شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

سفیران پیام پروردگار

  فایلهای مرتبط
سفیران پیام پروردگار

از مبانی اعتقادی ما مسلمانان، بهخصوص شـیعیان، ارادت خـاص به مولا، سرور آزادگان حضرت امام حسین (علیهالسلام)، است؛ یاد امام حسین (علیهالسلام)، زیارت امـام حسـین (علیهالسلام)، تربت امام حســین (علیهالسلام)، سلام بـر امــام حــسـین (علیهالسلام).

16 آبان سال 70 بود که حکم کارگزینی دبیری و ابلاغ تدریس درس بینش اسلامی برایم نگاشته شد. گــرچـه مدرک کـارشــناسی علـوم قــرآنی را بـا معـدل 18 و اندی از دانشگاه تهران اخذکردم، اما از روشهای خاص معلمی آگاهی و تجربهای نداشتم. تنها در مجالس دینی به این باور رسیده بودم که کام جلسات با امام حسین (علیهالسلام) باز میشود؛ راه با توسل به عنایت امام حسین (علیهالسلام) گشوده و هموار میگردد.

با این اعتقاد و باور قلبی وارد کلاس شدم؛ مرکزی بهعنوان دانشسرا برای طرح تربیت معلم از شهرستانهای استان تهران. اکنون آن دانشجومعلمان برای دوره ابتدایی همکاران خودم و همسابقه خودم هستند. به هرحال اولین کلاس، اولین ساعت، اولین درس برایم خیلی عجیب بود. 16 سال بهعنوان دانشآموز و دانشجو کسب علم داشتم و رشته تحصیلیام هم دبیری نبود. چنین بود که آن لحظات برایم بسیار جدی بود و بسیار حساسیت داشت.

باور به عنایت امامحسین (علیهالسلام) برای بازشدن کلام در کلاس با من بود برای آغازکردن کلاس. بعد از بیان بسمالله الرحمن الرحیم، فراز آخر زیارت عاشورا را خواندم: «السلام علیک یا اباعبدلله و علیالارواح التی حلت بفنائک علیکم منی سلامالله ابداً ما بقیت و بقی اللیل و النهار. السلام علیالحسین و علی علیابن الحسین و علی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین.» یــادم هســت، وقتــی دانــشآموزانم این عبارت را شنیدند، برایشان تعجبآور بود. گـمان میکردنـد مــن آن را حفظ کرده بودم.

با اعتقاد قلبی به اینکه برای حرکت در مسیر انجام وظیفه دینی کلام مجلس با امام حسین (علیه السلام) بازوگشوده میشود، آن روز کلاس بــهخوبی سپری شـد و راه مدیریت کلاس، تـدریس و تفــهیم مطالب درسی و ارتباط برقرارکـردن با دانـشآموزان، به گونهای همـوار شد که خود دانشآموزانم در ابتدای کلاس ساکت و منتظر بودند تا عبارت سلام به امامحسین (علیهالسلام) را برایشان بخوانم. میدیدم دست به سینه و مؤدب نشسته وخودشان هم با من زمزمه میکنند: «السلامعلیک یا اباعبدالله الحسین».

الان که 30 سال از اولین روزهای تدریسم میگذرد، هنوز هم با این اعتقاد قلبی وارد کلاسهای درسم میشوم. هنوز دانشآموزان و دانشجویان کلاسم مرا با این عبارت میشناسند و خودشان هم آن را زمزمه میکنند.

لازم است ما دبیران درس دینی و قرآن باورهای دینی و اعتقادی خود را در درجه اول خودمان قبول داشته باشیم و تقویت کنیم و مبانی دینی خود و آگاهی معرفت دینی خود را بالا ببریم و مسلّم بدانیم «حرفی که از دل برآید لاجرم بردل نشیند». در انجام وظیفه دینی در مسیر تعلیم مبانی دینی و تربیت نسل نوجوان براساس آموزههای دینی تلاش صادقانه داشته باشیم. آن که هدایتگر واقعی است، خداست. ما وظیفه داریم کلام و ندای حق را ابلاغ کنیم. آنکه رساندن پیام به دلها را ضمانت کرده است، خود خداوند است.

۱۱۴۷
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، تجربه،زینب شاهمرادیان،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.