1. به دانشآموزان پروبال دهید؛ از آنها حمایت و به حرفهایشان گوش کنید.
اتفاقهای اخیر شاید برخی از دانشآموزان را با غم از دستدادن عزیزی مواجه کرده باشد. آموزگار باید، با توجه به این موضوع، رفتاری متناسب با روحیهی دانشآموزان داشته باشد و در برخورد با داغدیدهها بیشترین احتیاط را به خرج دهد. مثلاً زمان خاصی را برای نشستن پای درددلها و احساسات ابرازنشدهی دانشآموزانی در نظر بگیرد که از لحاظ روحی یا خانوادگی وضعیت خوبی ندارند.
برخی دانشآموزان ممکن است بهعلت فروخوردگی عواطفشان، در مدت طولانی کرونا، به این رویه عادت کرده باشند و از صحبت با شما خودداری کنند. در چنین وضعیتی بهتر است از آنها بخواهید هر زمان که مایلاند، هر آنچه باعث ناراحتی، نگرانی و ناامیدیشان شده است، روی کاغذی بنویسند و به شما تحویل دهند. این کار هم باعث تخلیهی روانی آنان میشود و هم اینکه آگاهی شما از وضعیتشان راهکارهایی را برای مقابله با احساسات منفی آنان فراهم میکند.
ممکن است برخی دیگر از دانشآموزان نیز در حال تجربهی احساساتی مانند نگرانی، ناامیدی و خشم باشند. خوگرفتن به خانه و فضای مجازی باعث شده است آنها به کارهای فعالیتی و انرژیبر بهسختی تن دهند، بخواهند در نقطهی آرامش و راحتی خود باقی بمانند و عاملی که بخواهد این نقطهی امن را از آنها بگیرد، پس بزنند. بنابراین، در آغاز بازگشایی مدرسهها، بسیار اهمیت دارد که آنان را درک کنیم و اجازه دهیم روند بیرونآمدن از فضای مجازی به فضای حقیقی و فعال، برای آنها هضم شود. برای مثال دیررسیدن سر کلاس یا خوابآلودگی، پس از مدتها غیرحضوریبودن تحصیل، بسیار طبیعی است و میتواند نادیده گرفته شود.
2. دانشآموزان را بهخاطر شجاعتشان تحسین کنید.
هنگامی که دانشآموزان به مدرسه باز میگردند، شجاعت آنها را در رویارویی با ترس تحسین کنید. هنگامی که دانشآموز ببیند توانسته است از زیر بار امواج خبرها و اتفاقهای منفی بیرون بیاید، توانایی رویارویی با ناملایمتهای دیگر نیز برایش قطعی و آسان میشود. بگذارید دانشآموزان بدانند شجاعبودن به آنها و شما کمک میکند بهاتفاق ِهم از این بحران عبور کنید. زمانی که شما شجاعت دانشآموزانتان را تحسین میکنید، اعتمادبهنفسشان بیشتر میشود.
3. بهجای اطمینان خاطر ساختگی، صداقت داشته باشید و حمایت کنید.
اکثر دانشآموزانِ دچار استرس نیاز دارند از شخصی این اطمینان را دریافت کنند که بازگشت به مدرسه اتفاق بسیار خوبی است. اما جملههای اطمینانبخش و تکراری مثل «همهچیز درست میشود» و «جای نگرانی نیست»، بیشتر ترسبرانگیز، شکبرانگیز و سلب اطمینانکنندهاند و نیاز به دلگرمیگرفتن از طرف دیگران را در دانشآموزان بیشتر میکند. این چرخه منجر به حالتی میشود که از آن تحتعنوان «بهدنبال دلگرمی مفرط گشتن» یاد میشود. (کودک مدام میپرسد که آیا همهچیز خوب است؟) در عوض، شفاف و صادقبودن آموزگار و حمایتگریاش بهترین راهکار است. بدین معنا که به اهمیت خطرها اذعان و بر کاهش خطرها بهوسیلهی اقدامات احتیاطی تأکید کند. اینگونه دانشآموزان نسبت به بازگشت به مدرسه حس بهتری خواهند داشت.
