در قوانین جاری آموزشوپرورش کشور، ارکان مدرسه را در پنج رکن تعریف کردهاند که اساس برنامهریزی، اجرا و ارزیابی کار مدرسه را به عهده دارند. چهار رکن در عمل به شورا و شورایی اندیشیدن، گروهی فکرکردن و برنامهریزی داشتن و اصولاً ادارهکردن و هدایت مدرسه بر اساس خردجمعی پیشبینی شدهاند. لذا نقش شورا و استفاده از خرد گروهی جدی و اجتنابناپذیر است و مدیران مدرسهها، با وجود اینکه بهتنهایی از ارکان مدرسه محسوب میشوند، ناگزیرند با تشکیل شوراها و شرکت در آنها، به مدیریت و اداره مدرسه بپردازند. قاعدتاً در دنیای امروز نیز بیتوجهی به نظرات دیگران و اندیشه و خرد گروهی، مانند محرومکردن تعلیموتربیت و دانشآموزان از ظرفیتهای مؤثری است که میتوانند شرایط و تسهیلات قابلتوجهی را در طول فرایند تعلیم و تربیت در اختیار بگذارند.
نظر به اهمیت شورا، گاهی ضرورت دارد در کنار شوراها و انجمنهای رسمی، برای مسائل و موضوعات مهم نیز شوراها و جلساتی تخصصی پیشبینی کرد. یکی از مهمترین مسائل مدرسههای امروز، مسائل فرهنگیپرورشیتربیتی است که از اهمیت و جایگاه ویژهای برخوردار است. نقش مسائل فرهنگیپرورشی در دنیای امروز مورد توجه مربیان بزرگ نیز قرار گرفته و اصولاً آموزش و یادگیری در دنیای مدرن را حول محور فرهنگ تعریف و تفسیر میکنند. تأثیرگذاری این بحث به حدی است که معنای آموزش و یادگیری را فرهنگ و تربیت میدانند و معتقدند مدرسه و معلم باید براساس فرهنگ و آموزههای فرهنگی، نگرش خود را به آموزش و انتقال دانش تنظیم کنند و آموزشوپرورش موفق خود را مدیون توسعه کارکردهای فرهنگیپرورشی در مدرسه میدانند. از طرف دیگر، آموزشوپرورش ما نیز بر مبنای دین، اعتقادات و ارزشهای معنوی و فرهنگی پایهریزی شده و قصد دارد با وجود برخورداری از مزایای تمدن مدرن امروزی، با توجه و تکیه بر فرهنگ اسلامی و خودی، ساختار تربیتی فراگیرندگان را شکل دهد.
لذا وجود شورای تربیتی در مدرسه از موارد اجتنابناپذیری است که مسئولان ادارهکننده واحدهای آموزشی شامل مدیر، نماینده معلمان، معاون پرورشی، معاون اجرایی، رئیس انجمن اولیا و مربیان با دعوت و حضور کارشناس یا کارشناسان فرهنگیپرورشی در مدرسه، به آن توجه میکنند. کیفیت و سرعت تغییر و تحولات فرهنگی در جامعه ایجاب میکند همواره در مدرسه افرادی برای طراحی و اجرای کارهای اثرگذار و طراحی کلاسها، دورهها، اردوها و جلسات پرسش و پاسخ، انتخاب و به نمایش فیلم یا شنیدن تحلیلهای گوناگون درباره موضوعات موردنیاز دانشآموزان مثل موضوع بلوغ، مهدویت، رابطه با جنس مخالف و نماز بپردازند. همه این مسائل فرهنگیپرورشی میتوانند در شورای تربیتی مدرسه موردبحث، توجه و تصمیمگیری قرار گیرند.
