شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

۱۳ آبان انقلابِ سربازانِ در گهواره خمینی(ره)

  فایلهای مرتبط
۱۳ آبان انقلابِ سربازانِ در گهواره خمینی(ره)

بخش اول: 600 سال پیش از میلاد مسیح؛ امپراتوری بابل

ستمگر بود. حماقتی فراگیر وجودش را به کبری خام و غروری پوشالی کشانده بود. برای تحکیم سلطه خویش مردمان را وادار میکرد بر او سجـده کنند. ابراهیـم(ع) که میخواست عقل و فطرت او را بیدار کند، گفت: «خدای من هموست که حیات میبخشد و میمیراند.» اما او که شیطان خیالش لبریز از کبر و فزونطلبی شده بود، با احضار دو زندانیِ محکوم، یکی را کشت و دیگری را آزاد کرد و به پوزخندی گفت: «من هم حیات بخشیده و میمیرانم.»

ابراهیم(ع) که لجاجت جاهلانه و طمع احمقانه او را دانست، گفت: «خدای من هموست که خورشید را از مشرق میآرد. پس تو اگر میتوانی آن را از مغرب برآور.»

نمرود مبهوت و حیران شد. او میدانست ضعیفتر از آن است که در چرخه طبیعت صاحب اراده و قدرتی باشد. اما کبر درون او چنان تشنه قدرت بود که از پذیرش حق امتناع کرده بود و به ستیز با خداوند میپرداخت.

عجیب است که خداوند مستکبران را به اندازه غرورشان فرصت داده و به اندازه کبرشان خوار و حقیر میکند. برای نمایش ضعف یک نمرود، نیازی به طوفان و سیل و زلزله و صاعقه نیست. یک پشه کافی است. حالا یک پشه مأمور است تا مستکبر جهان را از پای درآورد. نمرود با یک پشه مرد.

 

بخش دوم: 400 سال پیش از میلاد مسیح؛ مصر باستان

طغیان کرده بود. باد به غبغب میانداخت و میگفت: «انا ربکم الاعلیُ» خودش هم میدانست که در آفرینش هیچ نقشی ندارد، اما با سلطهای که یافته بود، ادعای خدایی میکرد و میگفت: «برای شما هیچ معبودی جز خود نمیشناسم.» میدانست که حتی اختیار جان خود را هم ندارد، اما مردان را به بردگی و زنان را به کنیزی میبرد و مخالفان خود را میکشت. دیگر وقت آن رسیده بود تا پوچی تکبر فرعون را با عجز او در مقابل قدرت خداوند به نمایش بگذارند.

موسی(ع)، همان کودک نیل، همان که روزگاری در قصر فرعون و در دامان او قد کشیده، مأمور خدا شده است. عصـای موسی و ید بیضـا و معجزههای پیاپی، همگی میخواستند استکبار درون و غرور سلطهگرانه فرعون را در هم بشکنند و او را سر به راه کنند. اما او نمیخواست به استیلای ظالمانهاش بر بندگان خدا پایان دهد.

بنیاسرائیل در چنگال ظلم او به تنگ آمده بودند. بالاخره وعده موعود فرا رسید. حالا نیل مأمور خدا میشود. همان رودی که راه نجات را برای مستضعفان گشود، ساعتی بعد استکبار فرعونیان را در خروش امواج خویش غرق کرد.

 

بخش سوم: 28 رجب سال 60 هجری قمری؛ مدینهالنبی

خلیفه غاصب مرده است. جوانکی دائمالخمر و میمونباز و لاابالی در شام به جای او مینشیند. خلیفهای که میخواهد قلمرو گسترده ممالک اسلامی را رهبری کند، تقیدی به عدالت و اخلاق و مبانی اسلام ندارد. والی مدینه دستور دارد از حسینبنعلی (ع)، تنها یادگار پیامبر خدا(ص) و چهره ممتاز دوران، بیعت بگیرد.

در خانه ولید، وقتی صداها کمی بالا گرفت، حسین (ع) با صلابتی حیدری گفت: «یزید فردی فاسق، شرابخوار، خونریز و متجاهر به فسق است، و مثلی لا یبایع مثله: و شخصی مانند من هرگز با کسی چون او بیعت نخواهد کرد».

 

بخش چهارم: 4 آبان ۱۳۴۳؛ محله یخچال قاضی شهر قم

«انالله و انا الیه راجعون. من تأثرات قلبی خودم را نمیتوانم اظهار کنم. قلب من در فشار است. این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیدهام، خوابم کم شده است [گریه حضار]. ناراحت هستم [گریه حضار]. قلبم در فشار است [گریه حضار]. با تأثرات قلبی روزشماری میکنم که چه وقت مرگ پیش بیاید [گریه شدید حضار]. ایران دیگر عید ندارد [گریه حضار]. عید ایران را عزا کردهاند [گریه حضار]. عزا کردند و چراغانی کردند [گریه حضار]. عزا کردند و دستهجمعی رقصیدند [گریه حضار]. ما را فروختند. استقلال ما را فروختند. اگر من به جای اینها بودم، میگفتم بیرق سیاه بزنند [گریه حضار]. عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت.» (صحیفه امام. ج1. 415-424)

این نطق امام خمینی(ره) پس از تصویب لایحه کاپیتولاسیون و اعطای مصونیت به آمریکاییهاست. شانهها تکان میخورد. از شدت اندوه، سیل اشکها جاری و صدای گریهها بلند بودند.

