسالی شهرها و روستاها همهی ما را ناراحت کرده، به همین دلیل در گروه کار خوب کوچکمان جمع شدیم تا ببینیم چه کمکی از ما برمیآید. گروه کار خوب را به یاد دایی جاوید که اوّلین شهید بسیجی روستای ما بود، درست کردیم. دایی جاوید، شهید محسن خیراتی را هیچ کداممان ندیدهایم، امّا آنقدر از او خاطره و ماجرا و تعریف شنیدهایم که انگار دایی همهمان بوده. او خیلی کارها برای روستا کرده، مثل درست کردن همین کتابخانهی مدرسه. امّا شاید مهمترین کارش شجاعت او برای گرفتن یک تصمیم بزرگ بوده. تصمیم رها کردن کار و خانواده و رفتن به یک سفر خیلی خطرناک. دایی جاوید مهندس کشاورزی بود، امّا معلم شد. بزرگترها یادشان هست که او همیشه میگفته پلّهی اوّل هر تغییر خوبی، دانایی است. او نه فقط برای بچّهها که برای بزرگترها هم کلاسهایی دربارهی کشاورزی میگذاشته، امّا جنگ شروع میشود و او که تازه ازدواج کرده بوده، همه چیز را رها میکند و میرود تا از مرزهای اسلام و کشور دفاع کند. او در شهری دور به اسم هویزه در محاصرهی دشمن شهید میشود. عکس دایی جاوید بالای راهروی مدرسه است. معلّممان میگوید:«برای او اصلاً اهمّیتی نداشت که آن شهر چقدر دور بوده یا او هیچ وقت پایش را هم آنجا نگذاشته بوده یا قوم و خویشی آنجا نداشته، مهم این بوده که آن شهر دور در ایران بوده.»

گاهی فکر میکنم شاید اگر شهید نمیشد، حالا او معلّممان بود و به ما یاد میداد چطور باید از آبوخاک و محیطزیستمان مراقبت کنیم. میدانم اگر در کنار ما بود، هر کاری از دستش برمیآمد، انجام میداد. مثل ما که حالا دلمان میخواهد هر چه از دستمان برمیآید، برای روستاها و شهرها، برای حفظ آبوخاک ایران انجام بدهیم... باید از دیگران هم کمک بگیریم. اوّل از همه از معلّممان تا ببینیم بهترین کاری که میتوانیم انجام بدهیم، چیست.

۴۱۳
کلیدواژه (keyword): رشد دانش‌آموز، راه آسمان،روز بسیچ مستضعفین
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.