مقدمه
یکی از مشکلات دانشآموزان امروز ما «کمرویی» و «خجالتیبودن» است که موجب بیتحرکی و کاهش فعالیتهای اجتماعی و بیان نظرات و دیدگاهها و انتقادهای آنها در مدرسه و جامعه و بهویژه فعالیتهای گروهی میشود.
انزواطلبی، بیتحرکی و کمرویی به معنای تنها و مجرد در خلوت نشستن و از جمع کنارهگرفتن است. گوشهگیر کسی است که از مردم دوری میکند و عزلت میگزیند و بدین وسیله خود را با محیط اطراف سازگار میکند. کمرویی زمانی حالت بیماری پیدا میکند که فرد از ارتباط با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد. در این مورد، اگر کمرویی بهموقع درمان نشود، به پیدایش حالتهای روانی شدید و افسردگی منجر میشود. چنین شخصی اعتمادبهنفس ندارد و همیشه به دیگران وابسته است.
در سال تحصیلی جاری، پس از مشاهده و تجزیهوتحلیل برخی از مسائل و مشکلات دانشآموزان و صحبت با تعدادی از آموزگاران، والدین، مدیر و معاون مدرسه، ایجاد روحیه شاداب و بانشاط در مدرسه و دانشآموزانم و دوری آنها از فضای خجالتیبودن، تصمیم گرفتم بهصورت تخصصی و بر اساس تجربه کاری خود، روی رفع این قبیل مشکلات تمرکز کنم. در این راستا، با شناسایی تعدادی از دانشآموزان نیمهمستعد و ضعیف کار را شروع کردیم و الحمدلله با مشارکت خوب برخی از والدین، مدیر و آموزگاران مدرسه توانستیم به نتایج خوبی برسیم. به سبب این نتایج، در پایان مدیران استانی از مدرسه تقدیر به عمل آوردند و مدرسههای دیگر نیز در اجرای این برنامهها از ما درخواست همکاری کردند.
بیان مسئله
تربیت نسلهای آینده کشور بهدست ما معلمان است. اگر با احساس و از روی تکلیف و وظیفه کار کنیم، بیشک شاهد پرورش نسلی مسئولیتپذیر در جامعه خواهیم بود. در کشور ما، بهویژه در چند سال اخیر، با تغییر نظام آموزشی و بر اساس «سند تحول آموزشوپرورش»، در حال ارزشدادن به آموزش و سرمایهگذاری روی آن هستیم. آموزشوپرورش، مدیران و معلمان عزیز هدفی جز تربیت دانشآموزان کشور برای بهوجودآوردن نیروی کارآمدتر ندارند که در این مسیر نیز مشکلات فراوانی برای معلم و مدرسه بهوجود میآید و باید از عهده برطرفکردن آنها برآییم.
من در این تحقیق، با توجه به غیرحضوریبودن بیشتر کلاسها و ارتباط بیشتر بچهها با فضای مجازی، به مشکلاتی همچون کمرویی، بیتحرکی، و احساس دلهره و اضطراب بین دانشآموزان برخوردم. و برای رفع این قبیل مشکلات کوشیدم با بهکارگیری همه امکانات تخصصی و فنی، و تجربه همکارانم، مشکل دانشآموزان خود را با روش اقدام پژوهی برطرف کنم.
اهمیت موضوع
در آموزشوپرورش معلم نقش یاددهنده و دانشآموز نقش یادگیرنده دارد. در این راه مشکلات فراوانی بر سر راه وجود دارند که با همکاری معلم و متعلم باید برطرف شوند تا امر آموزش بهسهولت انجام گیرد. از مشکلات عدیدهای که در برخی از دانشآموزانم مشاهده کردم، مشکلاتی همچون حواسپرتی و بیتوجهی به درس، اضطراب و فشار روانی (استرس)، گوشهگیری، کمرویی و کمحرفی بود. با وجود همهگیری بیماری کرونا، در برخی خانوادهها در کنار مشکلات اقتصادی و معیشتی شاهد بروز رفتارهای غیرمعمول، نظیر انزواطلبی و کمرویی، کمتحرکی و کمگویی، و دوری از بحثهای درس و کتاب در میان بعضی از دانشآموزان بودیم که تعدادی از والدین نیز از این وضعیت نگران بودند.
