رشته تحصیلیتان در روند کاری امروز شما چه تأثیری داشت؛ آیا اثرگذار بود یا نه؟
رشته مکاترونیک یک رشته تلفیقی است و وجه تمایز آن با سایر رشتهها هم همین است. دانشآموز در دو رشته مهارت اولیهای کسب میکند و این سطح از مهارت در رشتههای گوناگون باعث میشود در تولید محصولات صنعتی که تنوع بالایی دارند، با مشکلات کمتری روبهرو شود.
فرایند رسیدن از ایده به محصول تولیدی چگونه به ذهنتان رسید؟
بچههای مکاترونیک همیشه به رفع ایرادها و مشکلاتی که مردم با آنها مواجه هستند، فکر میکنند. محصولاتی که در بازار به فروش میرسند، با توجه به طراحی آنها، در بعضی مواقع نیاز و خواسته خریدار را برطرف نمیکنند. گاهی میتوان با اضافهکردن قطعاتی یا اصلاح طراحی همان قطعههای موجود، سطح رضایتمندی مشتری از محصول را افزایش داد. ایده تولید محافظ سیم باتری پرکن(سیم شارژر) سالهاست که به تولید انبوه رسیده است. از اصلیترین کشورهای سازنده آن هم چین است. ما با توجه به بازخوردهایی که از وبگاههای خرید اینترنتی گرفتیم، متوجه ایراد فنی این محصول شدیم. چند نمونه از محافظهایی را که در بازار هست خریدیم و شروع به عیبیابی محصول کردیم. یکی از عمدهترین ایرادها، تک اندازهبودن آن بود. یعنی فقط برای بعضی از سیمها کارایی داشت. ایراد دیگر این محصول، محل دربرگیری سیم باتری پرکن بود که اصلاً قسمت سوکت را پوشش نمیداد و در قسمت پایینی اتصال سیم به سوکت، شکستگی ایجاد میشد. ما عیبیابی انجام دادیم و نمونه اولیه را با چاپگر(پرینتر) سهبعدی درست کردیم. بعد از تأیید اولیه و خروجی کار و رضایتمندی فروشندگان و افراد دیگر، شروع کردیم به ساخت قالب تزریق پلاستیک و تولید انبوه آن.
خب، بالاخره ممکن است کسی که در این رشته یا سایر رشتههای هنرستان تحصیل میکند، موانعی در مقابل خود برای رسیدن از ایده به محصول داشته باشد. شما چگونه این موانع را مرتفع کردید؟ مثلاً یکی از این موانع سرمایه اولیه است. برای ما توضیح بدهید این سرمایه اولیه را چگونه تأمین کردید؟
در طول ساخت و تولید انبوه این محصول با افراد گوناگون برخورد داشتیم. مثلاً با یکی از مجموعههایی که کارش ساخت قالب تزریق بود، به مشکل برخوردیم. آنها توانایی یا مهارت لازم برای ساخت قالب را نداشتند و بعد از گذشت ششماه نتوانستند خروجی لازم را به مجموعه ما تحویل بدهند. ما توانستیم با مشورتگرفتن از چند متخصص در این حوزه مشکل را حل کنیم. یکی از مشکلات دیگر ما بحث تأمین مالی بود. در بحث تأمین مالی با سازمانهایی که وظیفه تأمین مالی را دارند وارد گفتوگو شدیم، ولی در مرحله گرفتن وام، چون هنوز سربازی نرفته بودم و کارت پایان خدمت نداشتم، واجد شرایط گرفتن وام نبودم. در اینجا پدرم به من کمک کرد. تصمیم گرفت خودش وارد فرایند بشود و از طریق حساب شخصی، از بانک وام بگیرد.
خب، شما ایدهای در ذهن داشتید و موانعی را پشت سر گذاشتید و تأمین مالی اولیه کردید. احتمالاً به مشکلی دیگر به اسم فروش محصول هم برخوردید؟ در بحث فروش محصول و بازاریابی آن چه کاری انجام دادید؟
یکی از بهترین روشهای ما برای فروش محصولات، فضای مجازی و وبگاههای خرید و فروش است. من با ایجاد حساب کاربری و صفحه فروش، فروش اینترنتی محصولات را آغاز کردم و در مورد بازاریابی در هر استان، بهصورت شخصی استان به استان سفر کردم، با فروشندگان ارتباط گرفتم و بهصورت نمایندگی در مرکز هر استان فروش محصولات را واگذار کردم.
