شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

نقشه راه مشاوران در دوران پساکرونا

  فایلهای مرتبط
نقشه راه مشاوران در دوران پساکرونا

مقدمه

یکی از چالش‌هایی که مشاوران با آن روبه‌رو هستند، دوره پساکروناست. مشاوران با دانش‌آموزانی مواجه هستند که دو سال از مدرسه دور بوده‌اند و با مشکلاتی نظیر از دست‌دادن عزیزان در اثر کرونا، بیماری مکرر خانواده و افسردگی ناشی از آن، محدودیت ارتباط با دیگران و هم‌سالان، و بعضاً موضوع‌های مربوط به بلوغ مواجه بوده‌اند. همه این موارد به اوضاع نابسامان دانش‌آموزان هنگام بازگشایی مدرسه‌ها منجر می‌شود. در این شرایط مشاوران باید برای مواجه و درمان پیامد‌های این مشکلات آمادگی داشته باشند.

در این مقاله به آموزش فنون مقابله‌ای با اضطراب بر اساس «رویکرد مبتنی بر پذیرش و مسئولیت» می‌پردازیم. دانش‌آموزان می‌آموزند وقتی با واقعیتی روبه‌رو می‌شوند که هیچ کنترلی بر آن ندارند، از روش کنارآمدن با مشکلات بهره‌ بگیرند.

 

جداسازی و اضطراب

وقتی می‌خواهید خود را وارد چالشی کنید یا می‌خواهید خطر (ریسک) مهمی در زندگی انجام دهید، اضطراب‌‌داشتن طبیعی است. اضطراب بدون مزاحمت در کنار شما قرار خواهد گرفت. «جداسازی از افکار منفی» شما را از احساس اضطراب دور نمی‌کند.

ما از روش «جداسازی» به‌عنوان یک راهبرد کنترلی استفاده می‌کنیم. زمانی که از راهبردهای کنترل زیاد، یا به‌طور نامناسب، یا در موقعیت‌هایی که عملاً کنترلی وجود ندارد، استفاده شود، مشکلاتی به وجود می‌آیند و کیفیت زندگی در بلندمدت کاهش می‌یابد. جداسازی عاملی ضد راهبرد کنترل است و یک شیوه پذیرش محسوب می‌شود. پذیرش بدین معنا نیست که باید افکار و احساسات ناخوشایند خود را دوست داشته باشید، بلکه به این معناست که باید از مبارزه‌کردن با آن‌ها دست‌ بردارید.

افکار و احساسات ناخوشایند خود را بپذیرید. نیازی نیست افکار و احساسات ناخوشایند را تأیید کنید یا آن‌ها را در زندگی به‌کارگیرید، بلکه فقط کافی است با آن‌ها در صلح زندگی کنید و اجازه دهید باشند.

 

معنای واقعی پذیرش

پذیرش به معنای تحمل‌کردن یا تسلیم‌شدن نیست. پذیرش به معنای در آغوش‌گرفتن زندگی و نه‌ فقط تحمل‌کردن آن است. فلسفه اصلی رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد در دعای آرامش به‌خوبی خود را نشان می‌دهد: «خدایا، شجاعتی ده تا تغییر دهم آنچه را می‌توانم، آرامشی عطا فرما تا بپذیرم آنچه را نمی‌توانم تغییر دهم و خردی که تفاوت این دو را تشخیص دهم.

 

فنون باتلاق شنی

استعاره باتلاق شنی از موضوع «رهاکردن مبارزه با چیزهای درونی» حمایت می‌کند؛ مبارزه‌ای که ما نمی‌توانیم در آن برنده شویم. در این روش چیزی شبیه به این جمله‌ها گفته می‌شود: «تصور کن در مسیری راه می‌روی. مهم نیست کجا می‌روی و یا مسیر شبیه چیست، فقط اجازه بده تخیل تو، تصویری را به تو بدهد و سپس تصور کن ناگهان در قدم بعدی که برمی‌داری در باتلاق شنی فرو می‌روی. سعی کن خودت را در این لحظه تصور کنی و بکوش به کارهایی که انجام می‌دهی توجه کنی.»