گوشهگیری و کمرویی عارضهای است که باعث میشود کودک و نوجوان از برقرارکردن ارتباط با افراد و محیط خارج دوری کند. این کودکان و نوجوانان غالباً با کاهش علاقههای ذهنی و عاطفی نسبت به اطرافیان خود، از داشتن دوست نزدیک و صمیمی محروم میشوند (سیف، 35:1380). این مشکل به نوبه خود در روحیهها و درسخواندن دانشآموز اثر میگذارد و بهتر است معلم چارهای برای برطرفکردن آن بیندیشید.
ما در صدد برآمدیم که با اجرای برنامههایی بهصورت میدانی و عملیاتی، بخشی از این مشکل را برطرف کنیم. سؤال این بود که: «با توجه به وجود فضای کرونایی در جامعه، چگونه میتوانیم تحرک، پویایی، نشاط و اعتمادبهنفس را در مدرسه تقویت و دانشآموزان را از حالت خموشی و بیتحرکی خارج کنیم؟»
وضع موجود
بنده که معاون پرورشی «دبستان شهید جاوید کازرونی» در شهرستان «دشتستان» برازجان هستم، در سال تحصیلی اخیر، با توجه به شرایط کرونایی جامعه، متوجه مشکل چند نفر از دانشآموزانم شدم. آنها بهشدت دچار بیحوصلگی، خموشی و کمتحرکی بودند. با پیگیری موضوع، مشورت با مدیر مدرسه و کادر آموزشی متوجه شدم که این امر اتفاقی نیست. مشکل مزبور امسال با توجه به شیوع بیماری کرونا از یکسو و مسائل خانوادگی و روانی از سوی دیگر، حالت خاصی پیدا کرده است.
برخی ویژگیهای دانشآموزان مذکور از این قرار بودند: شرکتنکردن در کلاسهای مجازی بهصورت مستمر، انجامندادن تکلیفهای محوله، نداشتن انگیزه لازم برای درس خواندن، نداشتن مهارت کافی در خواندن درسها و انجام برنامههای جانبی، فرستادن نامنظم تکلیفهای درسی روی شبکه شاد به بهانه اشکالداشتن شبکه شاد و یا نداشتن «رایانک» (تبلت) و تلفن همراه، و دوری از فعالیتهای اجتماعی و پرورشی. البته مسائلی دیگری هم دخیل بودند، ولی به دلیل بیماری کرونا و حضورنداشتن دانشآموز در مدرسه، این موارد فقط در ارتباط با معلم بهطور محسوس دیده میشدند. بنابراین لازم بود که روی این موارد و راهکارهایی برای برطرفکردن آنها بهطورجدی کار شود.
گفتوگو با والدین
با توجه به شیوع بیماری کرونا و حضورنداشتن در محل زندگی دانشآموزانم، در گفتوگوهای متنی و صوتی از طریق فضای مجازی، و همچنین تماسهای تلفنی با والدین دانشآموزان مذکور موضوع را پیگیری کردم. البته جدا از مشکلات خاص دانشآموزی، برخی از والدین هم خواستار پیشرفت بیشتر فرزندشان بودند.
والدین فراگیرشدن بیماری کرونا را دلیلی بر افزایش مشکلات دانشآموز خود، بهویژه گوشهگیری، افسردگی و بیتحرکی میدانستند. آنها، بهویژه مادران، وجود برخی از مشکلات ناشی از بیماری کرونا را در حوزه خانواده، بیارتباط با مشکلات پیشآمده برای فرزندانشان نمیدانستند. آنان مشکلاتی همچون تأمین معیشت و اقتصاد خانواده، دلهره و ترس از بیماری، کاهش دیدوبازدیدهای خانوادگی، نبود سفرهای مسافرتی برای بالابردن روحیه بچهها، ایجاد افسردگی در کودکان به دلیل یکجانشینی و گشتوگذار چندین ساعته در فضای مجازی و دیدن برخی رفتارهای ناهنجار در این صفحههای مجازی، و نبود محیط پرتحرکی همچون مدرسه را، از جمله مشکلات بهوجود آمده از شیوع بیماری کرونا میخواندند.