برای افزایش تولید یا افزایش دامنه محصولاتتان برنامهای دارید؟
بله حتماً، ولی با توجه به واردات گستردهای که برای تأمین نیاز کشور صورت میگیرد، اغلب فروشندگان به خرید از کشور چین تمایل دارند. با توجه به این شرایط، من سعی کردم محصولات را، در مقایسه با محصولات خارجی، حداقل هم رده کیفیت آنها تولید کنیم تا در بازار رقابت حرفی برای گفتن داشته باشیم.
ایده تولید محصول در مجموعه شما بیشتر فردی بوده یا حاصل مشورت با سایر اعضای گروه؟ اعضای گروه شما چند نفرند؟ آیا در گروه شما بچههای هنرستان مشغول به کارند یا نه؟
ما بچههای مکاترونیک یک گروه مکمل هم هستیم. گروه ما متشکل از چهار نفر است. دو نفر از دوستانم همکلاسی من هستند و نفر چهارم هم برادر کوچکتر خودم است که او هم مکاترونیک میخواند و پایه دوازدهم است. با هم یک گروه چهار نفره را تشکیل دادهایم. در زمینه طراحی اعلان(پوستر) تبلیغاتی و طراحی و ارزیابی اولیه محصول و در مسیر تولید، همکاری و همراهی داریم و یک گروه کامل هستیم.
به نظر شما بچههای هنرستان چطور میتوانند از آنچه در هنرستان میخوانند استفاده کامل ببرند، به نفع مالی برسند و به کارآفرین تبدیل شوند؟ این فرایند به نظر شما چگونه است؟
اولین نکتهای که باید بدانند، اهمیت دادن به علاقه فردی در مرحله انتخاب رشته است. با توجه به ویژگیهای فردیشان و با راهنمایی استادان، میتوانند یک رشته خوب و آیندهدار را انتخاب کنند و بعد از گذراندن مراحل مقدماتی و پایه، بهصورت حرفهای و مداوم در این زمینه فعالیت کنند. تجربه فنی به کمک درسهای آموزشدیده میتواند یک فنورز(تکنیسین) کاربلد حرفهای را در بازار کار تربیت کند.
جدا از برنامه تحصیلی هنرستانتان، چه مواردی را لازم میدانید که بچهها آموزش ببینند؟
برای ورود موفق به بازار کار، قطعاً برنامه تحصیلی که برای هنرجو در نظر گرفتهشده برای آموزش پایه مطالب است. دوستان باید به این موضوع توجه ویژه کنند و برای ورود موفق به بازار کار، فقط به مطالبی که آموزش دیدهاند، اکتفا نکنند. برای تکمیل مهارت باید با دیدن دورهها، خواندن مقالات و کسب مهارت، خودشان را مسلّح کنند. یکی دیگر از مطالبی که بچههای هنرستانی باید در نظر بگیرند، بازاریابی محصول است. اگر در آینده میخواهند مشغول کار شوند و فعالیت صنعتی انجام بدهند، باید در محیطهای صنعتی حاضر شوند و تا جایی که به درسشان آسیب نمیزند، فعالیت صنعتی انجام بدهند. نکاتی که در عمل و تجربههای مهندسی به دست میآیند، کمککننده آنها هستند برای ورود موفق به بازار کار. البته مهارتهای کار با رایانه و شبکهسازی با افراد و بازاریابی هم از مهارتهایی هستند که قطعاً با آن مواجه خواهند شد. مهارتهای کار با رایانه برای من بسیار کاربردی بود. همانطور که گفتم، بخشی از فروش و بازاریابی محصولات از طریق همین تولید محتوا و کار در فضای مجازی است.
خیلی از بچههایی که الان دارند این مصاحبه را میخوانند، در شرایطی قرار دارند که شما چند سال پیش در آن بودید. اگر بخواهید بهعنوان کسی که این مرحله را رد کرده و الان تولیدکننده است، با یک گروه چهار نفره منسجم و به موفقیت رسیده و به هر حال در حال ارائه خدمت توصیهای به بچهها کنید، آن چیست؟
اول از همه آرزوی موفقیت میکنم برای تمامی دانشآموزان و محصلان هنرستانی. بهعنوان یک دوست خواهشی از آنها دارم. کشور برای جبران کمکاریها به مهندسان و متخصصان کاربلد و حرفهای نیاز بیشتری دارد. سعی کنید در هر رشته و جایگاهی که هستید، برای پیشرفت کشور تلاش کنید. خوبی رشتههای هنرستانی در این است که افراد میتوانند بعد از گذراندن این دوره و گرفتن دیپلم، بهراحتی وارد بازار کار شوند. این را هم در نظر داشته باشیم که همه افراد قرار نیست در مدارج بالاتر تحصیل کنند. آنها میتواند کسب و کار خودشان را ایجاد کنند. سعی کنید در هر حوزه که وارد میشوید، بهترین آن حوزه باشید.