وقتی مراجع به این نتیجه رسید که تلاش برای رهایی از باتلاق به غرق‌شدن در باتلاق منجر خواهد شد، می‌توان روش دیگری برای فکر‌کردن درباره گرفتاری در باتلاق به وی معرفی کرد.

بسیاری از مراجعان می‌گویند که وقتی سعی می‌کنند افکارشان را به چالش بکشند، حتی بیشتر گرفتار آن‌ها می‌شوند؛ چون بسیاری از آن‌ها وجود دارند. با این‌حال، برخی دیگر از نوجوانان می‌گویند که گرچه به‌طور منطقی می‌دانند که افکارشان درست نیستند، ولی باز هم حس می‌کنند که درست هستند. بنابراین به نظر نمی‌رسد دانشی که طی چالش شناختی به دست می‌آورند، کمکی به تسکین آشفتگی‌هایشان کند. توجه آگاهانه را می‌توان روشی به‌منظور آموزش مغزمان برای توجه به چیزهایی که در حال رخ‌دادن در لحظه واقعی هستند، توصیف کرد.

 

نوشتن مبتنی بر توجه آگاهانه

این ‌یک تمرین توجه آگاهانه است که با چشمان باز انجام می‌شود و ممکن است برای افرادی که تازه با توجه آگاهانه آشنا شده‌اند، کمی تهدیدکننده باشد. به مراجعتان یک کاغذ و قلم بدهید و از وی بخواهید هرچه به ذهنش می‌آید را بدون اینکه متوقف شود و قلم را از روی کاغذ بردارد، بنویسد. در اینجا هدف این است که مراجع توجه‌کردن به افکار در زمان واقعی را همان‌طور که به ذهنش می‌رسد، تجربه کند.

 

تعیین تمرین منزل

از نوجوان بخواهید فعالیتی را که هر روز انجام می‌دهد مشخص کند. از وی بخواهید سرعت انجام آن را کم کند و بکوشد با یک یا دو حسش به چیزهایی که تاکنون متوجه آن‌ها نشده یا چیزهایی که طی فعالیت آن‌ها را فراموش کرده است، توجه کند. برای مواقعی که مراجعتان چیزی به ذهنش نمی‌رسد، ما فعالیت‌هایی مثل مسواک‌زدن دندان‌ها، دوش‌گرفتن، شستن موها، غذاخوردن یا پیاده‌روی تا ایستگاه اتوبوس را پیشنهاد می‌کنیم.

 

بزاق دهانتان ترشح نشود

معمولاً ما نمی‌توانیم روی بدنمان و پاسخ‌های جسمانی‌مان کنترل داشته باشیم. در اینجا سعی ‌کنید افکار مراجع را روی کنترل پاسخ‌های فیزیولوژیکی که به‌سختی قابل‌کنترل هستند، برانگیزید؛ پاسخ‌هایی مثل تپش قلب و عرق‌کردن که ممکن است هنگام اضطراب تجربه شوند، سرخ‌شدن هنگام خجالت یا حتی عمل گوارشی (که یک‌دفعه‌ای رخ می‌دهد).

موضوع دیگری که در این رویکرد اهمیت دارد توجه به ارزش‌هاست. معمولاً افراد به دنبال هدف‌ها هستند و از ارزش‌ها غافل می‌شوند. هدف نقطه‌ای است که فرد در یک فعالیت به آن می‌رسد و انجام فعالیت تمام می‌شود؛ مانند گذراندن درس‌ها در یک نیم‌سال. اما ارزش مسیری است بی‌نهایت که پایانی برای آن متصور نیست؛ مانند علم که برای آن پایانی وجود ندارد. به دانش‌آموزان کمک کنید ارزش‌های خود را بیابند؛ ارزش‌هایی مانند ارزش ارتباط با خانواده، ارزش علم و کار و سایر ارزش‌ها. در درمان فردی و گروهی نوجوانان، ارزش‌ها به نیروی انگیزشی تبدیل می‌شوند و در نوجوانان این احساس را به وجود می‌آورند که در مسیر درست حرکت می‌کنند. هنگامی‌که ارزش‌ها مشخص می‌شوند، در طول هر جلسه گسترش می‌‌یابند.

