بردیا و گولاخ‌ها
نویسنده: مهدی رجبی
تصویرگر: مریم محمودی مقدم
ناشر: افق
تعداد صفحه: 656
سال انتشار: 1398
بردیا از اول هم می‌دانست توی خانه جدیدشان خبرهایی هست. شاید ظاهرش طوری بود که هیچ‌کس به هیچ‌چیز شک نمی‌کرد، اما بردیا از همان اول فهمیده بود این خانه یک خانه معمولی نیست؛ چون آدم‌هایی معمولی در آن زندگی نمی‌کردند. بردیا می‌دانست پیرزنی که در واحد کناری آن‌ها زندگی می‌کند، عادی نیست. جادوگر بود. حتی گم‌شدن آلبرت، «همستر» محبوب بردیا، هم کار او بود.
البته مامان گفته بود نباید درباره او این‌طور حرف بزند. مامان گفته بود او پیرزنی مهربان است و به کسی کاری ندارد. درباره آلبرت هم معتقد بود که حتماً همستر وقتی در باز بوده، از خانه بیرون رفته است و احتمالاً خودش برمی‌گردد. این‌جور وقت‌ها بحث‌کردن با بزرگ‌ترها هیچ فایده‌ای ندارد! بنابراین بردیا خوب حواسش را جمع کرده بود که وقتی پیرزن را در آسانسور می‌بیند، حتی یک کلمه هم جوابش را ندهد. او خیلی زود باید جست‌وجو را شروع می‌کرد تا آلبرت را پیدا کند.
اما انگار این قانون نانوشته وجود دارد که: «هرچه آدم تلاش می‌کند از خطر دور بماند، بیشتر در دل آن می‌افتد!» و همه‌چیز از همان روزی شروع شد که بردیا کلید نداشت و پشت در خانه ماند. بعد هم به سفارش مامان مجبور شد به خانه همسایه برود و تا عصر آنجا بماند. اما ماجرا از آن چیزی که بردیا فکر می‌کرد، فراتر بود. انگار فقط پیرزن نبود که با همه آدم‌ها فرق داشت. بردیا هم با دیگران فرق داشت!
سه‌گانه «بردیا و گولاخ‌ها» داستان یک ماجراجویی جذاب در سرزمین گولاخ‌هاست؛ همان‌هایی که زیر زمین ما زندگی می‌کنند و عاشق همستر کباب‌شده هستند. در این سرزمین حیوانات عجیبی وجود دارند که همه خطرناک‌اند و بردیا باید از همه آن‌ها و از همهراه‌ها و کوهستان‌های صعب‌العبور بگذرد تا به آلبرت برسد و او را نجات بدهد.
نکته مهم درباره کتاب «بردیا و گولاخ‌ها» این است که بردیا، شخصیت نوجوان داستان، لکنت زبان دارد. دوستانش او را در مدرسه مسخره می‌کنند و برای همین بردیا می‌کوشد کمتر حرف بزند و بیشتر در تنهایی خودش کتاب بخواند. اما وقتی به دنیای زیر زمین سفر می‌کند تا علاوه بر آلبرت، کتاب‌ها را هم از نابودی نجات بدهد، با اسب گولاخستانی آشنا می‌شود؛ اسبی که نه‌تنها بردیا را به خاطر لکنتش مسخره نمی‌کند، بلکه فکر می‌کند این مدل حرف‌زدن خیلی بامزه است. این اتفاق نشان می‌دهد سرزمین کتاب و خیال تا چه حد می‌تواند تکیه‌گاه و پناه باشد.
داستان بردیا و گولاخ‌ها اگرچه هیجان‌انگیز است، اما فضای آن گه‌گاه به فضای طنز نزدیک می‌شود. پس اگر می‌خواهید کتابی بخوانید که هم هیجان‌انگیز و هم خنده‌دار باشد، این سه‌گانه انتخاب خوبی است. دیگر معطل چه هستید؟! برای نجات آلبرت و کتاب‌ها با بردیا، شاهزاده شنل‌تَشتَکی، همراه شوید!
