شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

جاذبه‌های خیالی از معنویت کاذب!

  فایلهای مرتبط
جاذبه‌های خیالی از معنویت کاذب!
نیاز بشر به دین و معنویت انکارناپذیر است. پس از چند قرن تلاش برای کنارگذاشتن دین و معنویت از زندگی انسان، بحران‌های گوناگون از هر سو سر برکشیده‌اند و اکنون کار به جایی رسیده است که هر روز از گوشه‌ای آئین جدید و جریان معنوی و عرفانی نوظهور پدید می‌آید. دنیای امروز پر است از مدعیانی که خود را عیسی مسیح، بودا، آواتار (تجسد خدا در زمین) و پیامبر یا خدا می‌دانند و مدعی نجات بشریت هستند.

امروزه هزاران جریان معنویتگرا در دنیا پدید آمدهاند که به اصطلاح آنها را «جنبشهای دینی جدید»1 مینامند. این جریانها در کشور ما به نام «عرفانهای نوظهور» مشهور شدهاند. از بین عرفانهای نوظهوری که به کشور ما راه یافتهاند، جریانی موسوم به «تفکر نو»2 گوی سبقت را از دیگران ربوده است.

«تفکر نو» یک دین جدید آمریکایی است که گاهی به آن «جنبش تفکر نو» نیز گفته میشود. این جریان در یک زمینه تاریخی بهتدریج تکامل یافت و در اواخر قرن 19 «ماری بیکر ادی3» آن را ارائه داد. البته او هیچگاه عنوان تفکر نو را بر آموزههای خود نگذاشت، بلکه از عنوان «کلیسای دانش مسیحی»4 استفاده کرد و افکار خود را بهصورت یک فرقه در دل مسیحیت مطرح کرد. اما شاگردان او آموزههایش را از رنگ و بوی خاص مسیحی جدا کردند و بهعنوان یک آیین مستقل با نام «تفکر نو» ترویج دادند.

«تفکرنو» اگرچه نامش کمتر شناخته شده، ولی آموزههایش بهطورگستردهای ترویج میشوند. مفاهیمی نظیر قانون جذب، قدرت ذهن، نیروی فکر، تأثیر بر کائنات، راههای معنوی موفقیت و نظایر آن برخاسته از تعالیم تفکر نو هستند که بدون ذکر منبع و عنوان اصلی تکرار میشوند و رواج مییابند. شالوده اصلی تفکر نو این است که خدا نیروی درونی انسان است و انسان قدرت بینهایت و خلاقیت نامحدود دارد. بنابراین، با تصورات ذهنی به کائنات فرمان میدهد و به هر چیزی که فکر کند و آن را تجسم کند، همان اتفاق میافتد. تفکر نو تأکید میکند باید به آرزوهایتان در ذهن تجسم ببخشید و آنها را احساس کنید. آنگاه ارتعاشات و نیرویی از شما ساطع میشود که در جهان اثر میگذارد و آرزوی شما را تحقق میبخشد.

«تفکر نو» گستردهترین جریان عرفانی نوظهور است که در بین نوجوانان و جوانان رواج یافته است. دوره نوجوانی دوران آرمانها و رؤیاهاست. تفکر نو با تکیه بر این ادعا که میتواند راه سهل و نزدیک رسیدن به موفقیت و دستیابی به آرزوها را نشان دهد، توانسته است در بین نوجوانان جا باز کند. این تصور که میتوانید با رؤیاپردازی درباره آرزوهایتان آنها را تحقق ببخشید، بسیار جذاب است. نوجوان دستکم با خود میگوید: «به امتحانش میارزد. خیالبافی و رؤیاپردازی که هزینهای ندارد. هر روز ساعتی را در گوشهای خلوت به تصور آرزوها اختصاص میدهم تا از این طریق انرژیهای کائنات را در جهت آرزوهایم بهکار گیرم.» این سرمشق موفقیت در «تفکرنو» است که شما میتوانید با تصور و احساس رسیدن به آرزوها، انرژیهای مثبت را به کائنات بفرستید و اثری متناسب با آن را دریافت کنید. «تفکرنو» به علت ماهیت خیالیاش قابلیت آموزش به کودکان را نیز دارد. کودکان و نوجوانان بهراحتی وارد بازی شیرین رؤیاها و آرزوها میشوند و آینده خود را در خیالشان تجسم و تماشا میکنند و از آن لذت میبرند.

متأسفانه، در برخی مدرسهها معلمان آموزههای تفکر نو را پذیرفتهاند و آن را به کودکان و نوجوانان آموزش میدهند. بهویژه در دوره دوم متوسطه که زمان پرالتهاب موفقیت در آزمون ورودی دانشگاه و هدفگذاری برای آینده است، بازار ترویج «تفکرنو» داغ میشود. ترویج «تفکرنو» در فضای مجازی، فیلمها و برخی کتابهای غیرعلمی و نشریات زرد هم فراگیر شده است. اما با تکرار و تأکید اولیای مدرسه، اعتبار بیشتری پیدا میکند.

گابریله اوتنیگن، روانشناس آلمانی، که حدود 20 سال درباره تخیلات مثبت یا به عبارت دیگر «تفکر مثبت» تحقیق میدانی کرده است، در کتاب «مثبت فکر نکنید»، نتایج آزمایشها و تحقیقات متعددی را که او و همکارانش در چندین کشور انجام دادهاند، ارائه میدهد. نتایج، حکایت از این واقعیت دارند که تخیلات مثبت، در لحظه آغازین احساس خوبی به فرد میدهد، ولی در میانمدت از کارآیی او میکاهد و در بلندمدت افسردگی را میافزاید.