ما در مدرسه دانشآموزانی داشتیم که مادرشان به دلیل بیماری کرونا فوت کرده بود. مادران و پدرانی داشتیم که خود نیز دچار بیماری شده بودند و همین امر باعث درگیریهای ذهنی، روانی و اقتصادی خانوادهها و دانشآموزان شده بود. دانشآموزانی داشتیم که با سن کم (11 سال) و برخورداری از استعداد بسیار خوب، به دلیل همهگیری بیماری کرونا، مجبور به کارکردن برای تأمین روزی خانواده شده بودند. همه این عوامل باعث میشدند دانشآموزان در معرض این آسیبها دچار سرخوردگی و گوشهگیری، خجالتکشیدن و در نهایت شرکتنکردن در بحثها و گفتوگوهای کلاسی، کمحرفی و از دستدادن روحیه خودباوری شوند.
یافتههای تحقیق
کمتحرکی، گوشهگیری و کمرویی چیست؟
عارضهای است که باعث میشود کودک و نوجوان از برقرارکردن ارتباط با افراد و محیط خارج دوری کند. این کودکان و نوجوانان با تقلیلیافتن علاقههای ذهنی و عاطفیشان نسبت به اطرافیان خود، از داشتن دوستان نزدیک و صمیمی محروم میشوند. نوجوانی که گوشهگیر است، معمولاً از حضور در فعالیتهای جمعی سر باز میزند و فقط با تکدوست خود که غالباً به او بسیار وابسته میشود، اوقات خود را میگذراند.
این رفتار که نسبتاً هم شایع است، فرد را بهشدت آزار میدهد و اگر درمان نشود، فرد را به سمت مشکلات دیگری مثل نداشتن اعتمادبهنفس، افسردگی، اضطراب و زودرنجی سوق میدهد. احساس نداشتن توانمندی و کمی عزتنفس و نیز ناتوانی در بروز احساسات، بیان افکار و نظریات خود باعث جدایی فرد از فعالیتهای گروهی میشود. برخی از کودکان و نوجوانان در برخورد با محرومیت عاطفی و ناکامیها و تنشهای موجود در خانواده راه عزلت و انزوا را پیش میگیرند و بر خلاف افراد پرخاشگر که به دیگران پرخاش میکنند، با پرخاشگری درونی، خود را هدف پرخاشگری قرار میدهند (لیندن فیلد، 207:1383).
حساسیتهای شدید نوجوان در کنار برخی از برداشتهای غلط وی، بدبینی و انزوای او را به همراه میآورد و همین عوامل به بیعلاقهشدن وی نسبت به درس میانجامد.
گوشهگیری و کمرویی
گوشهگیر کسی است که از مردم دوری میکند و عزلت میگزیند و بدین وسیله خود را با محیط اطراف سازگار میسازد. البته هر نوع عزلت و در تنهاییماندن گوشهگیری تلقی نمیشود. هر انسانی گاهی دوست دارد تنها باشد تا به خودشناسی و حل مشکلات زندگی بپردازد. کمرویی از نظر لغوی به معنای تنها و مجرد و در خلوت نشستن و از جمع کنارهگرفتن است. زمانی حالت بیماری پیدا میکند که فرد از آمیزش با جمع و همنوعان بیزار و بیمناک باشد. در این مورد اگر کمرویی بهموقع درمان نشود، به پیدایش حالات روانی شدید و افسردگی میانجامد (سیف، 335:1384).
افراد گوشهگیر در کلاس درس اشکالی برای معلم خود به وجود نمیآورند و معلم غالباً با آنها برخوردی ندارد و لذا آنها به حال خود رها میشوند. چنین دانشآموزی از این رهاشدن رنج میبرد (شفیعآبادی، ناصری، 186:1383).
