در گذر زمان، پیچیدهشدن روابط انسانی و پیشرفت فناوری میزان احاطه علمی و عملی فرد نسبت به رسانه و محتوای آن را به مسئلهای بسیار مهمتر از همیشه تبدیل کرده است. پیشترها فقط رسانههای جمعی طلایهدار انتشار اطلاعات و اخبار و هادی افکار عمومی محسوب میشدند، ولی پس از انقلاب رقمی (دیجیتال) و فراگیرشدن اینترنت، رسانه و شیوه تولید و همرسانی محتوا متحول شد. مخاطبانِ شبکهای از طریق رسانههای اجتماعی توانستند در هر لحظه از 24 ساعت و طی هفت شبانهروز هفته، اطلاعات و اخبار را به اطلاع آن دیگری در هر نقطه از جهان برسانند و هر لحظه نیز در جریان آخرین اطلاعات و اخبار قرار گیرند؛ اتفاقی که در چارچوب کارکرد رسانههای سنتی متصور و میسر نبود. اگر نیاکانمان با تکهای روزنامه که به دور کالایی پیچیده شده بود مواجه میشدند، حتی اگر هفتهها از تاریخ چاپ آن گذشته بود، با ولع آن را میخواندند. لیک نسل حاضر، لحظاتی پس از اتصال به اینترنت، در رسانههای اجتماعی به دنبال آخرین اطلاعات و اخبار، ساعتها پرسه میزنند.
طبق گزارشی که در سال 2017 به نام «خبرها و کودکان و نوجوانان آمریکا» منتشر شد، نیمی از کودکان و نوجوانان 10 تا 18 سال آمریکایی اخبار را در رسانههای برخط دنبال و از آن دریافت کردهاند.3 ثمرات آخرین تحقیقات در سال 2022 هم بر بهرهمندی نوجوانان از شبکههای اجتماعی اینترنتی، بهویژه تیکتاک، برای کسب محتوای خبری حکایت میکند.4 اینها در حالی است که شواهد و قرائن نشان میدهند، نسل حاضر متناسب و همگون با این رشد فناورانه توسعهنیافته است و به همین دلیل توانمندی لازم و کافی را برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی، بهواسطه این امکان فناورانه، کسب نکردهاند. لذا موضوع پیش روی ما این است که چگونه مخاطب شبکهای به مصرفکنندهای منتقد بدل شود تا از این راه سعادتمندتر از گذشته به حیات دنیوی خود بهمنظور نیل به حیات طیبه ادامه دهد.
امروزه کاربران با داشتن یک تلفن همراه هوشمند و دسترسی به اینترنت، هم مصرفکننده و هم تولیدکننده محتوا محسوب میشوند. این مهم، ضمن تولید مازاد، انباشت و سرریز اطلاعات و اخبار، به تنزل عقلانیت در مخاطب شبکهای منجر شده است. این در حالی است که در دین مبین اسلام بر موضوع عقلانیت و اندیشه بسیار تأکید شده است؛ چنانکه خداوند تبارکوتعالی در آیات شریفه 17 و 18 از سوره مبارک زمر میفرماید: «... فَبَشِّرْ عِبادِ الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِک الَّذِینَ هَداهُمُ اللهُ وَ أُولئِک هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ»: ... پس بشارت بده بندگان مرا، آنان که به سخنان گوش فرا میدهند (در سخنان دقت میکنند) و بهترین آن را انتخاب و از آن پیروی میکنند، آناناند که خداوند هدایتشان کرده و آناناند همان خردمندان.
