شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

با دخترم هم‌کلاسم

  فایلهای مرتبط

فرزند کوچک من نورا امسال کلاساولی است و من در حین کمک به آموزش و یادگیری درسهای او، در این دوران کرونایی، با صفحهی مجازیِ «آموزش زیبانویسی به کودکانِ کلاساولی» آشنا شدهام. در این میان و بهدنبال تمرینهایی که در این مدت با نورا برای آموزش خوبنویسی داشتهایم، متوجه شدم که حتی من نیز در این سنوسال با کمی تلاش آگاهانه میتوانم زیباتر بنویسم.  یادم میآید زمانی که کلاساولی بودم، دستخطم جزو بهترین دستخطهای کلاسمان بود و اغلب بهخاطرش تشویق میشدم. از معلمم آموخته بودم که خوشخطی یعنی صافنوشتن روی خط زمینه، رعایت فاصلهی مناسب بین کلمات و نداشتن قلمخوردگی و رد نازیبای پاککن بر نوشته. دستخط من هم همهی این ویژگیها را داشت و بنابراین طبیعی بود که در عالم کودکانهی خودم فکر کنم که خوشخطم. این روال ادامه داشت تا اینکه با جهش تحصیلی بهطور مستقیم از پایهی اول به پایهی سوم رفتم. در پایهی سوم درس خوشنویسی داشتیم که از بدترین تجربههای همهی دوران تحصیلم بود. هنوز هم فلسفهی آموزاندن خوشنویسی به بچههای هشتنهساله، با آن روشهای سختگیرانه و با آن ابزار و ادوات (قلم و مرکب) را متوجه نشدهام. نگرانی زیاد از ریختن و پخششدن جوهرِ مرکب روی دفتر و لباس، بد و نازیباشدن دستخط و دوباره و دوباره نوشتنهای توأم با ناامیدی و خستگی تا مگر یکی بر حسب تصادف کمی خوب از آب در بیاید، خاطرههای آزاردهندهای هستند که هرگز فراموش نمیکنم. همان جا بود که فهمیدم من نهتنها خوشخط نیستم، بلکه اصلاً استعداد خوشخطی هم ندارم.

کمی که بزرگتر شدم، دستخط خودم را با دستخط پدر و مادرم مقایسه کردم. مرحوم پدرم زیبا مینوشتند، اما دستخط مادرجان تعریف چندانی نداشت. آن موقع به این نتیجه رسیدم که دستخط هم مثل رنگ مو و چشم ژنتیکی است و چون دستخط من به مادرم رفته است، نمیتوانم برایش کاری کنم. تا همین اواخر هم بر همین باور بودم تا اینکه به لطف و مدد همراهی با آموزشهای اینترنتی خوبنویسی به نورا متوجه شدم که آموزش خوب، هر چند که نابهنگام و دیر هم باشد، تا حدودی توانایی غلبه بر عوامل قدرتمند وراثت و عادت را دارد. بهشخصه متأسفم که تابهحال عزمی جدی برای یادگیری زیبانویسی نداشتهام و بر این باورم که زیبانویسیِ معلم، مانند هنرهای دیگر وی، بهمثابهی گلآوردن او سر سفرهی آموزش به فراگیرانش است. درعینِحال، خوشحالم که نظام آموزشی فعلی ما تا حدودی دغدغهی آموزش زیبانویسی به نوآموزان را دارد. از خداوند سپاسگزارم که بهواسطهی مادری برای نورا هنوز برای تجربهی بسیاری از آموزههای شگفت، از جمله همین تجربهی یادگیری خوبنویسی در این سنوسال، فرصت مییابم. این موضوع برای من یادآور بخشی از کتاب خوب«  لحظههای حقیقی» است که میگوید: «حال که فرزند یا فرزندانی دارید، از آنان بهعنوان معلمها و موهبتهای زندگیتان استقبال کنید و اجازه دهید در بازگشت به دنیای معصومیت و شگفتی، آنها راهنمای شما باشند.»

۲۸۴
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، تجربه‌،فریبا مؤیدنیا،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.