امروز بیشتر ما خوب میدانیم که دیگر فقط «عدد» میزان پیشرفت دانشآموز نیست. اکنون بسیاری از ما آگاهیم که با روشهای معنادار ارزشیابی میتوانیم دانشآموزانمان را توانمند سازیم و آنها را به راهی رهنمون کنیم که خود عامل یادگیری خویش باشند. امروز به این نتیجه رسیدهایم که چگونگی ارزیابی به شکلدهی فرایند یادگیری کمک میکند. امروز نیک واقفیم که لازم است هر دانشآموز، مستقل از دیگران، فقط با سطح عملکرد خودش سنجیده شود. امروز درک کردهایم که با روشهای متعدد ارزیابی میتوانیم به دانشآموزانمان کمک کنیم تا از اشتباهات خود بیاموزند و به آنها نشان دهیم که یادگیری یک فرایند است. اکنون اغلب ما از ارزشیابی نیز بهعنوان راهی برای یادگیری بهره میگیریم تا دانشآموزان را بهطور فعال در فرایند یادگیری مشارکت دهیم.
امروز دانستهایم باید دانشآموزان را تشویق کنیم که اهدافی برای خود معین و بر اساس آن خودشان پیشرفتشان را اندازهگیری کنند؛ ولی مهمتر از همه اینها دانستن این نکته ضروری است که ارزشیابی، به هر نوع و شیوهای، بازخوردی است برای سنجش موفقیت خودمان. اینکه بفهمیم چه تأثیری در پیشرفت دانشآموزان داشتهایم؟ این سنجش چه بینشی به ما در مواجهه با دانشآموزان گوناگون داده است؟ چه اقدامات جدیدی باید انجام دهیم و چه تغییراتی لازم است در شیوهی آموزش خود ایجاد کنیم؟ آیا در انتقال آنچه میخواستیم به آنها بیاموزیم موفق بودهایم؟
با پاسخ به پرسشهایی از این دست میتوانیم به ارزیابی خود بپردازیم و در پی آن، همهچیز از برنامهی درسی تا راهبرد مدیریت کلاسمان را تنظیم کنیم.