چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳

مقالات

شاید سستی در نگاه تو باشد!

  فایلهای مرتبط
شاید سستی در نگاه تو باشد!
یکی از عوامل اثرگذار بر اهمال‌کاری، سبک‌های اسنادی افراد و برداشت آن‌ها از علل موفقیت‌ها و شکست‌هایشان است. بدیهی است، هر فرد پس از انجام یک تکلیف، از شکست یا موفقیت خود برداشت‌های متفاوتی دارد و در این باره «علت‌یابی» ‌می‌کند. منظور از علت‌یابی، استنتاج‌هایی است که شخص از علل رفتار خود یا یادگیری به عمل می‌آورد. برداشت فرد از علل شکست یا موفقیت، واکنش‌های عاطفی متفاوتی را در او در پی دارد و در نتیجه، رفتار آتی او را تحت تأثیر قرار می‌دهد. برای مثال، هر دانش‌آموز از شایستگی و توانایی در تکالیف مدرسه ادراکی دارد و انتظاراتی هم از موفقیت و شکست خود در آینده. حالا فرض کنید همین دانش‌آموزی که در مدرسه پیشرفت خوبی دارد، در یک امتحان شکست بخورد. چون این رویداد خیلی غیرمنتظره است، پس دانش‌آموز علت شکستش را جست‌‌وجو می‌کند.

سبکهای اسنادی سه مؤلفه دارند:

«اسناد بیرونی ـ درونی؛ اسناد پایدار ـ ناپایدار؛ اسناد قابل کنترل ـ غیرقابل کنترل.»

اسناد درونی ـ بیرونی عبارت است از نسبتدادن علل موفقیت و شکست به عوامل درون شخص، در مقابل نسبتدادن آن به عوامل خارج از شخص، محیط یا موقعیت. مثلاً دانشآموزی که در امتحان نمره پایین میآورد، علت این شکست را به تصحیح سختگیرانه معلم ـ بیرونی نسبت دهد یا به ناتوانی خود ـ درونی؟

اسناد پایدارـ ناپایدار شامل نسبتدادن علل موفقیت و شکست به عوامل پایدار و همیشگی در مقابل علل کوتاهمدت و ناپایدار است. علت نمره کم را هوش پایین بداند؛ چیزی که بهراحتی تغییر نمیکند. یا نداشتن تلاش بداند، که برای امتحانات بعدی ممکن است تغییر کند.

اسناد قابل کنترلـ غیرقابل کنترل. تلاش نمونهای از علتهای قابل کنترل است، در حالی که مثلاً شانس یا آب و هوا نمونهای از علتهای غیرقابل کنترل هستند. مثلاً فرد میتواند میزان تلاش خود را بهصورت ارادی کاهش یا افزایش دهد، اما این در مورد شانس صدق نمیکند. در اینجا کنترلپذیری وکنترلناپذیری به تعبیرهای فرد بستگی دارد. بهطوری که مثلاً توانایی ممکن است برای یک نفر کنترلپذیر باشد و برای دیگری کنترلناپذیر.

در این نظریه، رابطه میان اسناد فرد از موفقیت یا شکستش، واکنشهای عاطفیاش و رفتاری که متعاقب آنها انجام خواهد داد، به این نحو تعیین میشود: ابتدا علتهای فرضی یا تصوری موفقیت یا شکست تشکیل میشوند. به دنبال آنها واکنشهای عاطفی و انتظارات فرد برای پیامدهای رفتارهای آینده میآیند و سرانجام رفتار و اعمال بعدی صورت میپذیرند.برای مثال، اگر یک دانشآموز که مدام در درس علوم نمرات کمی میگیرد، فکر کند توانایی کمِ او در این درس علت ضعفش است، چون این اسناد برای او غیرقابل کنترل است، احساس شرمساری میکند. این شرایط، بهتأخیرانداختن مطالعه یا انجام ندادن تکالیف علوم را در پی دارد که همان اهمالکاری تحصیلی است.

در مقابل، اگر دانشآموزی شکست خود را به تلاش کم نسبت دهد، که قابل کنترل است، احساس گناه (یک حالت پشیمانی) میکند از اینکه چرا تلاش نکرده است تا عملکردش ضعیف نشود. این احساس گناه میتواند تحت کنترل شخص در آید. در نتیجه او تلاش خود را برای امتحان بعدی افزایش میدهد که این به عملکرد بهتر او منجر میشود.

