ضرورت و اهمیت نظارت و راهنمایی بر صاحبنظران و متخصصان تعلیم و تربیت پوشیده نیست و برای ارتقای کیفیت آموزشی مدرسهها لازم است. تحولات چشمگیر امروزه آموزش در مدرسهها و آشنایی معلمان با شیوههای نوین تدریس و مدیریت کلاس درس این ضرورت را دوچندان میکند؛ چون مدرسه نهادی است که رشد اجتماعی و مسئولیتپذیری در آن پرورش مییابد و چکشکاری میشود (سلطانی،83). وجود معلمان تازهکار وکمتجربه یا معلمان باسابقه و باتجربه ولی کممطالعه و به دور از دانش جدید یا معلمانی که از محلی به محل دیگر منتقل میشوند، معلمانی که تدریس را تنها بهعنوان منبع درآمدی تا پیداکردن شغلی دلخواه و بهصورت موقت انتخاب کردهاند، یا کسانی که پس از روبهروشدن با درهای بسته در جاهای دیگر، بهناچاری به معلمی روی آوردهاند و همچنین، نوآوریهای بسیار آموزشی، تعداد زیاد کودکان واجبالتعلیم در مدرسهها و گسترش روزافزون و چشمگیر دانش و معلومات بشری، نظارت و راهنمایی را در سازمان آموزشوپرورش غیرقابل اجتناب کرده است (وکیلیان، 89). موفقیت مدرسهها به تحقق هدفهای آموزشوپرورش بستگی دارد و تحقق هدفهای آموزشوپرورش درگرو مدیریت و رهبری کارآمد اثربخش است (شعارینژاد، 88). رهبری اثربخش مدرسه باعث میشود راهنمای آموزشی کمکحال معلم و باعث پیشرفت او و بالتبع دانشآموزان شود. این نوشتار ضمن بیان اهمیت نظارت و راهنمایی آموزشی در مدرسه، میخواهد وظایف و تواناییهای راهنمای آموزشی را درکنار همکاری با مدیر و معلم کلاس، بهمنظور بهبود آموزش بیان کند.
ویژگیها وتواناییهای راهنمای آموزشی
راهنمای آموزشی مدرسه باید خصوصیات شخصی و تواناییهای ویژهای داشته باشد و از معلمان موفق و آگاه از فرایند آموزش و دارای شخصیت دوستداشتنی و نیز دارای مهارت فوقالعاده در روابط انسانی باشد. بهرنگی به نقل از وایلز و باندی چنین میگوید: آن که به نظارت، بهویژه نظارت و راهنمایی تعلیماتی میپردازد، باید دارای تواناییهای زیر باشد:
- کمک به رشد افراد و کارکنان؛
- کمک به رشد برنامه تحصیلی؛
- متخصص در آموزش درسی؛
- سروکار داشتن با روابط انسانی، با هدف برانگیختن دیگران؛
- اداره و مدیریت امور به شکل صحیح؛
- مدیریت تغییر؛
- ارزشیابی از کار معلمان و مدیران و تحلیل نتایج ارزشیابی.
بن هاریس (1963) درباره نقش راهنمای آموزشی میگوید: نظارت و راهنمایی بهطور مستقیم به آموزش معلمان و بهطور غیرمستقیم به آموزش دانشآموزان کمک میکند (نیکنامی،87). راهنمای آموزشی فردی است متخصص، مجرب، صاحبنظر و حرفهای که معمولاً در منطقه آموزشی با همین عنوان فعالیت میکند. سمت سازمانی و مرتبه شغلی او از مدیر برنامهریز آموزشی پایینتر است وکار اصلیاش هدایت و رهبری آموزشی است. مانند پلی ارتباطی بین منطقه و مدرسه است. بنابراین، در منطقه آموزشی تسهیلکننده است و در مدرسه نشردهنده تصمیمات و خط مشیهای آموزشی تلقی میشود. در طراحی و اجرا و ارزشیابی و توسعه برنامههای درسی نیز با معلم همکاری نزدیک وحرفهای دارد (نیکنامی،87).
