در بخش دوم مبانی نظری تحول بنیادین، در تعریف «نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران» چنین آمده است: «نهاد اجتماعی و فرهنگی سازمانیافتهای که بهعنوان مهمترین عامل انتقال، بسط و اعتلای فرهنگ عمومی در جامعه اسلامی ایران، مسئولیت فراهمآوردن زمینه نظاممند و عادلانه تربیت متربیان برای کسب آمادگی جهت تحقق مرتبهای از حیات طیبه در همه ابعاد را بر عهده دارد که تحصیل آن مرتبه، برای عموم افراد جامعه، لازم یا شایسته باشد. دستیابی به این مرتبه از آمادگی جهت تکوین و تعالی پیوسته هویت متربیان در راستای شکلگیری و اعتلای مداوم جامعه صالح بر اساس نظام معیار اسلامی مستلزم آن است که تربیتیافتگان این نظام شایستگیهای لازم جهت درک و اصلاح مداوم موقعیت خود و دیگران را کسب نمایند.»
همچنین، در تعریف تربیت آمده است: «فرایند تعاملی زمینهساز تکوین و تعالی پیوسته هویت متربیان، بهصورتی یکپارچه و مبتنی بر نظام معیار اسلامی، بهمنظور هدایت ایشان در مسیر آمادهشدن جهت تحقق آگاهانه و اختیاری مراتب حیات طیبه در همه ابعاد.» (مبانی نظری تحول بنیادین. بخش دوم. فلسفه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران.)
در سند تحول بنیادین نیز برای متربی ویژگیهای ممتازی چون «مؤمن، متعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود و دیگران، حقیقتجو، عدالتخواه، ظلمستیز، ولایتمدار، تلاشگر در جهت تحقق حکومت عدل جهانی، خودباور و دارای عزتنفس، امانتدار، پاکدامن و باحیا، مثبتگرا، امیدوار به آینده، هدفمند، قانونمدار، نظمپذیر، خلاق، کارآفرین و متخلق به اخلاق الهی، یاد شده که مدرسهها به فراهمآوردن زمینه دستیابی به این ویژگیها موظف هستند (سند تحول بنیادین. فصل چهارم. هدفهای کلان).
از موارد فوق و مطالعه در مبانی نظری سند تحول روشن میشود، نگاه تحولی به متربی به سمت نگاهی است که وی را امانت الهی و مجموعهای از استعدادهای خدادادی میداند. در تمام سند، بهجای اصطلاح تربیتکردن از اصطلاح تربیتشدن استفاده شده است. لذا در این نگاه، چرخش به سمت تربیتپذیر فعال در دستور کار است و مربی تنها تسهیلگر فرایند تربیتپذیری متربیانی است که در فرایند یادگیری و یاددهی، همهچیز به اراده، انگیزه و تلاش آنها بستگی دارد.
از طرف دیگر، مدرسه بهعنوان زمینهساز رشد و تعالی متربیان، از دو منظر به امنیت خاطر متربیان و اولیای آنان توجه دارد تا از نظر «جسمانی» و «روانی» امـن (دور از خطـر) بـاشـد. از این منظر متربیان باید در فضای مدرسه احساس آرامش و راحتی کنند و با شوق و انگیزه درونی به مدرسه وارد شوند و تجربه کسب کنند. پس در مدرسه نباید هیچ عاملی برای نگرانی و ترس و هرگونه فشار نامساعد روانی وجود داشته باشد. به عبارت روشنتر، مدرسه باید محیطی حمایتگر و امن باشد و در نقش زمینهساز تعالی وجودی متربیان به تأمین امنیت آنان اهتمام جدی داشته باشد. جالب است که در قرآن کریم نیز ایمان و تعالی روحی و وجودی در کنار محیط امن به کار برده شده است. از سیاق آیات یکصدوبیستوشش از سوره مبارکه بقره و آیه سیوپنج از سوره مبارکه ابراهیم چنین برمیآید که محیط امن را لازمه ایمان به خدا و دوری از شرک قرار داده است.
