شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

آینه تمام قد توانمندی‌ها باشیم

  فایلهای مرتبط
آینه تمام قد توانمندی‌ها باشیم
نگاه شما به معلم بودن چیست؟ معلم قرار است دقیقاً چه کار کند؟ ما معلم‌ها باید صرفاً محتوای آموزشی معینی را در کلاس بیان کنیم و از آن خارج شویم؟ اگر شما هم مثل من برایتان پیش آمده‌است که دانش‌آموزتان چند جلسه پشت سر هم کاری را به تعویق انداخته است، چگونه با او مواجه شده‌اید؟ آیا نیاز است برای حل این مشکل دانش‌آموزان، آموزش‌های مجزایی در نظر بگیریم؟

به تعویق انداختن کارها چیزی است که برای همه ما پیشآمدهاست، ولی برای برخی این موضوع به یک ویژگی شخصیتی بدل میشود. پیش از بیان نکات اصلی که معلم باید در مواجهه با دانشآموزان اهمالکار به آنها توجه کند، داستانک بعد را بخوانید تا کمی با افکار و هیجاناتی آشنا شوید که ممکن است هر دانشآموز اهمالکاری تجربه کند.

 

درونیـ مدرسه، بیرون اتاق ناظم

شده بعضی روزها هزار کار داشته باشید و حال کندن از تخت خواب را نه؟! شده که هزار آرزو و رویای جورواجور در سرتان بپرورانید و حس و حال رفتن به دنبال آرزوها را نداشته باشید؟ شده که خسته شده باشید از اینهمه خستگی و بیحالیتان؟ من این حس آخری را امروز تجربه کردم؛ وقتی معلم علوم از کلاس بیرونم انداخت، حتی حوصله بیرون رفتن از کلاس را هم نداشتم. بارهای اول و سالهای اول مضطرب میشدم. یادم نمیرود اولین بار اخراج از کلاس را. وقتی پدرم رسید مدرسه، بیاختیار تا دیدمش گریه کردم. آن روز دلداریام داد، امروز اما نمیدانم اگر بیاید چه سرکوفت جدیدی نثارم خواهد کرد! حال سرکوفتشنیدنهای بابا را هم ندارم!

«بیحوصلهام آقای معاون مدرسه! خستهام خانم معلم! اصلاً من تنبلم. دلم نمیخواهد درس بخوانم. دوست ندارم اینجا را. دلم خوش نیست کنار شما، کنار اینهمه درس و مشق و مسخرهبازی فرمولها و معادلههایتان. بین شما کسی هست که حرف من را بفهمد؟»

این حرفها را در سرم بافتم، ولی حال بیرون ریختن همینها را هم نداشتم!

 

بیرونیـ سوار ماشین پدر، در راه خانه

خودش هم میفهمد که گوش من خریدار نیست، ولی باز تکرار میکند. دو تا نهیب میزند و تعریف از خود نباشد، چند جا از دوران تحصیل خودش و درخششهایش میگوید. مگر من نمیخواهم بدرخشم! مگر من همانی نیستم که تا همین دو سال پیش شاگرد ممتاز مدرسه بودم؟ مرا چه شده است؟

«امروز آمدم مدرسه جنابعالی تا سر خم کنم پیش مدیر که درست میشود جناب آقا. تا آخر امسال اوضاع درسیاش دوباره روبهراه میشود! درست بعد از پیاده کردن حضرتتان، دارم میروم سراغ خواهرت. امروز آزمون المپیاد ریاضی داشت. مضطرب بود برای اول شدن یا نشدنش. کاش کمی از بیخیالی تو را میگرفتم به او میدادم و کمی هم از اضطراب او سهم تو میشد.»

هر کدام را نشنیده باشم، این حرف آخرش را خوب شنیدهام.

از سختترین کارهای ما معلمها این است که بتوانیم خودمان را جای دانشآموزانمان بگذاریم. شاید یکی از سختترین کارهای روی زمین همین باشد که جایگاه و شرایط دیگران را درست همانطور که هست، تصور کنیم. به قول پیاژه، «هیچ دو نفری از تجربه واحد معنای یکسانی ندارند.» تجربه ادراکشده هر کدام از ما با واقعیت بیرونی موجود فرق دارد. کسی که کوررنگی دارد، جاده چالوس را چگونه میبیند و چشمهای یک خلبان چگونه؟ هر کدام از اینها با چه خاطرات و پیشزمینههایی به جاده مینگرند؟ وقتی در جاده میرانند، چه آهنگی در گوششان نواخته میشود؟ چه عطری، چه کسی، چه خیالی همراهیشان میکند در مه و باران چالوس؟ چه کسی میداند در خیال دیگری چه چیزی میگذرد؟ «چشمها کور هستند و فقط ذهن میبیند.»1

 

ما آدمها باهم فرق داریم

اگر بپذیریم تفاوت آدمها را و جایگاه متفاوتشان را، شاید کمتر قضاوتشان کنیم؛ حتی بابت کارهای نکرده و اشتباهاتشان. دانشآموزانی که مهارتهای خودنظمدهی بالایی دارند، معمولاً کمتر از بقیه اهمالکاری میکنند. کارهایشان را سر وقت انجام میدهند، هم به مهمانی و تفریحشان میرسند و هم بهموقع به تکالیف درسیشان رسیدگی میکنند. این دانشآموزان، رفتار، انگیزه و هیجان خودشان را بهخوبی کنترل میکنند. فرق دارند با آنهایی که خودپنداره منفی در آنها شکل گرفته، والدین بهطور مستقیم هدایتشان کردهاند و مدام با دیگرانی بهتر از خودشان قیاس شده و سرکوفت شنیدهاند.

