دوران تحصیل مانند درختی است که از سه قسمت اصلی ریشه، تنه و شاخهها تشکیل شده است. شش سال دوره ابتدایی مرحله یادگیری علوم پایه و ریشه این درخت، دوره اول متوسطه تنه درخت و دوره دوم متوسطه و آموزش عالی شاخههای آن هستند. سال نهم ابتدای شروع شاخههای درخت و جداشدن مسیرهاست. بعد از آن یک شاخه به سمت شمال، شاخهای به سمت غرب و شاخههای دیگر به جنوب و شرق میروند. اگر مسیر انتخابی درست نباشد، برگشت و تغییر مسیر هزینه خواهد داشت که مهمترین آن زمان، یعنی روزها، ماهها و سالهای از دست رفته است!
آموزش و پرورش به منظور کمک به دانشآموزان برای گرفتن مهمترین تصمیم زندگیشان در دوره نوجوانی، طرحی را با عنوان «هدایت تحصیلی» در دوره اول متوسطه اجرا میکند.
هدایت تحصیلی یعنـی انتخاب رشته تحصیلی ـ حرفهای و ترسیم آینده شغلی.
خوب است انتخـاب رشتـه براساس توانایی، رغبت، استعداد، شخصیت، ارزشها و همچنین امکانات خانواده، مدرسه، روستا، شهر، استان، منطقه و اقلیم زندگی و با توجه به نیازهای جامعه صورت پذیرد.
دو ابزار در دسترس برای انتخاب رشته تحصیلی ـ حرفهای عبارتاند از:
1.مطالعـه و تحقیـق بـا عـنوانهـای روانشنـاسی، جامعهشناسی و انجام پروژههای شناختی.
۲. مشورتکردن با افـراد آگـاه و باتجربه، مانند مشاوران و معلمانی که در مدرسهها فعال هستند.
با دو ابزار بالا میتوان پنج گام اصلی را به این شرح برداشت:
گام اول: شناخت خود
هدف از این مرحله بالابردن شناخت خود از توانایی، میل و رغبت، استعداد، شخصیت و ارزشهایی است که در وجود ما شکل گرفتهاند و زمینه رشد و شکوفایی ما را فراهم میآورند.
گام دوم: شناخت محیط و نیازهای جامعه
در این مرحله با نیازهای شغلی که در کشور، استان، شهر، روستا و محیط زندگی ما وجود دارند، آشنا میشویم.
گام سوم: شناخـت رشتـههـای تحصیـلی دوره متوسطه دوم
در این مرحـله شاخههای تحصیلی دوره دوم متوسطه و پیشنیاز علمی و درسی هرکدام از این رشتهها را میشناسیم.
گام چهارم: شناخت رشتـههای تحصیـلی دانشگاهی
این مرحله در واقع مرحله آشنایی با شاخههای تحصیلی دانشگاهی است.
گام پنجم: آشنایی با مشاغل
هدف از این مرحله آشنایی با شاخههای اصلی شغلی و زیرگروههای آنهاست.
شناخت خود
در این گـام، بـا پنج مـوضوع به سراغ خودشناسی و انتخاب رشته میرویم:
1. شخصیت
2. میل و رغبت
3. استعداد
4. توانایی
5. ارزش
شخصیت: جزئی از وجود ماست که هست! و آن چیزی نیست که ما درباره خود تصور میکنیم (خودِ آرمانی). یکی از راههای کشف آن، نقطهنظر دیگران است. بهترین منبع، نظر والدین، معلمان، مشاوران و گروه همسالان است. البته بهتر است نظرها را جمعبندی کنیم، چراکه ممکن است برداشت غلطی از شخصیت ما صورت گرفته باشد. راه دیگر مراجعه به مراکز مشاوره و انجام آزمونهای (تستهای) شخصیت است.
میل و رغبت: همان علاقهها و خواستنهای درونی ماست. بخشی از میلها و علاقهها در خودِ آرمانی نهفتهاند؛ یعنی همان خودی که به صورت آمال و آرزو درمیآید.
استعداد: آن دستـه از ظرفیتهـایی است که با کمی تمرین میتوانـد شکوفا شود.
توانایی: آن دستـه از ظرفیتهایی اسـت کـه نمود دارنـد و شـکوفا شدهاند.
ارزش: همـان بـاورهـای قـلبی اسـت کـه از بدو تولد توسط شخص، خانـواده، محیط زنـدگی، فرهنگ، اسوهها و رسانهها شکل مـیگیرند. ارزشهـای درونیشـده در فرایندهای زندگی بسیار تأثیر گـذارند؛ مثل ارزشهـای مـادی و ارزشهـای معنوی که انسان را در دو مسیر متفاوت قرار میدهند.