گاهی می‌بینیم ارزش‌های مراجعان پشت خشم، ناراحتی، احساس فقدان، ناامیدی، اضطراب و هر حالت هیجانی شدید دیگری که شما می‌توانید نام ببرید، پنهان ‌شده‌اند. اگر مراجعان نوجوان به‌شدت درگیر افکارشان باشند و اجتناب زیادی نسبت به هیجان‌ها داشته باشند، ممکن است ارزش‌ها به‌سختی قابل‌ شناسایی باشند. صحبت‌کردن درباره چیزهای مهم باعث می‌شود آن‌ها در تماس با چیزهایی قرار گیرند که در زندگی از دست‌ داده‌اند، یا هر چیزی که آن‌ها هیچ‌وقت نداشته‌اند و عمیقاً آرزوی داشتنش را داشته‌اند.

 

تمرین تعیین ارزش‌ها: چه چیزهایی مهم هستند؟

تعیین ارزش‌ها فرصت خوبی است برای اینکه شرکت‌کنندگان در گروه‌های کوچکی کار کنند و فرصتی برای آگاهی عمیق از یکدیگر به آن‌ها می‌دهد. هر نوجوان شروع می‌کند به درک این نکته که هم‌سالانش هم‌زمان هم عادی (نرمال) و طبیعی هستند و هم در رنج به سر می‌برند. این باعث می‌شود تصوری را که از خودشان به‌عنوان شخصی دارند که فقط در رنج است، به شخصی که شاید طبیعی و شایسته محبت و شفقت هم باشد، تغییر دهند.

 

برگ‌های روی رودخانه

از مُراجع درباره تجربه‌ای که حین «مراقبه» داشته است بپرسید و بدین طریق در مورد مراقبه به بحث و گفت‌وگو با او بپردازید. هر نوع مشاهده‌ای را که ممکن است باعث کمی فاصله‌گرفتن از افکار شود، تشویق کنید. مشاهده معمولی که گزارش می‌شود این است که وقتی به افکارشان اجازه می‌دهند که بیایند، احساس آرامش یا راحتی می‌کنند. از مراجع خواسته می‌شود افکاری را که به‌طور معمول بیش از سایر افکار آزاردهنده است، روی تعدادی از برگ‌های درختی مانند چنار بنویسد و آن‌ها را روی آب رودخانه رها کند. سپس در ذهن به مشاهده حرکت برگ‌ها بنشیند.

در این مقاله سعی بر آن بوده است که چند فن (تکنیک) برای آرام‌سازی و عبور از شرایط پساکرونا آموزش داده شود. از مشاوران انتظار می‌رود با مطالعه در خصوص سایر فن‌های مشاوره‌ای و انجام این فن‌ها در گروه‌های درمانی به دانش‌آموزان کمک کنند به آرامش اصیل دست یابند.

 



منابع

۱. تورل، شری؛ بل، ماری؛ ویلسون، کلی (1399). ACT برای نوجوانان. ترجمه دکتر زهرا زنجانی و دکتر الهام آقائی. انتشارات ارجمند. تهران.

۲. راس، هریس (۱۳۹۹). کارت ارزش‌ها. ترجمه علی صاحبی و مهدی اسکندری. انتشارات سایه سخن. تهران.


۷۰۲
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش مشاور مدرسه، تجربه مشاوران،دوران پساکرونا،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.