معلمی تعاملی و فرایند آموزشوپرورش
معلمی تعاملی مثلثی است که از سه ضلع تعاملات، پرورش و آموزش تحصیلی، به شرح زیر، تشکیل شده است:
اول؛ تعاملات (معلمی تعاملی): معلمی تعاملی قبل از هر چیز نوعی نگرش است که بر اساس آن فرایند آموزشوپرورش یکسویه نیست و ابعاد متعددی از نظامهای ارتباطی و مناسبات بین معلمان و دانشآموزان را در برمیگیرد. این تعاملات عمدتاً شامل چند مورد هستند: «تیمسازی، ارتباطات بازخوردمدار، رهبری و انگیزش، حل مسئله و انتقال تجربه».
دوم؛ پرورش دانشآموز: در دیدگاه تعاملی، پرورش دانشآموز اهمیتی دوچندان دارد و ابعادی همچون: «خطمشیهای دانشآموزی، رهبری و انگیزش، کیفیت زندگی تحصیلی و ارزیابیهای مستمر» را شامل میشود.
سوم؛ آموزش دانشآموز: در فرایند آموزش تعاملی دانشآموزان، ضمن حفظ شیوهها و جلوههای معلمی و تأکید بر آنها، به ابعادی مانند «مدیریت دانش، فناوری آموزشی، نظریههای نوین یادگیری و ارتباطات بازخوردمدار» توجه میشود.
نظام آموزشی تعاملی
«معلمی تعاملی» در بستر «نظام آموزشی تعاملی» رخ میدهد؛ یعنی سامانهای منسجم و یکپارچه که بر ارتباطات چندجانبه و تحولآفرین مبتنی است و از عناصر زیر تشکیل شده است (نمودار 1 و جدول 1):
راهکارها و راهبردهای افزایش کیفیت معلمی تعاملی
«معلمی تعاملی» در بستر مدیریت و رهبری آموزشی «تحولگرا» و «تعاملگرا» شکل میگیرد؛ امری که بر اساس «سند تحول بنیادین آموزشوپرورش» باید بر اساس «نیازهای روز» و «مطالبات منطقی و بهحق خانواده و جامعه» سامان یابد. اگر قرار است بر اساس آنچه در بیانیه گام دوم انقلاب آمده است، نسل دانشآموز امروز بهعنوان وارثان اصیل و امین آموزههای انقلابی و اسلامی، آینده کشور را رقم بزنند، باید پنج اقدام بنیادین «بازآفرینی بههنگام و هوشمند، سازگاری فعالانه با تغییرات محیطی، بهسازی روندها و فرایندها، همسازی با فناوریهای روز و اصلاح برای نظام آموزشی بهسمت تعاملگرایی و مهارتمحوری» مورد توجه قرار گیرند. بر همین اساس، مهمترین راهکارها و راهبردهای عملیاتی افزایش کیفیت معلمی به شرح زیر موضوعیت مییابند (نمودار 2 و جدول 2):
سخن پایانی
«معلمی تعاملی» دیدگاه و روشی است که بهعنوان ضرورتی انکارناپذیر، نظام تعلیموتربیت جهانی را در هزاره سوم تحت تأثیر قرار داده است. اکنون بهخوبی نمایان است که فرایند آموزشوپرورش با اقدامات سنتی و یکسویه معلمان اثربخشی لازم را نخواهد داشت. باید باور کرد و پذیرفت، نسل جدید که قرار است زمام امور فردای جامعه را در دست بگیرد، هر چند از نظر «مسئولیتپذیری» و «تحرک» کمی افت کرده و به بیان عامیانهتر کمکار و تنبل است، اما از حیث هوش، درک، قدرت تحلیل پدیدهها، درک پیچیدگیها، قدرت انتقاد و تفکر و سرعت پردازش دادهها، به دلیل ارتباط تنگاتنگی که با فناوری، رسانهها و دادهپردازها دارد، از قدرت و توانایی فراوانی بهرهمند شده است. پس اینکه توقع فرمانبرداری محض یا ضبط و پذیرش دادهها را بدون نقد و اعمال نظر داشته باشیم، چالشهایی را در فرایند آموزش و عقبماندگی نظام آموزش کشور سبب میشود.