ارکان مدرسه عبارتاند از:
1. مدیر
2. شورای مدرسه
3. انجمن اولیا و مربیان
۴. شورای معلمان
۵. شورای دانشآموزان
ضرورت
ضرورت وجود شورایی به نام شورای تربیتی در مدرسه را باید بر اساس نگاه جدید اندیشمندان حوزه تعلیموتربیت بررسی کرد. البته نگاه حضرت امام خمینی(ره)، و اندیشمندان دوراندیش نظام تعلیموتربیت اسلامی و مطالعه آثارشان و اصولاً مطالعه منابع دینی ما، بهویژه قرآن مجید و نهجالبلاغه، بهتمامی مؤید این نکته است که اساساً تعلیموتربیتی میتواند پاسخگوی نیاز بشریت باشد که تمام وجوه انسان و شکوفایی او در همه ابعادش را مدنظر و توجه قرار داده باشد. زیرا تعریف ناقص از انسان و پرداختن به ابعاد مادی و ظاهری انسان و تنظیم فلسفه تعلیموتربیت بر اساس انسان مادی و غفلت از روح و بعد معنوی انسان، خسارتهای جبرانناپذیری به بشریت تحمیل کرده، تا حدی که حتی عقلا و اندیشمندان غربی را به تفکر و مطالعه واداشته و توجه آنها را به بررسی دیدگاهها و نظرات دیگران، بهویژه شرقیان، که به مسئله روح و روان و معنویت اعتقاد دارند، معطوف کرده است. غربیان به خاطر بحث اسلامستیزی و با وجود مطالعاتی که در حوزه قرآن دارند، ترجیحاً برای استدلالهای خود بهعمد از فرهنگهای بودایی و... شرقی بهعنوان نمونه و الگوی تحقیقی یاد میکنند؛ به طوری که امروزه آموزش ابتدایی ژاپن را الگویی کامل و مدلی جهانی از تعلیموتربیت کارامد معرفی میکنند که هم به ابعاد مادی و هم به ابعاد معنوی تربیت توجه دارد. اعتقاد بر این است که آموزشوپرورش ژاپن در دوره ابتدایی یک مدل موفق در تربیت انسان است که آموزش و یادگیری حساب و علوم و نیز تربیت (مهارتهای زندگی) را مورد توجه قرار داده و کودک ژاپنی را بهعنوان محصولی تربیتشده تحویل جامعه و دوره آموزشی بعدی میدهد.
با دقت و تأمل در سبک و شیوه مدیریت ژاپنی متوجه میشویم، در دوره ابتدایی ژاپن بیش از 60 درصد آموزشها حول محور فرهنگ و آداب و رسوم، سنتها و ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و تربیتی جامعه ژاپن برنامهریزی و اجرا میشود؛ مانند توجه به مقام والای انسان، با وجود همه کاستیهای موجود در افراد؛ تفکیک قائلنشدن بین افراد و دانشآموزان براساس دستهبندیهای هوشی و تستهای استعدادسنجی؛ احترام به خود؛ توجه و حمایت از دانشآموزان ضعیف؛ دادن حق مطرحشدن و ابراز وجود به همه شاگردان؛ در معرض تجربه قرار دادن رفتارهایی مثل دوستداشتن و دوستداشتهشدن؛ رعایت اخلاق و ادب اجتماعی؛ اظهارنظر کردن؛ بیان احساسات؛ و در یک کلام تمرین مهارتهای زندگی (مری وایت، ترجمه فرهودیزاده، 1390).