عوامل بروز وابستگی و کمتحرکی در دانشآموزان
- محرومیت از محبت خانواده؛
- نداشتن امنیت روانی در محیط خانه و مدرسه و فشارهای روانی مستمر؛
- شکست و تحقیرشدن در جمع؛
- اختلال در تکلم و گوشدادن؛
- نقص عضو و بیماریهای جسمی فیزیولوژیک؛
- کنترل شدید تربیتی و سختگیریهای وسواسگونه غیرمنطقی؛
- تنبیه، توبیخ و سرزنش کودک و نوجوان توسط والدین، بهویژه محرومیت از عواطف مادر؛
- بیماری تشنج که در کودکی به آن مبتلا شده؛
- زدن برچسب بیماربودن به او توسط دیگران؛
- اختلاف سنی زیاد والدینش با او و بیمحبتی والدین؛
- تربیت کنترلشده والدین که او را در قفس خود قرار دادهاند؛
- سرزنش و توبیخ زیاد توسط معلمان گذشته؛
- ندادن مسئولیت به او برای نشاندادن خود در جمع؛
- نپذیرفتن او در بازیهای جمعی توسط دیگر دانشآموزان.
نشانههای گوشهگیری
کمتحرکی و وابستگی با یک سلسله نشانههای به هم پیوسته همراه است. گوشهگیر چون مشکلاتش را نمیتواند در عالم واقعیت حل کند، به تخیل فرو میرود و خیالبافی میکند. او انسانی است بیهدف و نمیداند چه باید بکند و برای آیندهاش چه طرحی بریزد. از مردم گریزان است و هر تمنا و خواهشی را یک تحمیل میپندارد و در برابر آن بهشدت مقاومت میکند. ازاینرو با اطرافیانش دچار تضاد و کشمش میشود. اما برای دفاع از حقش اقدام نمیکند و کنارهگیری را بر تلاش ترجیح میدهد.
محدودساختن تمام جنبهها و فعالیتهای زندگی، خجالت و سکوت، محرومیت، ناتوانی در برقراری رابطه با دوستان و معلمان، فرار از فعالیتهای اجتماعی و بهتعویقانداختن انجام کارها، بیحوصلگی، کسالت و احساس خستگی، نگرانی از آینده، کمکنخواستن از دیگران هنگام نیاز، در انجام کارها از این شاخه به آن شاخه پریدن، سازش با وضع موجود و اعتراضنکردن به آن حتی در صورت احساس ناراحتی و نگرانی، احساس پوچی و بیارزشی، ابرازوجودنکردن، تسلیمشدن در برابر خواستههای دیگران، تقصیر را به گردن گرفتن، ناتوانی در بروز احساس خصومت و پرخاشگری، اجتناب از رقابت، درونگرایی و در خود فرورفتن، زودرنجی، نگرش منفی و بدبینانه به اطرافیان، مطرحنکردن اشکالهای درسی در کلاس و عقبماندگی درسی، بین دانشآموزان گوشهگیر بسیار مشاهده میشود.
علتهای گوشهگیری
عوامل متعددی موجب گوشهگیری و کمرویی میشوند. غم و اندوه شدید و مداوم، فقر و تنگدستی، احساس گناه، ضعف و نقص جسمانی، تکبر و غرور، احساس حقارت شدید، عقبماندگی درسی، پذیرفتهنشدن در خانه و مدرسه، حسادت و انتقامجویی، احساس ترس و ناامنی، نابسامانیهای خانوادگی، طلاق، بیپاسخماندن پرسشهای کنجکاوانه کودکان، بیحوصلگی در برقراری ارتباط سالم با کودکان، نبود الگوی اجتماعی مطلوب در خانه، محرومیت از محبت مادر، حضور نداشتن پدر، اعتیاد والدین، شکستها و ناکامیهای پیدرپی، اختلال در عملکرد غدد فوق کلیوی، حمایت افراطی کودک همراه با چشمپوشی شدید، بیماریهای طولانی کودک، انتقال کودک به مدرسه و مکان جدید، تبعیض و انتقادها و بهانهگیریهای مستمر و بیمورد والدین و معلمان، در بروز گوشهگیری و کمرویی نقش بسزایی دارد.