تبیین نتایج گابریله اوتینگن از این قرار است که همیشه تلاش برای رسیدن به موفقیت رنج و سختی دارد. برای اینکه انگیزه موفقیت در ما تقویت شود و آمادگی حرکت به سوی اهداف را پیدا کنیم، به رنج نیاز داریم. اگر احساس کنیم رنج فقدان و نرسیدن به موفقیت بیشتر از رنجی است که برای تلاش و تکاپو باید متحمل شویم، آنگاه انگیزه و اراده ما برای از بینبردن رنج فقدان برانگیخته میشود و کارآیی افزایش پیدا میکند. کارآیی و تلاش موجب بهبود نتایج و افزایش امید و شادی میشود و از افسردگی میکاهد. تخیلات مثبت مسیری برخلاف این روند را میپیماید. به این ترتیب که شخص با خیالپردازی درباره آرزوها و رسیدن به آنها، احساسات خوشایند را در لحظه تجربه میکند و رنج نداشتن و نرسیدن در او کاهش مییابد. به این ترتیب، انگیزه موفقیت، اراده و کارآیی در او کاهش مییابد. پس از مدتی هم نا کارآیی موجب افزایش افسردگی میشود.

گابریله اوتینگن در بین گروههای متفاوت از دانشآموزان، دانشجویان، زنان و افرادی از اقشار گوناگون، آزمایشهای دقیقی انجام داده و نمونهها را تا چند سال بعد دنبال کرده است. نتایج این آزمایشها نشان میدهند، افرادی که اهداف و آرزوهایشان را در خیال تجسم میکنند و از آنها لذت میبرند، احساس فقدان را از دست میدهند و کارآیی کمتری از خود نشان میدهند. پس از مدتی هم عدم کارآیی موجب ناکامیهای متعددی میشود که افسردگی را به دنبال میآورد. نتایج این تحقیقات کاملاً در تعارض با ادعاهایی هستند که مروجان «تفکرنو» انجام میدهند و راه رسیدن به آرزوها را تصور و تجسم و احساس و باور میدانند. آنها به این سؤال پاسخ نمیدهند که اگر کسی باور کرد به اهدافش رسیده است و از آنها لذت میبرد، چه انگیزهای برای تحمل رنج تلاش و کوشش در جهت رسیدن به اهدافش خواهد داشت؟

مروجان «تفکرنو» برای توجیه ادعاهایشان از مباحث شبهعلمی استفاده میکنند. مباحث شبهعلمی به این صورت هستند که برخی از نظریات یا اصطلاحات علمی را از روانشناسی و فیزیک کوانتوم مطرح میکنند، ولی آنها را بهصورت غیردقیق ارائه میدهند و از این بدتر نتایجی از این مفاهیم و نظریات میگیرند که هیچ ارتباط منطقی با آن نظریه ندارد. مروجان «تفکرنو» در دنیا بسیار فعال هستند و کسبوکار پررونقی با عنوان «صنعت موفقیت» به راه انداختهاند که در سال میلیاردها دلار گردش مالی دارد. همین موضوع باعث شده است موردانتقاد شدید دانشمندان قرار بگیرند. دانشمندان ادعاها و دلایل مروجان «تفکرنو» را «علم دروغین» یا «شبهعلم»5 میدانند.

مروجان «تفکرنو» از آموزههای دینی هم برداشتهای ناروایی دارند و مدعی هستند قانون جذب و قدرت ذهن و تأثیر ذهن بر کائنات در آیات و روایات موردتوجه است. از اینجاست که باب تفسیر به رأی را میگشایند و آموزههایی نظیر دعا و شکرگزاری و حسن ظن به خدا را مطابق با قدرت ذهن و اصول «تفکرنو» تفسیر می‌‌کنند.

متأسفانه در یکی دو دهه اخیر بهتدریج این افکار در بین مردم فراگیر شده و برخی از معلمان عزیز از روی شفقت و با قصد راهنمایی و یاریگری به دانشآموزان، این مطالب را به آنها میگویند و در این زمینه از استدلالهای شبهعلمی و تفسیر به رأی منابع دینی هم استفاده میکنند. هم ازاینرو، آگاهیبخشی به معلمان گرانقدر یکی از ضروریترین برنامهها برای جلوگیری از نشر و گسترش عرفانهای کاذب از طریق مدرسهها و نظام آموزش کشور است.

 

پینوشتها

1. New religious movements

2. New thought

3. Mary baker eddy

4. Christian Science

5. seudo science

 

منابع

1. مظاهریسیف، حمیدرضا. نگاهی متفاوت به قانون جذب. قم. انتشارات معنویتپژوهی. 1399

2. گابریله اوتینگن. مثبت فکر نکنید. ترجمه رحمانی، حسین. انتشارات ترجمان علوم انسانی. 1395

3. راندا برن. راز. ترجمه معتکف، نفیسه. انتشارات لیوسا. چاپ هشتم و هفتم 1400

۷۴۳
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، اندیشه، معنویت و عرفان کاذب، تفکر نو، قانون جذب، نوجوانان و جوانان،حمید رضا مظاهری سیف،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.