ناصرخسرو اندیشمند و ادیب ایرانی در روستای قبادیان در شهر بلخ به دنیا آمد. در گذشته شهر بلخ بخشی از سرزمین ایران بود. امروزه این شهـر در کشـور افغانستان است. استعداد او در یادگیری علـوم، همـه را متعجّب مـیکرد؛ ولی از همه بیشتر به ادبیات علاقهمند بود.
ناصرخسرو، رودکـی و حافظ سه شاعر بزرگ ایرانی، حافظ کلِّ قرآن هم بودهاند.
ناصرخسرو آنقدر از آموختن دانشهای مختلف لذّت مـیبرد که حاضر بود سختیهای سفر را تحمّل کند. او به هر مکان جدیدی میرسید، با دقّت همهچیز را نگاه میکرد. از آداب و رسوم مردم آن منطقه تا چگونگی بناها و توصیف کوهها و دشتها یادداشت برمیداشت.
او در کنار مشاهداتش و برای تکمیل دانستههای خود تاریخ را هم مطالعه مـیکرد تا از گذشتههای آن شهرها و مناطق نیز باخبر شود.
بـه همین خاطـر سفـرنامـهی نـاصرخسرو در میان دوستداران ادبیات فارسی و تاریخ بسیار مشهور است.
از ناصرخسرو چند کار را میتوان آموخت:
1. با دقّت جهان اطراف خود را ببینیم و این مشاهدهها را یادداشت کنیم.
2. به آنچه میبینیم اکتفا نکنیم و تاریخ گذشتگان را نیز بخوانیم.
3. به سفر فقط به چشم تفریح و سرگرمی نگاه نکنیم و از آن بیاموزیم.