هرگونه تحول اساسی در جامعه مستلزم متحولشدن نظام آموزشی است و محور اصلی پیشرفت هر نظام آموزشی «کیفیت عملکرد معلم» است. «معلم» بهعنوان مهمترین رکن تعلیموتربیت در پرورش ابعاد آموزشی، اعتقادی، عاطفی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و... دانشآموزان مستقیماً دخالت دارد و در تربیت نیروی انسانی مورد نیاز جامعه نقش اساسی ایفا میکند. بنا بر تعبیر شهید مطهری (روزنامه خراسان، اول، 1337)، گرایش عمومی به آموزشوپرورش یکی از پدیدههای مشخص قرن حاضر است که ارکان آن نقش مهمی در تعالی جامعه دارند. پس ضروری است این ارکان را بشناسیم و آن را با نیازهای جامعه متناسب سازیم. تعلیموتربیت چهار رکن اساسی دارد که عبارتاند از:
مواد مذکور کلیاتی هستند که مطلوبیت آنها مورد تردید نیست، اما آنچه که میباید مورد بررسی قرار گیرد، بیان ملاکها و اصول و انگیزههای آن مواد است. مثلاً هر چند تعقل و تقویتِ آن از مواد مهم تربیتی است، اما این سؤال مطرح است که: چگونه باید تعقل را در افراد پرورش داد؟ جلوههای معلمی در دو حالت بررسی میشوند: در حالت اول بهصورت «اخلاقی، رفتاری، ارتباطی، علمی و اجتماعی» در چارچوب یک نظام ارزشی که به رفتار معلم جهت میدهد، به شرح نمودار ۱ ارائه میشود.
و در حالت دوم بهصورت نظریهها، راهبردها و راهکارهای عملیاتی مطرح میشود. با عنایت به ارکان ذکرشده، برای آنکه نظام تعلیموتربیت در کشور کاربردی و متناسب با گفتمان پیشرفت اسلامی، گام دوم بیانیه انقلاب اسلامی، سند بنیادین تحول آموزشوپرورش و نیازهای اساسی جامعه باشد، میباید این راهبرد مورد توجه قرار گیرد:
جلوههای معلمی
«نظریهها، راهبردها و راهکارهای عملیاتی نظام تعلیموتربیت متناسب با نیازهای اساسی جامعه و گفتمان پیشرفت»
مبنای نظری: معلمان افسران پیشرفت اسلام و کشور هستند. برای نشاندادن جلوههای معلمی سه سطح معلم، وزارت آموزشوپرورش و دستگاههای تبلیغی و ترویجی تعیین میگردند. (مقام معظم رهبری، سایت خبرگزاری جمهوری اسلامی، 12/6/1399)
بیشک مهمترین عنصر و عامل در فرایند تعلیموتربیت معلمان هستند. لذا از مهمترین و ضروریترین کارها در این راستا ارتقای منزلت اجتماعی معلمان و فراهمساختن زمینه زندگی متناسب با شأن آنهاست. شناسایی و جذب متخصصان و افراد توانمند برای ورود به این شغل، ایجاد زمینههای بروز خلاقیت و نوآوری معلمان در فرایند تدریس و نقشآفرینی آنها در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای آموزشی از مهمترین مصداقهای این امر است. «معلمی» در معنای واقعی کلمه وقتی تحقق مییابد که بهعنوان یک وظیفه دینی به آن نگریسته شود. به بیان دیگر، زمانی که میگویند؛ «معلمی شغل انبیاست» (امام خمینی(ره))، یعنی معلم تدریس را بهعنوان عبادت و وظیفه معنوی انجام میدهد و مدرس معنوی است نه مدرس شغلی.
معلم درس میدهد تا فرزندان چیزی فراگیرند و جامعه را از تباهی و ظلمت نجات دهند و خودش نیز ارشاد شود.
زمانی که چنین آموزگاری درس میدهد، کاملاً از کیفیت تدریس و حرکات او میتوان چنین حسی را درک کرد. زیرا فطرت انسانها خدایی است، پس فطرتِ خدایی شنونده، با حالت معنوی گوینده، همجنس هستند و یکدیگر را جذب میکنند. بر همین اساس «جلوههای معلمی» همچون جریان نوری مسیر زندگی انسان را روشن میکند و هیچگاه نمیتوان آن را پنهان کرد؛ چرا که «پریرو تاب مستوری ندارد!» (جامی).