همچنین، سبک اسناد افراد بر ابعاد روانی و رفتاری آنها مؤثر است. اسناد رویدادهای

منفی به عوامل پایدار، کنترل ناگزیر و درونی، به افسـردگی منجر میشــود. این افسردگی میتواند علتی باشد برای انجامندادن وظایف تحصیلی (همان اهمالکاری تحصیلی). مانند نسبتدادن شکست تحصیلی به هوش.

از طرف دیگر، اگر مسئله بهصورت غیرقابل کنترل دیده شود، مثلاً پیشرفت کم به دلیل نداشتن توانایی، که برای فرد غیرقابل کنترل است و خود مسبب آن نبوده است و در این خصوص مسئول نیست، این مسببنبودن باعث ابراز همدردی و کمک از جانب دیگران میشود و حس مسئولیتپذیری او را از بین میبرد. بنابراین، یا مسئولیت خود را انجام نمیدهد یا آن را به تأخیر میاندازد. بهطور کلی، اسناد به توانایی و تلاش، اسنادهای درونی  هستند و اسناد به سطح دشواری تکلیف و بخت و اقبال اسنادهای بیرونی هستند. عامل توانایی بهنسبت با ثبات است و کمتر تغییر میکند، در حالی که کوشش بی‌‌ثبات است و میتواند تغییر کند. همچنین، سطح دشواری تکلیف با ثبات است، درحالی که شانس بیثبات و غیرقابل پیشبینی است.

 

براساس آنچه بیان شد، رفع معضل اهمالکاری تحصیلی در دانشآموزان، علاوه بر بهبود وضعیت تحصیلی ایشان، بر کاهش میزان اضطراب و افسردگی در ایشان اثرگذار خواهد بود. همچنین، در زندگی اجتماعی و رفتار فراگیرنده در محیطهای پیشرفت خارج از مدرسه نیز تأثیر بهینه خواهد داشت.

نظریه اسناد تأکید دارد، معلمان به‌‌عنوان یکی از عوامل تعیینکننده موفقیت نظام آموزشی میتوانند بهعنوان راهنمایی سخاوتمند در مورد نحوه ادراک دانشآموزان و دلایل آنها، از موفقیتها و شکستهایشان تأثیر بسزایی داشته باشند. در این خصوص راهکارهایی به معلم ارائه میشوند:

 

1. در مورد رفتار دانشآموز اطلاعات کافی کسب کنید.

معلم باید رفتار دانشآموز را بهصورت علمی تحلیل کند و برای این کار باید اطلاعات کافی و گوناگون داشته باشد. مثلاً باید عوامل محیطی را در نظر بگیرد.

 

2. راهبردهای یادگیری را به دانشآموز آموزش دهید.

دانشآموزان ضعیف غالباً از راهبردهای یادگیری بیخبرند و در حل مسئله از آنها استفاده نمیکنند. آنها در یادگیری نه تنها فعالانه درگیر نمیشوند، بلکه در پردازش شناختی دچار اشکال هستند. بنابراین، به نظر میرسد آشناکردن اینگونه دانشآموزان با راهبردهای یادگیری به بهبود عملکرد تحصیلی آنها منجر شود.

راهبردهای شناختی یادگیری به انواع متفاوتی تقسیم میشوند که براساس تکلیف مورد نظر انتخاب میشوند. یکی از راهبردهای شناختی یادگیری روش خودتنظیمی است.

 

3. از سوگیـریهای اسنادی بپرهیزد.

معلمان ممکن است اسنادهایی بسازند که نادرست باشد. یکی از سوگیریهای اسنادی که معلمان باید از آن اجتناب کنند، اعتقادشان درباره ظرفیت توانایی دانشآموزان است. معلم باید نسبت به همه دانشآموزان دید مثبت داشته باشد و آن را اینطور تعمیم دهد که همه دانشآموزان میتوانند دانش و مهارتهای جدید را یاد بگیرند و معلمان مسئول تدریس آنها هستند. باید به این نکته توجه داشت که برخی از دانشآموزان مدت زمان بیشتری برای مسلطشدن بر تکلیف نیاز دارند و در اکثر کلاسهای درس بچهها میتوانند همه موارد را یاد بگیرند. این یعنی اگر دانشآموزی در یک تکلیف شکست خورد، آن را به یک علت بیثبات و قابل کنترل مانند تلاش کم نسبت دهد.

 

4. نقش مهم بازخورد را دریابید.

معلم باید به دانشآموز کمک کند اسناد درستی برای رفتارش بسازد. در موقعیتهای شکست، معلمان باید تلاش کنند بازخورد مناسبی برای دانشآموزان در مورد علت شکستشان فراهم کنند. توصیه شده است، معلمان باید در موارد شکست دانشآموزان، آنها را تشویق کنند که شکست خود را به تلاش کم نسبت دهند، زیرا تلاش یک اسناد بیثبات است که میتواند تغییر کند.

