شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

خاطره شیرین

  فایلهای مرتبط
خاطره شیرین

در مدرسه‌ی شما چه مسابقاتی برگزار می‌شوند؟ تا حـالا در یکی از آن‌ها شرکت کرده‌ای؟ برنده هم شده‌ای؟

دانش‌آموز دبستانی که بودم، چند بار در مسابقاتِ مدرسه‌مان شرکت کردم. گاهی هم برنده شدم. آن‌وقت‌ها به ما کتاب جایزه می‌‌‌دادند، یا یک بسته مداد‌رنگی و از این جور چیزها. ما خیلی خوش‌حال می‌شدیم؛ هم از برنده شدن و هم از جایزه گرفتن. ولی راستش را بخواهی، یک خاطره‌ی ناراحت کننده از این مسابقه‌ها در ذهنم مانده است. یک بار، یکی از دوستانم که خیلی دوست داشت در مسابقه برنده بشود و مطمئن بود که حتماً این اتفاق می‌افتد، برنده نشد. چهره‌ی ناراحتش هنوز هم یادم هست.

سال‌ها بعد که فرزندم به پایه‌ی سوّم رفت، او را تشویق کردم در مسابقاتِ قرآن مدرسه شرکت کند. ولی نمی‌‌‌‌خواستم اگر برنده نشد، غصه بخورد. به نظر تو، می‌شود هم در مسابقه شرکت کنی و هم اگر برنده نشدی، ناراحت نشوی؟

به فرزندم گفتم شرکت در مسابقه فقط به تو کمک می‌کند که مدّتی برای یک یادگیری ارزشمند تلاش کنی. گاهی با هم تمرین می‌‌‌‌کردیم و لذّت می‌بردیم. تلاش‌ها و لذّتی که فرزندم از یادگرفتن می‌برد، برایمان یک خاطره‌ی شیرین شده است.

این بار، اگر در مدرسه مسابقه برگزار شود، چه کار می‌کنی؟ چه خوب است که برای تو هم یک خاطره‌ی شیرین باقی بماند.

 


۹۶۴
کلیدواژه (keyword): رشد نوآموز،دوست من سلام،خاطره شیرین،شهید حاج قاسم سلیمانی،شهید سلیمانی،حاج قاسم سلیمانی،نفیسه نجفی قدسی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.