آموزگار همچنین میتواند با شناساندن و تحلیل مشکل، دانشآموزان را در انتخاب و استفاده از راهحل توانمند سازد. بهعنوان مثال، سعی نکنید بر اخبار روزانه در مورد کرونا سرپوش بگذارید یا آنها را طور دیگری جلوه دهید. وضعیت را به همان صورت که هست شرح دهید و در پی پنهانکردن آن نباشید.
4. الگوی رفتارهای سازگارانهی مناسب برای دانشآموزان باشید.
دانشآموزان برای عبور از بحران بازگشت به مدرسه، به آموزگار خود بهعنوان الگوی رفتاری مثبت مینگرند. اینکه شما چطور ترسها و تشویشهای خود را مدیریت میکنید و چه رفتاری از خود بروز میدهید، بر درک دانشآموزان از اوضاع و واکنش آنها تأثیر میگذارد. درمیانگذاشتن تجربههایتان از نگرانی و اضطراب با دانشآموزان و نیز بیان تجربهها و راهکارهایی که برای مقابله با آنها داشتهاید، از حس تنهایی آنها میکاهد و برای آنها راهنمایی میشود تا خودشان اوضاع را مدیریت کنند. کمک به دانشآموزان در پرورش قابلیت «راحتی در ناراحتی» میتواند آنها را در عبور از تشویشهای آینده کمک کند. برای مثال، معلم میتواند برای دانشآموزان توضیح دهد اضطراب و نگرانی، بهطور معمول، ناشی از ترس از آینده است، در حالی که کسی از آینده خبر ندارد و چه بسا آینده بسیار امیدوارکنندهتر از اکنون باشد. ظهور حس امیدواری در آموزگار، دانشآموزان را بهسمت پویایی و سرزندگی و داشتن سلامت روان سوق میدهد.
5. دانشآموزان را بهتدریج با آموزش تلفیقی آشنا کنید.
اکنون که پس از تحمل پستیها و بلندیهای مسیر آموزش مجازی، همهی دانشآموزان تقریباً به آن عادت کردهاند، مسئلهی جدید، بیرونآوردن آنان از محیط مجازی به فضای واقعی است. برخی دانشآموزان ممکن است در اوایل بازگشایی مدرسه، آموزش تلفیقی را پس بزنند، دچار استرس و نبود تمرکز شوند و در رفتارهای خود یا ارائهی تکالیفشان سردرگمی داشته باشند، اما باید در نظر گرفت که این راهکار آموزشی نیز مانند سایر راهکارها، برای جاافتادن به زمان نیاز دارد. بنابراین، فرصتدادن به دانشآموزان برای گذر از یادگیری سنتی صرف یا یادگیری مجازی صرف و هماهنگی خود با این نوع آموزش، نگرانی، دلسردی، یا بیانگیزگی آنها را از بین میبرد.
6. از راهکارهای تدریجی استفاده کنید، نه راهکارهایی برای فرار از مشکل.
میزان استرس یا دلسردی دانشآموزان برای بازگشت به مدرسه، خودبهخود تغییر نمیکند. بنابراین، کمک به آنها برای پذیرش ترس و نگرانی، بهجای فرار از این احساسات، ضروری است. باید از دانشآموزان مشوش یا ناامید بخواهیم همواره در مورد علت و منشأ اصلی استرس و احساسات آزاردهندهی خود فکر کنند. از این طریق با موضوع ناراحتکننده کنار بیایند و آن را برای خود هضم کنند. گاهی دانشآموز در روبهروشدن با ترس متوجه میشود اصلاً دلیلی برای نگرانی نیست و ترس او بیجهت است یا موضوعی که او را نگران کرده است، راه گریزی دارد و باز هم ترس او بیمورد است.
سخن پایانی
ظرفیت ما برای حمایت از دیگران به سلامت جسمانی و روانی ما وابسته است. آموزگاران باید تا آنجا که میتوانند، در این دوران، مراقب سلامت خود باشند. مهمتر از همه آن است که به عواطف خود مانند عواطف دیگران اهمیت بدهند و از طریق حفظ زندگی سالم (داشتن خواب کافی، ورزشکردن و داشتن تغذیهی مناسب) و مراقبت از روان خویش، از راه ارتباط با شبکههای حرفهای روانشناسی، جسم و روح خود را تقویت کنند.