اینکه چرا به من بوبی میگویند، داستان جالبی دارد. اسم بوبی را اوّلین بار دریانوردان اسپانیایی روی من گذاشتند. در زبان اسپانیایی بوبی؛ یعنی کودن. من عرشه کشتیها را دوست دارم. وقتی روی لبهی عرشه مینشینم و به دریا نگاه میکنم، همه چیز را از یاد میبرم؛ حتّی وجود آدمهای دوروبر را. به همین دلیل آنها میتوانند بهراحتی من را شکار کنند! خب آنها که نمیدانند من چقدر تماشای دریا را دوست دارم، خیال میکنند از سر گیجی شکار میشوم و اسمم را گذاشتند کودن!
خب البته شاید دریانوردها خیلی هم بیراه نگویند و کمی حق داشته باشند. چرا؟ چون بوبی حتّی وقتی روی خشکی است، سرش را پایین میاندازد و راه میرود. چرا؟ چون او آنقدر محو تماشای پاهای آبی و قرمزش میشود که فراموش میکند نگاهی به دور و اطرافش بیندازد و همین باعث میشود شکارچیها بهراحتی او را شکار کنند.
دشمنان خطرناک!
گفتیم بوبیها حواسشان زود پرت میشود و شکار کردنشان آسان است، امّا برای انسانها. پرندههای شکاری فقط میتوانند برای جوجه بوبیها و تخم این پرنده خطرناک باشند. چون بوبیهای بالغ آنقدر قوی و بزرگ هستند که زور پرندههای شکاری به آنها نمیرسد.
صیادانی ماهر
کودن همیشه شکار نمیشود. خودش هم شکارچی ماهری است و ماهیگیری کار هیجانانگیز هر روزهی اوست. او شیرجه زن ماهری هم هست. پوست صورت کودن شبیه بالشتکهای بادی نرم است و در زمان شیرجه زدن ضربهی آب را میگیرد.
دوستان زیبای من
کودن بامزه گونههای مختلفی ازجمله، کودن پاآبی، کودن پاقرمز، کودن قهوهای، کودن پرو، کودن نقابدار و کودن نازکا دارد. امّا مشهورترینشان کودن پاآبی است که بیشتر آنها در جزایر گالاپاگوس در کشور اکوادور زندگی میکنند.
زندگی خانوادگی بوبیها
بوبیهای ماده بزرگتر از نرها هستند. بهطوریکه قد بعضی از آنها به 90 سانتیمتر و طول بالهایشان به یک و نیم متر میرسد. همچنین پاهای آبیشان هم پررنگتر است. آنها به شکل گروهی زندگی میکنند و دستهجمعی به شکار میروند.