 

5. سبـک اسنادی دانشآموزان را بشناسید و اصلاح کنید.

دانشآموزان اهمالکار ناکامیها را به عوامل بیرونی و کنترلنشدنی مانند دشواربودن تکلیف و سوگیری معلم نسبت میدهند. از اینرو، راههای بدیع را نمیآزمایند. در چنین موقعیتهایی احساس میکنند از آنها کاری برنمیآید.

دانشآموزانی که تمایل دارند به هنگام موفقیت منبع کنترل بیرونی و در مواقع شکست دارای منبع کنترل درونی باشند، الگوی ناسازگارانه اسنادی دارند.

در واقع، تجربه شکست در دانشآموز سبب این باور میشود که او همیشه شکست میخورد و توانایی لازم برای موفق شدن را ندارد. این الگوی اسناد در او موجب کاهش انگیزش و تلاشنکردن برای بهبود این وضعیت میشود. بنابراین، تغییر سبک اسنادی و طرحواره شناختی در اینگونه دانشآموزان میتواند به بهبود پیشرفت تحصیلی منجر شود.

 

6. نقش بازآموزی اسنادی را درک کنید .

بازآموزی اسنادی که معمولاً شامل معلم و دانشآموز است، بهصورت فردی صورت میگیرد و این دو با هم روی یک تکلیف کار میکنند تا اسناد تلاش صورت گیرد. دانشآموزی را فرض کنید که در خواندن کلمات مشکل دارد و فکر میکند نمیتواند یاد بگیرد. معلم میتواند به او بگوید من به تو کمک میکنم، به شرط اینکه تو هم تلاش خود را بکنی. اگر تو تلاش کنی، ما با هم میتوانیم یاد بگیریم. باید به او گفت، تکالیف سخت را همه میتوانند یاد بگیرند، به شرط اینکه تلاش کنند.

بازآموزی اسنادی از طریق آموزش مفهوم سبک اسناد و همچنین معرفی انواع اسنادها و نحوه اثرگذاری آنها بر انتظارات و عملکردهای آینده افراد توانسته است به دانشآموزان کمک کند هنگام مواجهه با رویدادها، اسنادهای سازگار را جانشین اسنادهای ناسازگار کنند. همچنین، از طریق اصلاح دیدگاه منفی و توجه به جنبههای مثبت آنها، سبب شده است دانشآموزان با انعطاف بیشتری به امور تحصیلی و زندگی خود بنگرند و در زمان مواجهه با شکستها، در جستوجوی راههایی برای رهایی و پیشگیری از شکستهای بعدی باشند. به نظر میرسد با گنجاندن بازآموزی اسنادی در مداخله آموزشی بتوان به دانشآموزان کمک کرد.

 

منابع

١. درویزه، زهرا؛ خسروی، زهره (۱۳۷6). بررسی تأثیر بازآموزی اسناد و راهبردهای شناختی یادگیری در پیشرفت ریاضی دانشآموزان پایه پنجم ابتدایی شهر شیراز. مجله علوم انسانی. تابستان 76. شماره ٢٢.

٢. سیف، علی اکبر (۱۳۸۳). روانشناسی پرورشی، روانشناسی یادگیری و آموزش. چاپ دهم. انتشارات آگاه. تهران.

٣. شهنی ییلاق، منیجه؛ جلیلزاده، ناهید؛ مکتبی، غلامحسین (۱۳۸۹). رابطه سبکهای اسنادی با افسردگی و عملکرد تحصیلی در دانشآموزان دختر پایه پنجم ابتدایی شهرستان اهواز. مجله مطالعات روانشناسی تربیتی دانشگاه سیستان و بلوچستان. دوره ۷. شماره ۱۲.

4. Solomon, Laura J. & Rothblum, Esther D. (1984). Academic Procrastination: Frequency and Cognitive-Behavioral Correlates, Journal of Counseling Psychology, Vol 31, No 4.

5. Burka, J. & Yuen, L. (1983). Procrastination: Why you do it, What to do about it. Cambridge: Da Capo.

۷۱۲
کلیدواژه (keyword): رشد مدرسه فردا، اندیشه،اهمال کاری،اهمال کاری دانش آموزان،سبک‌ های اسنادی،اسناد بیرونی‌ ـ درونی،اسناد پایدار ـ ناپایدار،اسناد قابل کنترل ـ غیرقابل کنترل،سمانه لاجوردی،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.