«لکن مطلب را گذراندند؛ با کمال وقاحت گذراندند! دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد! ملت ایران را از سگهای آمریکا پستتر کردند. اگر شاه ایران یک سگ امریکایی را زیر بگیرد بازخواست میکنند؛ و اگر چنانچه یک آشپز امریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگتر مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد! چرا؟»

آمریکا خود را کدخدای جهان میداند و میخواهد تا هر کسی و در هر جایی ذیل قدرت زیادهخواه و نظام استکباری او قرار گیرد.

 

بخش پنجم: 13 آبان ۱۳۴۳؛ محله یخچال قاضی شهر قم

شب ۱۳ آبان صدها تکاور(کماندو) و چترباز مسلح به خانه آقا روحالله هجوم میبرند، او را دستگیر و به تهران منتقل میکنند. در مسیر پایتخت، وقتی مأمور ساواک به طعنه یا شاید نصیحت میگوید: «شاه ژاندارم آمریکا در منطقه است. ارتش دارد و گارد شاهنشاهی و ساواک. شما حتی یک اسلحه یا گماشته ندارید. سربازان شما کجا هستند؟» امام با شکوهی لبریز از یقین میگوید: «سربازان من در گهوارهها هستند.»

منبع: اعتماد به جوانان 2puutd/yun.ir

صبح ۱۳ آبانماه؛ آیتالله خمینـی(ره) که حالا امامِ دلهای یک ملت شده بود، به جرم وطندوستی و استقلالطلبی و آزادیخواهی، توسط عمّال وابسته به نظام استکباری آمریکا از کشور خارج و 15 سال تبعید شد.

 

بخش ششم: 14 سال بعد؛ ۱۳ آبان ۵۷؛ مقابل دانشگاه تهران

خروش هزاران دانشآموز و دانشجو در اطراف دانشگاه با شعارهای «مرگ بر شاه» و «درود بر خمینی(ره)» تهران را تکان میداد. همان گهوارهنشینانِ چهارده سال پیش حالا پایتخت را به لرزه درآوردهاند. سربازان کوچک خمینی(ره) گلوله ندارند، اما نظامیان شاه با آن همه ساز و برگ و توپ و تانک و اسلحه از سربازان خمینی(ره) هراس دارند. سربازان خمینی مشتهای خالی اما محکم دارند و نظامیان شاه دستهای مسلح اما لرزان. اینجا هم علم و ایمان و فریاد، بر گلوله و ظلم و بیداد برتری دارد.

آن روز دهها دانشآموز با تیر مستقیم مأموران سفاک رژیم به خاک و خون غلتیدند، اما باز هم خون شهیدانِ راه حقیقت و آزادی است که ثمر دارد.

وزیر علوم بلافاصله استعفا داد و دولت شریفامامی فردای آن روز سقوط کرد.

یک صد روز بعد از این جنبش دانشآموزی، انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسیده بود.

 

بخش هفتم: یک سال بعد، ۱۳ آبان ۵۸؛ مقابل سفارت شیطان بزرگ

 با پیروزی انقلاب اسلامی، سیطره آمریکا بر منطقه راهبردی (استراتژیک) ایران از بین رفته است. آمریکا نمیتواند تحمل کند کشور وابسته و مستعمره خود را مستقل و آزاد ببیند. در قلب تهران، سفارت آمریکا مرکز توطئه و جاسوسی برای براندازی نظام اسلامی ایران شده است. خباثتهای تاریخی آمریکا تمامی ندارند. بالاخره دانشجویان دانشگاههای تهران و برخی دانشآموزان، پس از یک راهپیمایی حماسی، از دیوارهای جاسوسخانه بالا میروند و مرکز توطئه را تسخیر میکنند. دانشجویان انقلابی مکاتبات خردشده لانه جاسوسی را با صبر و حوصله بازسازی و چاپ میکنند تا اسناد خباثت و توطئه آمریکا برای همیشه در حافظه تاریخ باقی بماند.

امام میدانست که این حرکت انقلابی، هیمنه پوشالی استکبار جهانی را در کل جهان خواهد شکست. امام قطع دستان استکباری آمریکا پس از فروپاشی استبداد شاهنشاهی را «انقلاب دوم» ملت ایران نامید.

هنوز هم آمریکا با انواع تهدید و تحریم و فشار و جنگ روانی به دنبال جای پایی برای سلطه بر ایران است. حالا پرچم آمریکا بهعنوان نماد یک نظام استکباری و ظالمانه، در گوشهگوشه زمین به آتش خشم مستضعفان سوزانده و در زیر پاهای آزادگان جهان لگدکوب میشود.

دنیای امروز تشنه عدالت و کرامت انسانی، نفی برتریجویی و احترام متقابل به حقوق دیگران است.

۱۵۵۳
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، تاریخ انقلاب، ۱۳ آبان انقلاب سربازان در گهواره خمینی ره، محسن مؤمنی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.