وظایف راهنمایان آموزشی مدرسهها
معلـم از عناصری است که برنامــه نظارت و راهنمـــای آموزشی بهطــور مستقیم با او سروکار دارد. اســاس کار راهنمایان آموزشی مشاهده، ارزیابی و گزارش کار معلم است که به اصلاح وضع آموزش و یادگیری دانشآموزان و معلمان میانجامد (نیکنامی،88). راهنمای آموزشی در مدرسه موقعیت خاصی دارد. او نه مدیر است و نه معلم، ولی از موقعیتی استثنایی برخوردار است و میتواند همانند پل ارتباطی مدرسه با اداره، مشکلات معلمان و دانشآموزان و مدرسه را انعکاس دهد. حال هرچه راهنمای آموزشی به تخصص، مهارت و توانایی حرفهای خود بیشتر متکی باشد، معلمان نیز در پذیرش رهنمودها تمایل و اشتیاق بیشتری نشان میدهند. تحقیقات نشان دادهاند، معلمانی که نیازمندکمک هستند، تمایل دارند ابتدا از همکاران خود و بعد از آن از راهنمایان آموزشی و مدیران کمک بگیرند (لورتی،1975). آنچه مسلّم است، همه معلمان در هر شرایط و دورهای از زندگی حرفهای خود، به کمک مستقیم راهنمای آموزشی نیاز دارند و این کمک برای اصلاح فرایند آموزش باید در اختیار آنان گذاشته شود. به عبارت دیگر، در مدرسه باید فردی مسئولیت نظارت و راهنمایی را به عهده داشته باشد تا اطمینان حاصل شود که معلمان بهطور منظم بازخوردهای لازم را میگیرند و برای حل و فصل مشکلات خود مسیر صحیحی را انتخاب میکنند (نیکنامی،87). از وظایف دیگر آنها، کمک به معلمان برای انتخاب بهترین روش تدریس است تا از روشهای غیرمؤثر ولی سهل و آسان که به آنها عادت کردهاند، بپرهیزند. چون معلمانی موفق هستند که از طرح درسی یا روش تدریسی واحد برای همه کلاسها و درسها استفاده نکنند. ارزشیابی، برنامهریزی، سازماندهی و اجرای فعالیتهایی برای ارزشیابی، جنبههای متفاوت آموزشی از دیگر وظایف راهنمایان آموزشی به شمار میروند که باید منظم و مستمر انجام گیرند.
تأثیر راهنمایان آموزشی بر هدایت معلمان
اساسیترین عامل برای ایجاد موقعیت مطلوب در تحقق هدفهای آموزشی، معلم است. اوست که میتواند حتی نقص کتابهای درسی و کمبود امکانات آموزشی را جبران کند، یا برعکس، بهترین موقعیت و موضوع تدریس را با ناتوانی در ایجاد ارتباط عاطفی مطلوب، به محیطی غیرفعال و غیرجذاب تبدیل کند. در فرایند تدریس، تنها تجربهها و دیدگاههای علمی معلم نیست که مؤثر واقع میشود، بلکه کل شخصیت اوست که در ایجاد شرایط یادگیری و تغییر و تحول شاگرد تأثیر میگذارد. از نظر شاگردان، محبوبترین و محترمترین معلم کسی است که به علاقههای آنان توجه کافی داشته باشد و سعی کند عواطف آنان را درک کند، به عقاید آنان احترام بگذارد و هیچگاه ملامت یا تمسخرشان نکند. از طرف دیگر، به موضوع درسی و شغل معلمی علاقه، ایمان و تسلط داشته باشد (شعبانی،81). معلمان متکی به نفس که از نحوه کار خویش راضی هستند، خود را معلمان موفقی میدانند و از ارزشیابی کارشان بهوسیله راهنمای آموزشی استقبال میکنند. در واقع آنان به درجهای از رشد و پیشرفت حرفهای رسیدهاند که تشخیص دهند نمیتوانند در مورد خود و کارشان بهطور صحیح قضاوت کنند، مگرآنکه افراد دیگری بدون تعصب و بهطور منصفانه در این کار به آنان کمک کنند. راهنمایان آموزشی با روشهای مناسب همواره باید این احساس را در معلمان به وجود آورندکه هم خود آنان و هم کارشان برای سازمان بسیار مهم و باارزش است (نیکنامی،87).
