سلام علیرضا جان، اگر موافق باشی، برویم سراغ سؤال اول. از رشته تحصیلیات برایمان بگو. در چه رشته و هنرستانی درس میخوانی؟
سلام. من هتلداری میخوانم، در هنرستان هگمتانه در خیابان جمالزاده تهران. این رشته در هنرستان سه سال تحصیلی دارد و به آزمون سراسری هم نیازی ندارد. برای ادامه تحصیل میتوان در دانشگاههای علمی کاربردی و آزاد تحصیل کرد. البته اگر بخواهیم میتوانیم در آزمون سراسری انسانی هم شرکت کنیم؛ ولی این انتخاب من نیست.
در مورد نظر جامعه و عامه مردم در مورد رشتههای هنرستانی برایمان بگو. هنوز هم مثل قدیم نگاه چندان رضایتبخشی ندارند؟
نه آنقدر. الان حدوداً شرایط بهتر شده است. خانواده خود من از افرادی بودند که مرا در انتخابم کاملاً حمایت کردند.
برایمان بگو اصلاً چرا هتلداری؟ با چه طرز فکری رفتی سراغ این رشته؟
اول لازم است در مورد این رشته توضیحی بدهم. هتلداری زیرمجموعههایی دارد؛ مثلاً هتلداری آشپزی یکی از آنهاست که میشود همان علاقه من. در این شاخه برای آشپزی کافه و غذاخوری که علاقه خود من هستند، آموزشهایی به ما داده میشود.
میخواهی کافه بزنی؟ در هنرستان در مورد این رشته و کارهای آشپزی و هنرهای دیگر چه چیزهایی یاد گرفتی؟
در هنرستان چیزی درباره آشپزی و کافهداری یاد نمیدهند. بیشتر مباحث هتلداری، خانهداری هتل و متصدی پذیرش هتل و... را میخوانیم. بخش آشپزی میرود به فوقبرنامه و بابت این کلاس باید پول بیشتری بدهیم.
پس کلی کلاسهای عملی و کارگاه دارید. در دوران کرونا چطور کلاسهای کارگاهی را طی میکنید؟
فعلاً چارهای نیست، جز اینکه نظری(تئوری) بگذرانیم تا ببینیم چه میشود!
چه بد! الان اگر بخواهی بروی سر کار، هنرستانتان شما را برای کار به جایی معرفی میکند؟
اصلاً از این خبرها نیست. هنرستان تلاشی برای کار هنرجو نمیکند. صرفاً زمانی را که آنجا تحصیل کردهای برایت سابقه کاری محسوب میکند.
پس حتماً روزی که داشتی میرفتی هنرستان ثبت نام کنی به این بخش داستان فکر کردی.
بله. کاملاً. من همه نمرههایم بالا بود؛ برای همین مدیر مدرسه ما نمیخواست من بروم هنرستان. کلی تلاش کرد که نروم هنرستان؛ ولی من رفتم. خیلی در فکرم هست که اگر تحصیلاتم اینجا کامل شد، برای پیشرفت بیشتر، یک دوره کوتاه هم به کشورهای اروپایی بروم تا روشهای دیگر کافهداری و آشپزی را آموزش ببینم. مثلاً در کشورهایی مثل ایتالیا و فرانسه که در این کار سرآمد هتلداری هستند.
پس هدفت یادگرفتن کافهداری و در کافه کارکردن بوده است؟
از همان 15 سالگی علاقه من به کافهداری بود و بخش هتلداری برای من امتیاز خاصی نداشت؛ چون آدم کار اداری نیستم. قواعد سفت و سخت هتل برای من مناسب نیست. پس میروم سراغ بخش دیگرش که همان کافهداری است.
بیشترین حمایت را در این مسیر از طرف چهکسی دریافت کردی؟
پدرم. اول و آخر بگویم، پدرم و مادرم تنها کسانی بودند که همان اول کار گفتند هر تصمیمی بگیری ما حمایتت میکنیم. بابای من خودش کارمند بوده و زندگی کارمندی را درک میکند. او اصلاً نگفت برو سمت حقوق ثابت و زندگی کارمندی. نه که بد باشد! او مرا خوب میشناخت و میدانست من آدم این سبک زندگیام، نه کارمندی.
از ورودت به بازارکار برایمان بگو.
من آن موقع که آمدم سر کار، مدرک تحصیلی نداشتم. یکی از معلمان هنرستانم که میخواهم از او تشکر هم کنم، یعنی آقای مهیار حیدری، دبیر هتلداری عزیزم، که بیشتر رفیقم بود تا معلم، حمایتم کرد. او با توجه به آشناهایی که در کافه داشت، در یکی از کافه تهران برای من کار پیدا کرد. من از پایه دهم کار میکردم و الان که اواخر پایه یازدهم هستم، برای خودم کار میکنم و بهنسبت درآمد خوبی هم دارم.
اگر رشتهای نظری را انتخاب میکردی و دبیرستان میرفتی، از امسال باید برای آزمون سراسری درس میخواندی. درست است؟
بله. من نمرههایم بالا بود، ولی درسخوان نبودم. پس آزمون سراسری برای من آنقدر نمیتوانست نتیجه مطلوبی داشته باشد. من سال آینده دیپلمم را میگیرم.
و بعد از آن درس را ادامه میدهی؟
بله. قطعاً. تا دوره کارشناسی رشته هتلداری را ادامه میدهم.
خیلی هم خوب. اگر الان یک نوجوان 15 ساله بیاید پیش تو و از تو مشورت بخواهد، بابت آینده و انتخاب رشتهاش به او چه میگویی؟
قطعاً اول به او میگویم برود دنبال علاقهاش؛ همان کاری که خودم کردم. البته باید بازار کار و شرایط را هم در نظر بگیرد و بتواند درآینده درآمد داشته باشد.
اگر همین الان با این تجربههایت برگردی به 15 سالگیات، باز هم میروی هنرستان؟ همین زندگی را انتخاب میکنی؟
قطعاً همین را انتخاب میکنم. من در دو سال اول سختی زیادی کشیدم، ولی به نظرم ارزشش را داشت. الان میدانم برای نتیجه درستی سختی کشیدم.