شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

بهار آزادی

  فایلهای مرتبط
بهار آزادی

خدای مهربانم سلام

خدایا امروز برف میآمد. همهجا برفی شده بود، امّا مجری تلویزیون میگفت: «امروز بَهار آزادی است.»

من خیلی تَعجّب کردم. آنوقت مامان یادم داد این جمله یعنی چه؟ او به من گفت، هر وقت آدمها حرف زور را قبول نکنند، آن روز برایشان مثل بهار آزادی است؛ حتی اگر توی زمستان باشد!

من خوب فکر کردم ببینم تا به حال بهار آزادی داشتهام؟ یاد روزی افتادم که اجازه ندادم آن پسر بداخلاق به زور دفتر نقّاشیام را بگیرد. یاد روزی افتادم که پسر همسایهمان با ما دعوا کرد. من هم پیش پدرش رفتم و همه چیز را به او گفتم. آنوقت پسر همسایه مجبور شد مَعذرتخواهی کند. خدای مهربان، من بهارهای زیادی را یادم آمد و خیلی خوشحال شدم.

خدایا ممنونم که به من کمک کردی حَرف زور را قبول نکنم!

تلویزیون دارد مردمی را نشان میدهد که حرف شاه زورگو را قبول نکردند تا یک بهار آزادی قشنگ داشته باشند.

۴۴۶
کلیدواژه (keyword): رشد کودک، حرف‌های گل‌گلی،پیروز انقلاب اسلامی،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.