امروزه ضرورت دارد در مدرسههای ما شوراهای تربیتی و فرهنگی با حضور افراد مسئول، درباره آموزهها و رفتارهای فرهنگی برنامهریزی و آنها را در حد درک و فهم متربیان خود پیشبینی کنند. در این راه بازخوانی مجدد و نگاه واقعگرا به طرحهای فرهنگی و پرورشی ضروری است و شورای تربیتی وظیفه دارد بر اساس اعتقادات و ارزشها و سنتهای جاری در زیستبوم هر منطقه جغرافیایی، آموزهها را متناسب با فرهنگ جاری در شهر، روستا و اقلیم خود کاربردی کند. توجه به موضوعات اعتقادی، زبان و ادبیات بومی، بازیها و سرگرمیها و برنامههای اوقات فراغت، مباحث مرتبط با کار و هنر، مفیدبودن و تناسب یا هماهنگی با خردهفرهنگهای موجود در محل، از دیگر ضرورتها در این زمینهاند. همچنین، توجه به هویت اسلامی و ملی با پیشبینی فعالیتهای سازگار با ذائقه مخاطب موضوعی است که باید در شورای تربیتی مدرسه به آن پرداخته شود. ضمن اینکه بخشنامهها و دستورالعملهای وزارتخانه، استان و منطقه و شهرستان باید در این راستا با تقویت و تفویض بعضی اختیارات، از شوراهای تربیتی مدرسه حمایت کند، چرا که شورای تربیتی کانال مناسبی است که در آن برنامههای فرهنگیپرورشی کارامد تولید و اجرا میشوند.
رویکرد
شورای تربیتی اصولاً باید رویکردی فرهنگی به برنامههای مدرسه داشته باشد. بحث نیازهای رو به افزایش جامعه و آگاهی از فرهنگ و دستاوردهای فرهنگی برای ما خیلی مهم و ضروری است، زیرا ما همیشه به فرهنگ و تمدن خود افتخار کردهایم. ولی در زندگی روزمره و عمومی، چهره فرهنگی و تربیتی مطلوبی از خود بروز ندادهایم. این نقیصه در همه ابعاد اجتماع هویداست. در مدرسههای ما به تربیت فرزندان ایرانی جوانمرد، بااخلاق، شجاع، ادیب، شعردوست و خلاق کمتر توجه میشود. اکنون در میان معلمان و مدیران فرهنگی، شاخصهایی اخلاقی و تربیتی که مایه مباهات نسلهای پیشین بودند و همواره انسانهایی وارسته و مورد اعتماد جامعه بودند و رفتار، گفتار و کردارشان الگوی عملی برای سایرین محسوب میشد، به شکل بارز و برجستهای مشاهده نمیشود. (البته این تضادها و دوری از اصل فرهنگی خویشتن در همه ابعاد قابلمطالعه است؛ مثل رفتار ورزشکاران و...).
مواردی که در پی میآیند، مؤید دور شدن از هویت فرهنگی هستند و ضروری است در مدرسه مورد توجه قرار گیرند:
ـ پرداختن به مسائل اعتقادی به شیوه متعادل و معقول و در حد درک و فهم مخاطبان؛
ـ ارائه زیبا و جذاب رفتارهای دینی و تقویت روحیات دینی با شیوههای بدون جبر و اجبار؛
ـ پرداختن به ادبیات (شعر و مشاعره، نقد ادبی، داستان و رمان، نمایشنامه و سایر انواع ادبی)؛
ـ توجه به زندگی و مهارتهای اجتماعی از طریق هنر و فعالیتهای گروهی؛
ـ توجه به زندگی و مهارتهای روابط انسانی در مدرسه؛
ـ توجه به کیفیت و اهداف کیفی و توجه به روابط پنهان و اثرگذار در تربیت؛
ـ توسعه همکاری بین شاگردان کلاس و مدرسه و توجه به برنامههای مشارکتی؛
ـ درک و باور به اینکه آموزش و یادگیری، و پرورش و فرهنگ با هم ارتباط تنگاتنگی دارند؛
ـ باور به اینکه پرورش انسان همواره در موقعیت فرهنگی جریان دارد و از منابع فرهنگی تغذیه میکند.
ـ در عصری زندگی میکنیم که مباحث تهاجم فرهنگی واقعی و در حال اجراست و باید با اتخاذ رویکردی پیشگیرانه، با تقویت مبانی فکری و اعتقادی و ایجاد اعتماد به داشتههای فرهنگی خویش، در راه حفظ هویت دینی و ملی، فرزندان و دانشآموزان را در معرض درک و برداشت صحیح از فرهنگ خودی قرار دهیم.