شهید مطهری با استناد به این آیه میگوید، یکی از بارزترین صفات عقلانیت همین تمییز و جداکردن است؛ جداکردن سخن راست از دروغ، سخن ضعیف از قوی، سخن منطقی از غیرمنطقی و خلاصه غربالکردن5. مطهری در ادامه با اشاره به حدیثی نبوی6، انسانهایی را که همچون ابزار ضبط صدا، هر آنچه را میشنوند، بدون آنکه تشخیص دهند درست است یا نادرست، در جایی دیگر بهطور تام و تمام نقل میکنند، نکوهش و تصریح میکند، از بسیاری شنیدهها تنها اندکی قابلباور و همرسانی هستند.7
با تنزل عقلانیت و اندیشه که نبود درستیسنجی مضمون و منبع را در حوزه رسانه و محتوای رسانهای در پی دارد، فرد به سبب در غلطیدن در ورطه جهالت، از درک حقایق پیرامونی محروم میماند و موجبات ناکامی خود و ناکارآمدی نظام اجتماعی را فراهم میآورد؛ چنانکه در دوران همهگیری ویروس منحوس کرونا به کرات شاهد رشحاتی از آن بودیم. به یاد داریم که در دوران همهگیری بیماری کرونا، درحالیکه دانشمندان و دولتمردان به دنبال درک بحرانی بودند که جهان را در آشوب و دلهره فرو برده بود، فضای مجازی مملو از اطلاعات نادرست و اخبار جعلی شد و چه بسیار افرادی که بهواسطه نبود اندیشهورزی و باور تام و تمام آنچه در برخی رسانههای سنتی و اجتماعی منتشر شد، جان شیرین خود را از کف دادند. از درمان به مدد نوشیدن وایتکس گرفته تا مصونبودن کودکان در برابر کرونا، از نقش فناوری نسل پنجم در ایجاد کرونا و کاشت ریزتراشه گرفته تا دستکاری دیانای و ...
واقع امر این است که با تمام این احوال، زندگی بدون رسانه ممکن نیست؛ چراکه این ابزار ارتباطی، چون نسلهای جدید وب، اینترنت همهچیز، اینترنت اشیا، واقعیتهای مجازی، افزوده و ترکیبی، تغییراتی بنیادین در ماهیت ارتباط و سبک زندگی ایجاد کرده و حتی به جزئی از آن تبدیلشدهاند. در دوران هیمنه و سیطره رسانه، آنچه میتواند موجبات غلبه عقلانیت بر جهل و در نهایت تغییرات مثبت در زندگی فردی و اجتماعی شود، بهرهمندی از سوادهای نوین در چارچوب علم نافع است که آن هم متأثر از این تحولات، ماهیتی فراتر از خواندن و نوشتن یافته است.
زندگی در عصر حاضر به انواع و اقسام سوادها نیازمند است. یکی از سوادهایی که روزانه و با توجه به مواجهه دائمی با رسانهها به آن نیازمندیم، سوادرسانهای8 است. از سوادرسانهای تعریفهای متفاوتی ارائهشدهاند. برای مثال مرکز سوادرسانهای9 آن را چارچوبی برای دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و راهاندازی رسانه، گسترش تفکر انتقادی و مهارتهای تولید میداند که برای زندگی در فرهنگ رسانهای قرن 21 مورد نیاز است. مرکز مذکور با عنوان «نگاهی تازه به سواد در قرن 21»، سوادرسانهای را رقابت در توانایی برقراری ارتباط در همه انواع رسانههای چاپی و الکترونیک همانند دسترسی، درک، تحلیل و ارزیابی تصویرها، واژهها و آواهایی پرنفوذ میداند که فرهنگ همیشگی رسانههای جمعی را میسازند. همچنین، آن را امکانی میداند که از راه فرایندی چهارمرحلهای شامل پرسشگری، ارزیابی، واکنش و رفتار، به جوانان کمک میکند به توانمندشدن در مجموعهای از مهارتهای شناخت دست یابند که شامل توانایی در دسترسی، تحلیل، ارزشیابی و ساختن رسانه است.10
اگر میخواهیم در قبال رسانه و هنگام مواجهه با محتوای آن باسواد محسوب شویم، همواره باید در پی پاسخ به پنج پرسش کلیدی سوادرسانهای برآییم:
- چه کسی این پیامها را تولید کرده است؟ (مؤلف یا ساختار)
- از چه روشهایی برای جلب توجه مخاطب در این پیام استفادهشده است؟ (شکل یا قالب)
- چطور افراد گوناگون این پیام را متفاوت از یکدیگر درک میکنند؟ (مخاطب)
- چه سبکها، ارزشها و نظراتی از این پیام حذف یا به آن اضافهشدهاند؟ (پیام یا محتوا)
- چرا این پیام فرستادهشده است؟ (هدف)11
برای پاسخ به این پنج سؤال کلیدی ضروری است با پنج مفهوم اساسی سوادرسانهای آشنا شویم:
- تمام پیامهای رسانهای ساخته میشوند.
- پیامهای رسانهای با استفاده از شیوههای خلاقانه خاص رسانه ساخته میشوند.
