امروز میخواهم درباره دو نفر از دوستانم که در یک رستوران کار میکردند با شما صحبت کنم.
بابک سال 1398 از سربازی آمده بود و در یک غذاخوری(رستوران) تهیه غذای خانگی کار میکرد. بعد از بیماری کرونا مدتی مشاغل این چنینی تعطیل شدند. بابک هم در خانه ماند و هروقت اوج کرونا فروکش میکرد و اجازه بازشدن غذاخوری را میدادند دوباره چند روزی سرکار می رفت تا تعطیلی بعدی. درآمد غذاخوری به شدت پایین آمده بود و همینطور درآمد بابک.
سعید پسر عموی بابک که اصلاً خودش بابک را به غذاخوری آورده بود و از یکسال قبلتر در غذاخوری مشغول بود، با اولین اعلام تعطیلی توسط ستاد کرونا بیکار نماند و در دوره تعطیلی به مکانیکی جنب غذاخوری رفت و به عنوان کارآموز آنجا مشغول شد. اوایل که کاربلد نبود برایش کار در مکانیکی سخت بهنظر میرسید ولی کمکم در کارش خبره شد و بعد از دو سال تقریباً سه برابر کارگری در غذاخوری درآمد داشت.
ترس از ایجاد تغییر آدم را در همان جایی که هست متوقف میکند، راه جلورفتن و پیشرفتکردن، نترسیدن از تجربه کارهای خوب و جدید است.