ـ مدرسه امروز باید به مقابله با بدآموزیها و بداخلاقیها بپردازد؛
ـ مدرسه امروز باید قوه تشخیص را در فرزندان رشد دهد؛
ـ مدرسه امروز باید از برنامه و رفتارهای سیاستمداران و برنامهسازان فرهنگی غلطگیری کند؛
ـ دانشآموزان باید در مدرسه تفکر انتقادی بیاموزند تا در قیاس و استدلالهای خود مغلوب فرهنگهای غریبه و مهاجم، و جذب زیباییهای جعلی، رفتارهای غلط و الگوهای غیرخودی نشوند.
ـ شورای تربیتی باید با اتخاذ رویه فرهنگسازی، برنامههای فرهنگساز را برای دانشآموزان و خانوادههای آنان طراحی و اجرا کند. چنین مدرسهای، بر اساس سند تحول آموزشوپرورش، حتی میتواند کانون فرهنگی محله و تأثیرگذار در کل محیط پیرامونی باشد.
اصول
الف) تعریف شورای تربیتی مدرسه
شورا متشکل است از مدیر و نماینده معلمان، معاون پرورشی، معاون اجرایی، نماینده انجمن اولیا و مربیان، کارشناس یا کارشناسان فرهنگی (به تناسب مسئله یا موضوع) و در صورت صلاحدید نماینده دانشآموزان. این شورا مسئولیت همفکری، برنامهریزی و کمک به اجرای پروژههای فرهنگیپرورشی را در مدرسه بر عهده دارد.
ب) دوره فعالیت شورا (یک سال تحصیلی)
طبیعی است پس از آغاز سال تحصیلی، مدیر به دعوت از سایر اعضا اقدام و شورای تربیتی با دبیری معاون پرورشی شروع به کار میکند. این شورا تا پایان شهریورماه سال بعد (یک سال تحصیلی) مسئولیت دارد فعال و پویا در عرصه برنامههای تربیتی نقش ایفا کند.
پ) تعداد اعضای شورا
مدیر، معاون پرورشی، معاون اجرایی یا ناظم مدرسه، نماینده معلمان، نماینده اولیا، نماینده دانشآموزان (در صورت صلاحدید)، کارشناس یا کارشناس فرهنگی، به دعوت از طرف مدیر یا سایر اعضا بر حسب موضوع موردنظر، اعضای هفتگانه ثابت و متغیر شورای تربیتی را شکل میدهند.
(با توجه به اینکه پیشبینی، اجرا و طراحی برنامههای فرهنگی برای مدرسه هدف است، وجود کارشناس، چنانچه از میان اولیای مدرسه باشد، توصیه میشود.)
ت) جلسات شورا
دبیر جلسه یا مدیر مدرسه باید بنا به شرایط، مناسبتها و برنامهها تصمیمگیری کند، ولی تشکیل ماهی یک جلسه ضروری است. تمامی مباحث مطروحه و تصمیمگیریها باید ثبت و ضبط شوند و در بایگانی مدرسه در دسترس باشند.
اهداف
ـ مهمترین هدف، سیاستگذاری و برنامهریزی در راستای مسائل جاری جامعه و مدرسه است. البته برنامهریزی باید مکمل طرحها و برنامههای رسمی باشد؛
ـ برنامهریزی درونمدرسهای براساس توانمندیها، استعدادها و امکانات و موجودی مادیمعنوی و انسانی هر واحد آموزشی برای توسعه فرهنگ و تربیت اسلامی؛
ـ بررسی برنامههای تربیتی سالانه منطقه و تنظیم برنامه تربیتی مدرسه؛
ـ بررسی مسائل فرهنگیپرورشی درون مدرسه و پاسخگویی به نیازهای شاگردان از قبیل طراحی کلاسهای مهارت زندگی و گفتوگوی فرهنگی، برنامهریزی گردشهای علمی و فرهنگی؛
ـ توجه ویژه به بحث هویت دینی و ملی از طریق اجرای مسابقات، نمایشها، نمایشگاههای غذا، لباس، نقاشی و تحلیل و نقد اجتماعی؛
ـ برنامهریزی برای توجه بیشتر به اصول تربیت دینی و اسلامی، از قبیل توجه به بحث خدامحوری، از طریق اجرای مسابقه مقالهنویسی، توجه به بحث تفکر و تعقل و ارائه مسابقات پژوهشی و علمی، توجه به بحث حرّیت و عزت مانند آشنایی با تاریخ و آشنایی با الگوهای دینی و ملی؛
ـ بررسی مشکلات تربیتی و اخلاقی شاگردان و تلاش برای رفع آنها؛
ـ توسعه خدمات مشاورهای و نیز توسعه ارتباط با شاگردان و هدایت آنان؛
ـ پیشبینی و تلاش برای یافتن راهحل بحرانهای تربیتی؛
ـ ارتقای سطح آگاهی و معرفت دینیاجتماعی و ملی دانشآموزان؛
ـ ارتقای سطح آگاهی و معرفت دینیاجتماعی والدین.