- افراد متفاوت، یک پیام واحد رسانهای را متفاوت از یکدیگر تجربه میکنند.
- رسانه ارزشها و نظراتی در خود دارد.
- اغلب پیامهای رسانهای برای کسب قدرت و ثروت ساخته میشوند.
هدف سوادرسانهای دادن قدرت کنترل محتوای رسانه به مخاطب شبکهای است. با استفاده از شیوههای خلاقانه افراد بهخودیخود بر تغییر روش رسانهها در ساخت و نحوه همرسانی پیام تأثیر زیادی ندارند و نمیتوانند بر آنچه به عموم عرضه میشود، کنترل زیادی داشته باشند، اما میتوانند اعمال کنترل بر برنامهریزی ذهن خود را بیاموزند. لذا سوادرسانهای به مخاطبان شبکهای نشان میدهد چگونه کنترل را از رسانهها به خود معطوف کنند. این همان عقلانیت و تفکری است که استاد مطهری از آن یاد میکند: دانش و مهارت جداکردن اطلاعات و اخبار راست و واقعی از اطلاعات نادرست و اخبار جعلی، تشخیص سخن ضعیف از قوی، سخن منطقی از غیرمنطقی و خلاصه غربال کردن منتقدانه محتوا.
سواد رسانهای به قشری خاص اختصاص ندارد و نیاز به آن فارغ از سن، تمام اقشار جامعه را در برمیگیرد. ارتقای آگاهی نسبت به نظام (رژیم) مصرف محتواهای رسانهای، تعیین میزان و نحوه دریافت آگاهانه محتوا از منابع رسانهای گوناگون، آموزش مهارتهای مطالعه یا تماشای انتقادی، تجزیهوتحلیل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی رسانهها که در نگاه اول قابلمشاهده نیست، از جنبههای سواد رسانهای محسوب میشوند. افراد صاحب این سواد از نظر ادراکی قادرند سادهترین تا پیچیدهترین محتواهای رسانهای را تجزیهوتحلیل و جنبههای مثبت و منفی آنها را احساس کنند و سبکهای هنری تولید محتوا را بشناسند. همه اینها نشان میدهند سوادرسانهای مفهومی چندبعدی دارد.
در پایان شاید بتوان جان کلام سوادرسانهای را در شش اصل به شرح زیر خلاصه کرد:
ـ مسئولیت اصلی بالابردن سوادرسانهای در قالب یک مسئولیت فردی بر عهده خود افراد است.
ـ مخاطبان شبکهای باید نسبت به تأثیرات گوناگون رسانهها حساس باشند، چراکه بسیاری از این تأثیرات مثبت هستند. لذا سوادرسانهای به معنی رسانههراسی، رسانهگریزی و رسانهستیزی نیست.
ـ مخاطبان شبکهای باید مفسر پیام شوند.
ـ افراد باید معنا را همرسانی کنند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
ـ دانش قدرت است. لذا مخاطبان شبکهای باید بدانند چه اطلاعاتی بیشترین کمک را به آنها میکند و چگونه باید از آن اطلاعات بهرهمند شوند.
ـ سوادرسانهای امکانی برای توانمندشدن افراد است. اگر افراد نتوانند وظیفه معناسازی را کنترل کنند، رسانهها در قالب «بنگاههای بانگ و رنگ» عهدهدار این امر میشوند.
پینوشتها
1. امری به نسبت خودکار است که بر بازشناسی نشانه و جور کردن تعریفی که برای آن نشانه در حافظه نشسته استوار است.
2. بر پایه معنایابی انجامشده به مهارتهای بسیار بیشتر و یک مرکز تصمیمگیری آگاه فردی نیاز دارد تا این مهارتها را هدایت کند فلذا کاربردیتر است.
3. Common Sense Media. (2017). News and America's Kids: How Young People Perceive and Are Impacted by the News.
4. https://media.shafaqna.com/news/538420
۵. مرتضی مطهری. تعلیموتربیت در اسلام. صص 3٠ تا 31
۶. کفی بِالْمَرْءِ جَهْلاً اَنْ یُحَدِّثَ بِکلِّ ما سَمِعَ
7. مرتضی مطهری. تعلیموتربیت در اسلام. صص 31 و 33
8. Media Literacy
9. Center for Media Literacy
10. www.medialit.org
11. www.medialit.org/sites/default/files/14B_CCKQPoster+5essays.pdf