دلهره امتحان مسیری هموار برای تقلب است
اسناد تحولی همواره بر استعدادهای متنوع، متکثر و متوازن متربیان در ابعاد گوناگون توجه ویژه دارد. نظام آموزشی وظیفه دارد تمام ابعاد وجودی متربی را شناسایی و زمینه پرورش استعدادهایش را فراهم کند. متربیان باید کارگروهی را در مدرسه یاد بگیرند و با مسئولیتهای فردی و اجتماعی در کلاس درس و مدرسه آشنا شوند. متربی فعال در تراز جمهوری اسلامی کسی است که با باور به اعتقادات دینی و وفاداری به ارزشهای اسلامی و ایرانی با ادبیات جهانی آشنایی داشته باشد و مسئولیت خود را در صحنه ملی و جهانی انجام دهد و برای خود اصالت فردی و خانوادگی و رسالت ملی و جهانی قائل باشد. پس متربیان باید همه شایستگیها و مهارتهای لازم را برای انجام این رسالتها در مدرسه فرا بگیرند.
نام امتحان همواره دلهرهآور و اضطرابآفرین بوده است. آزمون و امتحان، هرچه باشد، با محرومیتها و بیخوابیها و بالاخره با سرنوشت انسان گره خورده است و پیامد آن نگرانی از سرزنشها، دلهره شکست، عقبماندن و ناکامی در آرزوها و آرمانها، روح و جان آزموندهنده را میآزارد و باعث میشود به دنبال راهی باشد که در مورد موفقیت اطمینان یابد. یکی از راهها که ممکن است آزموندهنده بهطرف آن گرایش پیدا کند، «تقلب» در امتحان است. «تقلب» به مثابه یک پدیده منفی اجتماعی میتواند بهعنوان خطری جدی، ضمن لطمهزدن به کیفیت دانش، قابلیت اطمینان در ارزیابی و اعتماد عمومی، در سطوح متعالیتر، به صداقت و سلامت متربی آسیب وارد کند. بدون تردید رعایت اصول اخلاقی در همه ابعاد زندگی یکی از مهمترین راههای حفظ و ارتقای سلامت زندگی اجتماعی و نیل به اهداف والاي مطرحشده است و تقلب بهعنوان پدیدهای فراگیر که با ارزشهای اخلاقی و هنجارهای اجتماعی جامعه متضاد است، بهراحتی میتواند به رسالت آموزشوپرورش که همدوش خانواده، بهعنوان یکی از ارکان مهم سهیم در جریان تربیت، انتقال ارزشها و هنجارهای اجتماعی به متربیان را بر عهده دارد، لطمه وارد کند.
قدر مسلم این است که باید تلاش شود متربیان بهعنوان مخاطبان یادگیری و بر اساس تعامل با مربیان، متون درسی، قوانین و مقررات و قرارگرفتن در محیط علمی و به طورکلی با محور قرارگرفتن هدفها و ارزشهای والای اسلامی در صدر نظام آموزشی، به کسب ارزشهای والاتری همچون تعهد به مسئولیتها و وظایف در برابر خدا، خود و دیگران، کرامت انسانی، حقیقتجویی، قانونمداری، عدالتخواهی، ظلمستیزی، امانتداری، پاکدامنی و قناعت، به حقوق خود در مسیر دستیابی به مراتبی از حیات طیبه بیندیشند. پس توجیه متربیان در قبح تقلب و تلاش برای رفع آن میتواند گرایش به این عمل زشت را بین آنان کمتر کند و حتی از بین ببرد. برای دستیابی به این مهم موارد پیشنهاد و تأکید میشوند:
- الگوگیری از ارزشهای اسلامی در رأس نظام آموزشی کشور و آگاهسازی متربیان؛
- کمک به ارتقای توانمندیهای فکری و عقلانی متربیان؛
- برقراری رابطه مسئولیت و احترام متقابل بین مربیان1، متربیان2 و اولیا، و تأکید بر مسئولیت متربی در یادگیری؛
- ایجاد نظام اخلاقی درونیشده از طریق فرهنگسازی در محیط خانواده و آگاهیبخشی به والدین؛
- اصلاح عوامل ساختاری از جمله تصویب قوانین بازدارنده؛
- بازنگری و بهبود شیوههای ارزشیابی با تأکید بر توانایی و کارآفرینی بهجای تأکید بر محفوظات؛
- اشاعه اخلاق و هنجارهای علمی در میان متربیان بهجای تأکید صرف به مدرک و نمره.
پینوشتها
1. با توجه به متون اسناد تحولی، در این نوشتار کلمه مربی بهجای معلم به کار برده شده است.
2. کلمه متربی نیز بهجای دانشآموز به کار رفته است.
منابع
1. مبانی نظری تحول بنیادین. بخش دوم (فلسفه نظام تربیت رسمی و عمومی در جمهوری اسلامی ایران)
3. سند تحول بنیادین. فصل چهارم (هدفهای کلان).