درخودفرورفتن نوجوان در دوره بلوغ نیز ممکن است به گوشهگیری بینجامد. به عبارت دیگر، زمانی که گوشهگیری نوجوان با تفکر درباره طبیعت و خویشتن، و مشاهده و تجزیهوتحلیل امور پیرامون همراه است، از کنجکاوی او نشئت میگیرد و به این وسیله نوجوان میخواهد به چراهای درونی خود پاسخ دهد. همچنین هرگاه نوجوان در سازگاری با محیط اجتماعی شکست بخورد، احتمال میرود گوشهگیر شود (شفیعآبادی، 1374).
معالجه گوشهگیری و کمرویی
از آنجا که گوشهگیری کودکان معمولاً نه به صورت اجتناب از افراد بزرگسال، بلکه به صورت کنارهگیری از کودکان جلوه میکند، هدف درمان باید افزایش ارتباط متقابل با همسنوسالان کودک باشد. برای کودکان شدیداً ناراحت میتوان آموزش مهارتهای اجتماعی برگزار کرد. کودکانی که آشفته هستند، به بیش از ۱۰ جلسه آموزش نیاز دارند تا بتوان از ثبات و دوام نتایج درمانی اطمینان حاصل کرد (مهریار، 292:1370).
معلمان و والدین در رفع مشکلات کودکان گوشهگیر نقش بسزایی دارند و با صمیمیت و محبت باید به تمام تغییرات رفتاری مناسب و موفقیتآمیز آنان توجه و آنان را تشویق کنند. به این ترتیب، کودکان به انجام فعالیتهای اجتماعی سازنده در مدرسه و خانه راغب میشوند. بردن این کودکان به گردشهای علمی، تشویق آنان به سخنگفتن در حضور والدین، دوستان و بستگان، و به عبارت دیگر، جرئتدادن به آنها که میتوانند در برابر جمع سخن بگویند، و شرکتدادنشان در فعالیتهای هنری و ایفای نقش در نمایشنامهها، از جمله اقدامهایی هستند که مهارتهای اجتماعی دانشآموزان و کودکان را بالا میبرند و آنان را در مبارزه با کمرویی یاری میدهند (شفیعآبادی، 97:1374).
ارائه و اجرای راهحل
پس از تجزیهوتحلیل مشکلات و مشورت با مدیر مدرسه، برای ایجاد روحیه شادابی و نشاط بین دانشآموزان مدرسه و دوری از گوشهگیری و تقویت روحیه سخنوری دانشآموزان، چند برنامه و فعالیت گروهی پیشنهاد شد. یکی از این برنامهها با توجه به فضای فراگیری بیماری کرونا و تعطیلی مدرسه و اینکه برنامهها باید بهصورت مجازی و در «شبکه شاد» اجرا میشدند، «اجرا و ساخت برنامههایی با مشارکت مستقیم دانشآموزان»، بهویژه دانشآموزان غیرفعال مدرسه بود.
برای اجرای برنامه، بهمنظور استفاده همه دانشآموزان، از میان دانشآموزان کلاسم شروع به ثبتنام و اسمنویسی کردم. در این زمینه به دانشآموزانی برخوردم که در کلاس غیرفعال بودند، ولی با پیشنهاد اجرای برنامهها در گروه مجازی کلاس موافق بودند. به هر صورت، با مشارکت والدین و فعالکردن دانشآموزان کمرو از طریق تشویق آنان، و دخالت و مشارکت غیرمستقیم والدین در این زمینه، توانستم برنامه را به اجرا درآورم.