با در نظر گرفتن تفاوتهای فردی بین دانشآموزان و با توجه به اینکه میزان مدیریت و نظمدهی به خود در افراد متفاوت است، طبیعی است که پیچیدن یک نسخه برای همه دانشآموزان، به ضرر عدهای از آنها تمام خواهد شد. توقعی که از دانشآموز خودنظمده وجود دارد، متفاوت است با آنچه از یک اهمالکار انتظار میرود. «برنامه آموزش فردی شده» رویکرد جدیدی است که تفاوتهای فردی دانشآموزان را در زمینههای گوناگون مد نظر قرار میدهد. ارتباط با فرد فرد دانشآموزان برای برنامهریزی و حل مشکل آنها، نیازی است که بیش از تدریس صرف یک محتوای آموزشی از معلم امروز انتظار میرود.

 

نعوذبالله اگر ره به مقصدی نبری

با نگاه به همین تفاوتهای فردی، معلم با نقش تسهیلگر در کنار هر دانشآموز قرار میگیرد و در تعیین اهداف عملیاتی و گامهای کوچک رسیدن به هدف کمکش میکند. برای توضیح بیشتر مثالی میزنم. تا به حال غذا پختهاید؟ یا حتی مثلاً چایی یا قهوه دم کردهاید؟ ابتدا تا انتهای فعالیت شما مشخص است و محصول نهایی هم خیلی واضح به دستتان میرسد و به کامتان مینشیند. گامبهگام میدانید چه کاری باید انجام دهید. پلهبهپله پیش میروید. آخر سر هم فنجان چای را مینوشید یا مثلاً یک بشقاب قرمهسبزی را نوش جان میکنید.

برای حل اهمالکاری، گاهی دانشآموزان واقعاً نمیدانند از کجا باید شروع کنند. البته این دسته را از آنهایی که عادت کردهاند بقیه کارشان را به ثمر برسانند، جدا کنید. به دسته اول باید کمک کنیم مراحل کار را گامبهگام بنویسند، برای انجام هر کدامشان زمان تعیین کنند و به انجام درستش هم نظارت کنند. دسته دوم اما باید بیاموزند فعالیتهایشان را خودشان پیش ببرند. تعیین تکالیف چالشبرانگیز ساده و کوچک، راه خوبی است برای دسته دوم که به واسطه حمایت بیش از حد، در خصوص توانمندیهای خودشان هم به تردید افتادهاند. اینها نیاز دارند که کارهای ساده راـ که برای خودشان چندان هم ساده نیستـ بهخوبی به ثمر برسانند. شاید نیاز باشد برای حل مشکل این دانشآموزان توصیههایی هم به والدینشان داشته باشید که در بخش مربوط به والدین به تفصیل بیان شده است.

فراموش نکنید روشنبودن اهداف به دانشآموزان کمک میکند بر فعالیتهایشان نظارت کنند و قضاوت درستی درباره عملکردشان داشته باشند.

 

پشتگوشانداختن کارها تمدید نمیشود!

میزان استفاده هر دانشآموز از راهبردهای یادگیری و نظمدادن به شناخت خود، به باورهای انگیزشی آنها مثل خودکارآمدی بستگی دارد. احساس خودکارآمدی اشاره به این دارد که فرد چقدر خودش را مفید، کارآمد و توانمند ارزیابی میکند. باورهای خودکارآمدی ابعاد کلیدی حرکت انسان را فراهم میکنند. اگر مردم گمان کنند قدرت ایجاد نتیجه مثبت را ندارند، برای ساختن اتفاقات خوب تلاش نخواهند کرد. بنابراین، اگر دانشآموزی اهمال میکند، از باور خودکارآمدی پایین رنج میبرد و سرزنش و تحقیر بهترین شیوه برای تمدید پشتگوشانداختن کارها در اوست! برای چنین دانشآموزی باید شرایطی فراهم شود که احساس کند توانمند است. ممکن است در کلاس ریاضی این شرایط با اجرای خوب یک بازی پیاده شود. در کلاس انشا با تشویق او در نگارش یک جمله زیبا ادامه یابد و معلمان کلاسهای دیگر نیز طبق همین شیوه رفتهرفته بر احساس خودکارآمدی دانشآموز بیفزایند.

انگـیزش یکی از مـهمتـریـن بـخـشهای آموزشوپرورش است. در مورد دانشآموزان اهمالکار، ایجاد انگیزه پیشرفت میتواند بر تغییر رفتار آنها اثر جدی بگذارد. دانشآموزانی که اهمال میکنند، معمولاً انگیزش پیشرفت کمتری دارند. انگیزش پیشرفت کم، کمتر تلاش کردن، مقاومت و پشتکار کمتر و استفاده کمتر از مهارتهای خودنظمدهی را در پی دارد. دانشآموز اهمالکار باید ارزش فعالیتی را که در کلاس انجام میدهد درک کند و کاربست آن را در زندگی ببیند تا بتواند انگیزه پیشرفت در آن درس را کسب کند.

 

پینوشت

1. عبارتی از یک فیلسوف یونان باستان

 

منابع

1. Pintrich, P. R. (1995). Understanding self-regulated learning. New directions for teaching and learning, 1995(63.

2. Zimmerman, B. J. (2000). Attaining self-regulation: A social cognitive perspective. In Handbook of self-regulation (pp. 13-39). Academic Press.

3. Dietz, F., Hofer, M., & Fries, S. (2007). Individual values, learning routines and academic procrastination. British Journal of Educational Psychology, 77(4).

4. Bandura, A. (1997). Self-efficacy: The exercise of control. New York: W.H. Freeman and Company.

۸۱۸
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، اندیشه،اهمال کاری،اهمال،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.