مقدمه
کیفیت زندگی چگونگی گذران عمر و رضایت از زندگی را در ابعاد گوناگون نشان میدهد. به تعبیر دیگر، میتوان کیفیت زندگی را «چگونگی زندگی» تعریف کرد. کیفیت زندگی مفهومی است که ساختاری چندبعدی دارد و شامل مؤلفههای جسمی، عاطفی، ذهنی، اجتماعی و رفتاری است.
گیلانینیا (2017) جنبههای متفاوت کیفیت زندگی انسان را که بر هم تعامل میکنند، در چهار حوزه عمده در نظر گرفته است: کیفیت زندگی خانوادگی2، کیفیت زندگی اجتماعی3، کیفیت زندگی معنوی4 و کیفیت زندگی کاری5. در نمودار ۱ نشان داده شده است که این چهار حوزه عمده کیفیت زندگی با بهرهوری فردی، گروهی و اجتماعی ارتباط دوجانبه دارند:
با توجه به مدل ذکرشده میتوان نتیجه گرفت رخدادهایی که در حوزههای چهارگانه اتفاق میافتند، یکدیگر را متأثر و کیفیت زندگی ما را متحول میکنند. این ارتباط و تعامل دوجانبه از دو طریق صورت میگیرد:
۱. سرریز شدن6 رضایت یا نارضایتی از یک حوزه زندگی به حوزه دیگر
رضایت یا نارضایتی از شغل، از همسر، از اوضاع و احوال اجتماعی، و ... بر زندگی فرد سرریز میشوند، درست مثل آبی که از لیوان سرریز میشود. وقتی زندگی خانوادگی و کاری افراد با هم سازگار باشد، آنان شادتر و راضیتر و از لحاظ جسمی و روانی سالمتر خواهند بود.
تحقیقات نشان دادهاند که میان حوادث کاری فشارزا و بدرفتاری با همسر رابطه معنیدار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر قدر رخدادهای کاری فشارهای منفی بیشتری بر افراد وارد کنند، خشونت آنان با همسرانشان بیشتر میشود. این واقعیت را کارکنان بخش تولید «شرکت فولاد خوزستان» تأیید کردند. آنان اظهار داشتند فشارهای حاصل از محیط کارِ خشن را بهصورت رفتارهای خشونتآمیز به همسر و فرزندان خود انتقال دادهاند.
بینم اگر که بالِ فغان در دلی شکست
من بر لبش نشسته و فریاد میشوم
(رازق فانی).
۲. سرایت هیجانی7
بر اثر سرایت هیجانی عواطف یک شخص و رفتارهای مربوط به آن هیجان، هیجانات و رفتارهای مشابهی در اطرافیان برانگیخته میشوند.
به بیان دیگر، احساسات در افراد و گروهها بدون اینکه ما متوجه بشویم پخش و منتشر میشوند. چنانچه شاد و سرزنده باشیم، همین هیجانات را در دیگران شعلهور میکنیم:
با هر دلی که شاد شود، شاد میشوم
آباد هر که گشت، من آباد میشوم
در دام هر که رفت، شریکِ غمَش منم
از بند هر که رَست، من آزاد میشوم
(رازق فانی)
به همین طریق اگر افسرده باشیم دیگران را نیز افسرده میکنیم:
«از مَردم پژمرده، دل میشود افسرده»
(مولوی).
سرایت هیجانی به علت تقلیدکردن، شبیهسازی کلمات، تن صدا، حالات و حرکات شخص، بین ما و دیگران اتفاق میافتد. کلمات، تن صدا، حالات و حرکات ما دارای بار عاطفی و احساسی هستند و هنگام استفاده از آنها ناخودآگاه احساسات ما بازتاب پیدا میکنند و این حالات و احساسات را دیگرانی که با ما همراه هستند، درک و احساس میکنند و تحتتأثیر قرار میگیرند:
بینم اگر که بالِ فغان در دلی شکست
من بر لبش نشسته و فریاد میشوم
(رازق فانی).
بحث و نتیجهگیری
احساسات حاصل از تجربهها و خاطرات ما از رویدادهای زندگی و همچنین عواطف مثبت یا منفی در یک حوزه از زندگی به حوزههای دیگر سرریز میشود. شادابی و نشاط ما میتواند بهرهوری و عملکرد ما را در خانواده، محل کار و سایر محلهای حضور ما بهبود بخشد. بنابراین باید سعی کنیم در حوزههای متفاوت زندگی و نقشهایی که در آنها ایفا میکنیم (مدیر یا کارمند در اداره، پدر یا مادر در خانه، مسئول یا شهروند در جامعه)، هرچه بیشتر تجربههای خوب تدارک ببینیم، عواطف مثبت و خاطرات خوش اندوخته کنیم و کولهبار زندگیمان را از عشق، محبت، شادی و رضایت لبریز کنیم:
بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم
که میبینم که این دشت مشوش
چراگاهی ندارد خرم و خوَش
لب سرچشمهای و طرف جویی
نم اشکی و با خود گفتوگویی
بیا وز نَکهت این طیب امید
مشام جان معطر ساز جاوید
(حافظ)
پینوشتها
1. Peipert
2. Quality of family life
3. Quality of social life
4. Quality of spiritual life
5. Quality of work life
6. Spillover Effect
7. Emotional contagion
منابع
۱. بشکار، مسلم؛ نیکمنش، زهرا؛ کهرازئی، فرهاد (1400).«اثربخشی آموزش مثبتنگری بر ادراک شایستگی و کیفیت زندگی دانشآموزان». مجله علمی پژوهان. شماره 4.
۲. رضائیان، علی (۱۳۹5).«مبانی مدیریت رفتار سازمانی». انتشارات سمت. تهران. چاپ شانزدهم.
3. Gilaninia, S. (2017). A conceptual model: The chain of quality of work life. Kuwait Chapter of the Arabian Journal of Business and Management Review, 33(91), 1-15.
4. Hatfield, E., Cacioppo, J. T., & Rapson, R. L. (1993). Emotional contagion. Current directions in psychological science, 2(3), 96-100.
5. Martel, J. P., & Dupuis, G. (2006). Quality of work life: Theoretical and methodological problems, and presentation of a new model and measuring instrument. Social Indicators Research, 77(2), 333-368.