سیاستها
سیاستهای شورای تربیتی دو محور اساسی دارد:
1. بررسی و آسیبشناسی احتمالی جامعه دانشآموزان مدرسه؛
2. بررسی علل آسیبها در حوزه مدرسه و منطقه.
بر این اساس باید به مطالعه و اجرای طرحهای پیشگیرانه پرداخت و با اطلاعرسانی شفاف، همواره حمایتهای معنوی و مادی جامعه اولیا و حتی دانشآموزان را بهدست آورد و در گامی فراتر با مسئولان آموزشوپرورش منطقه، همکاری و همگامی مناسبی را طراحی و پیگیری کرد.
موضوعات آسیبزایی وجود دارند که همواره از طریق جریانات فرهنگی فرزندان ما را تهدید میکنند؛ مانند گسترش تفکر و فلسفه بیهویتی، گسترش فلسفه بیبندوباری و بیاخلاقی، وارد شدن خدشه بر ارزشهای دینی، رشد اندیشههای ارتجاعی، ایجاد ابهام، سردرگمی و افزایش تضادها در ذهن دانشآموزان، شناخت ناکافی هویت و فرهنگ دینی و ملی، افزایش آگاهیهای دینی، اهمیت ندادن به مشاوره و شورا.
یادآوری
پیش از این، در سالهای گذشته، ستادهایی تربیتی در مدرسه تشکیل شدند که ماهیتاً بررسی مسائل و مشکلات تربیتی دانشآموزان را عهدهدار بودند. این شورا با ارائه مشاورههای تربیتی و سپس تصمیمگیریهای انضباطی در مورد شاگردان مسئلهدار وظایف خود را پیگیری میکرد. همچنین، مسئول ایجاد هماهنگی بین کلیه عناصر دستاندرکار امر تربیت در مدرسه بهحساب میآمد. متعاقب تشکیل ستاد تربیتی در مدرسه، شورای بررسی و حل مشکل در منطقه تشکیل شد که مسئولیت پیگیری و ادامه کار مدرسه را به عهده داشت؛ مثل شناسایی و حل مشکل دانشآموزان ارجاعدادهشده و پیگیری معضلات تربیتی و اخلاقی در سطح منطقه. در سطح استان کارشناسان مشاوره اداره کل، مدیریت جریان مشاورهای و حل مسائل مناطق را به عهده داشتند.
اولین دستورالعمل ستادهای تربیتی در سال 1363 صادر و در سال 1364 اصلاح شد. ماهنامه تربیت نیز در این راستا و برای توسعه دیدگاههای تربیتی و تربیت اسلامی از سال 1364 منتشر شد. ستادهای تربیتی امروزه نیز کموبیش مورد توجه هستند، اما شورای تربیتی اهمیت و کارکردی فراتر از ستادهای تربیتی دارد، چرا که به جای درمان، درصدد اجرای برنامههای فرهنگی است.
پینوشت:
1. وایت، مری، مطالبات آموزشی در ژاپن، ترجمه مارینافرهودیزاده (1390)، رسا، تهران.