بازیگران: جوجه، مامانکبوتر، سنجاب، قورباغه
جوجه: بقبقو ... بقبقبقو ... مامان کجایی؟ زود بگو!... چرا نمیآی؟... اوهو اوهو
سنجاب (به جوجهکبوتر نزدیک میشود): این تویی گریه میکنی جوجهجون؟ تنها چرا نشستی تو لونهتون؟
جوجه: مامانجونم رفته غذا پیدا کنه، هنوز نیومده.
سنجاب: تا مامانت برگرده، بیا کمی بازی کنیم و خنده! (با جوجه گردو بازی میکند)
جوجه: گردو بازی نمیخوام! فقط مامان رو میخوام!
سنجاب: غصّه نخور، الان مامانت رو پیدا میکنم!
سنجاب (به سمت برکه میرود): سلام آقا قورقوری! کمک میخوام؛ سریع، فوری!
قورباغه: سلام سنجاب زیبا، بگو چی شده، بفرما!
سنجاب: کبوتر خانم رفته غذا بیاره، تو که صدات بلنده، قور قور بکن بگو که زود برگرده.
قورباغه: قور قور... غصّه نخور جوجهجونم، الان برات مامانت رو پیدا میکنم!
قورباغه: قور قور قور ... کجایی خانم کبوتر! جوجه دلش گرفته، برگرد به خونه زودتر!
سنجاب: بلندتر! بلندتر!
قورباغه (با صدای بلندتر): قور قور قور... کجایی خانم کبوتر؟ جوجه دلش گرفته، برگرد به خونه زودتر!
قورباغه (رو به بچّهها): اینجوری فایده نداره! اگر بخوایم کبوتر صدامون رو بشنوه، باید همه با هم بگیم دوباره.
همه با هم: کجایی خانم کبوتر؟ برگرد به خونه زودتر!
کبوتر از کنار صحنه: بقبقبقو کی بود من رو صدا کرد؟
قورباغه و سنجاب: ما بودیم! جوجه کوچولو ترسیده بود، گفت که صداتون بزنیم!
مامانکبوتر به سمت جوجه میرود. او را بغل میکند و با هم میخندند. کبوتر به جوجه خوراکی میدهد.
جوجه کوچولو! حالا میتونی با خیال راحت با قورباغه و سنجاب بازی کنی. (سنجاب و قورباغه و جوجه با گردوها بازی میکنند.)
صدا: قور قور... بقبقو...