سبک مدیریت مدرسه، کلاس درس و نقش راهنمایان آموزشی
سبک مدیریت یعنی رفتارهای بهنسبت پایداری که مدیران و مربیان آموزشگاه در اداره امور و برقراری ارتباط و برخورد با دیگران بهکار میگیرند. جو سازمانی عبارت است مجموعهای از حالات، خصوصیات یا ویژگیهای حاکم بر یک مدرسه یا محیط آموزشی که آن را گرم یا سرد، قابل اعتماد یا غیرقابل اعتماد، ترسآور یا اطمینانبخش، تسهیلکننده یا بازدارنده میکند و سبب تمایز دو مدرسه مشابه از یکدیگر میشود. جو باز آن است که افراد در آن احساس آزادی میکنند و جو بسته آنکه افراد از نظر فکری و رفتاری محدودیتهایی دارند. جو مسموم آن است که علاوه بر بستهبودن و محدودیت رفتار و نبود اعتماد، افراد به یکدیگر مظنون هستند و به کنجکاوی در احوال یکدیگر میپردازند. اساس مدیریت آموزشی بر پایه استعدادها، هوش، تواناییهای بالقوه و نکات مثبتی است که در افراد وجود دارد (میرکمالی،80). بنابراین، راهنمایان آموزشی در ایجاد جو مطلوب در مدرسه و تحکیم آن موثرند. مدیریت کلاس درس هسته اصلی مدیریت آموزشی محسوب میشود و این به خاطر آن است که معلم نقش اصلی و اساسی را در اداره کلاس درس به عهده دارد. رهبری کلاس درس و مدرسه باید اساساً به هدفهای تدریس و تربیت معطوف باشد. فضای آموزشی باید بهگونهای باشد که هم اهداف و برنامههای تدریس تحقق یابند و هم پیشرفت شاگردان در تفکر انتقادی، فهم شخصی، ارزیابی از خود، عزتنفس و سایر مهارتهای سطح بالای شناختی و رشد شخصیتی تأمین شود. هدف از مدیریت کلاس درس این است که محیطی مثبت و مولد داشته باشیم. وجود نظم و ترتیب درکلاس به خودی خود هدف نیست. از لحاظ تربیتی نیز نادرست است که محیط کلاس را ساکت و مملو از ارعاب نگه داریم. مدیریت کلاس باید بهگونهای باشد که بیشترین یادگیری را به همراه داشته باشد (لطف آبادی،1391). بنا به تعریف کیمبل وایلز (ترجمه طوسی،1353) رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود کار آموزشی است و هر عملی که بتواند آموزش و یادگیری را یک قدم پیشتر ببرد، رهبری آموزشی خوانده میشود (علاقه بند،89). راهنمایان آموزشی با تأثیرات مثبت خود میتوانند مدیریت بحرانزده کلاس را اصلاح کنند.
نظارت و راهنمایی آموزشی آزادمنشانه به همراه تشویق
راهنمایان آموزشی که در زمینههای خاص عقیده و نظر خویش را به معلم تحمیل میکنند، موجب دلسردی و نومیدی او میشوند، زیرا اصلاح و پیشرفت کار معلم با خلاقیت و نوآوری و کارایی و اثربخشی آنان ارتباط دارد. و این کار نه تنها با امر و نهی به معلمان یا تحمیل عقیده به آنان امکانپذیر نمیشود، بلکه موجب پیدایی سازوکارهای دفاعی گوناگون در معلمان، از بینرفتن قدرت تفکر و نوآوری و اعتماد به نفس آنان و نیز باعث بدبینیشان نسبت به کارشان میشود. نیل به هدفهای نظارت و راهنمایی از طریق همکاری حرفهای گروهی و تشویق معلمان و حمایت از آنان میسر میشود (نیکنامی،87). نظارت و راهنمایی آموزشی آزادمنشانه کوششی است بهمنظور خودکاوی معلم و حرفهایشدن او بهمنظور تفوق و تعالی او در تدریس. درصورت استفاده از روش نظارت و راهنمایی آموزشی مبتنی بر آزادمنشی، نباید نظرات و عقاید خود را به معلم تحمیل کند؛ یعنی نباید در نظام آموزشی اراده و عقیده خود را در جهت نیل به هدفهای آموزشی بقبولاند (نیکنامی،87). تشویق یکی از ابزارهای مهم تعلیموتربیت است که تأثیر شگرفی بر روابط انسانها، اصلاح رفتار و انگیزش دارد و عامل اساسی برقراری روابط انسانی است که در پیدایش، استحکام و توسعه عواطف، احساسات، روابط و درک متقابل تأثیر بسزایی دارد و از عوامل کنترلکننده و جهتدهنده تعلیموتربیت است. به ظرافتهای تشویق و تنبیه در مدرسه باید توجه شود (میرکمالی،80). تشویق در مدرسه شکلها و کاربردهای فراوانی داردکه ناظران در مدرسه نباید از تشویق معلمان با روشهای مختلف غافل شوند، چون تشویق باعث ایجاد نگرش مثبت قدردانی و ارزشدادن به معلمان و سبب افزایش میل به کار، رضایت خاطر و تقویت روحیه معلم میشود.
منابع
1. نیکنامـی، مصطفـی (1387). نظارت و راهنمایی آموزشی. سمت. تهران.
2. سلطانی، ایرج (1383). نظارت آموزشی بسترساز بهبود کیفیت آموزشی. ارکان. اصفهان.
3. علاقهبند، علی (1389). مقدمات مدیریت آموزشی. روان. تهران.
٤. صفوی، امانالله (1390) روشها، فنون و الگوهای تدریس. سمت. تهران.
٥. لطفآبادی، حسین (1391). روانشناسی تربیتی. سمت. تهران.
٦. میرکمالی، سیدمحمد (1380) روابط انسانی در آموزشگاه. یسطرون. تهران.
7. وکیلیان، منوچهر (1389). نظارت و راهنمایی تعلیماتی. دانشگاه پیام نور. تهران.