اجرای موفقآمیز اولین برنامه
اولین برنامه ما شامل اجرای دلگویههایی در خصوص شهادت سردار سلیمانی، به صورت تصویری با اجرای مستقیم خود دانشآموزان بود. دانشآموز روبهروی دوربین قرار میگرفت و سخنرانی و دکلمه میکرد. این برنامه بهخوبی اجرا شد و پس از نهاییشدن برای پخش به صداوسیما و شبکههای دانشآموزی ارسال شد. به گفته برخی از والدین، اجرای این برنامه و نتایج خوب آن باعث بالارفتن انگیزه و اعتمادبهنفس و جرئتیافتن دانشآموزان شد.
یکی از والدین درباره این برنامه گفت: «فرزندم خیلی خودش را درگیر این مسائل نمیکرد و گوشهگیر و کمرو بود. با شرکت در این برنامه، اجرای خوب دلگویهاش و پخش آن بین آشنایان و اقوام بسیار تشویق شد، احساس غرور و شادی و اعتمادبهنفس خوبی پیدا کرد.»
به سبب اجرای خوب این برنامه، با هماهنگی اداره شهرستان آن را در سطح شهرستان به میزبانی مدرسه خودمان اجرا کردیم و این موضوع علاوه بر تشویق مدرسه، مدرسهرا به دیگر مدرسههای شهرستان نیز معرفی کرد. همین روش را در تعامل با رسانه ملی و شبکه شاد ادامه دادیم. دادن شخصیت اجتماعی به دانشآموزان و دورکردن آنان از انزوا و کمرویی با اجرای چنین برنامههایی، تأثیر خود را بهخوبی نشان داد.
در راستای ادامه سلسله برنامهها و استقبال خوب دانشآموزان، با هماهنگی مدیر مدرسه برای اجرای برنامه دیگری برنامهریزی کردیم. اما اینبار بهصورت گزینشی دو نفر از دانشآموزان را در نظر گرفتیم که در سخنرانی و سخنوری، و بیان نظراتشان کمرو و خجالتی بودند. برنامه از این قرار شد که دانشآموزان و کادر مدرسه به مناسبت روز پرستار، پرستاران را به سبب تلاشهای وافر و شبانهروزیشان بهعنوان مدافعان سلامت در امر مبارزه با بیماری کرونا تشویق کنند.
طبق هماهنگی با کارکنان صداوسیمای مرکز شهرستان دشتستان، بنده بهعنوان معلم بچهها و نماینده مدرسه و با هماهنگی مسئولان بیمارستان و کادر پرستاری، به «بیمارستان شهید گنجی برازجان»، بخش بیماران کرونایی رفتم. یک ساعت قبل از ورود به بیمارستان با والدین دانشآموزان ارتباط تلفنی گرفتم و هماهنگیهای لازم صورت گرفت. ضبط برنامه با تصویر پرستار در پوشش لباس کرونایی و من معلم در کنار پرستار و معرفی دانشآموزانم به پرستار برای تبریک این روز آغاز شد. دانشآموزانم با بیانی شیوا و باور نکردنی و شعری زیبا به مناسبت این روز خواندند که موجب خوشحالی پرستاران بخش شد. این برنامه پس از آمادهسازی توسط کارکنان رسانه ملی، روز پرستار از شبکه خبر شامگاهی صداوسیمای سراسری و شبکه استانی صداوسیمای مرکز بوشهر پخش شد و در فضای مجازی و شاد نیز بارگذاری شد.
خلاصه
- مشکل عمده دانشآموزان گوشهگیر و کمرو، کمتحرکی، وابستگی، و پرهیز از حضور در بحثها و گفتوگوهای کلاسی و مدرسه بود. اهم راهکارهای انجامشده برای درمان کمرویی و تقویت سخنوری در این پژوهش عبارتاند از: دادن مسئولیت به دانشآموزان؛
- توجهکردن به دانشآموز توسط معلم، مدیر و معاون آموزشی؛
- تشویق دانشآموز در مناسبتهای متفاوت، چه از نظر درسی و چه از نظر پرورشی و تربیتی.
پیشنهادها
- دادن مسئولیت به دانشآموزان، که بهترین گزینه برای حل مشکل دانشآموزان گوشهگیر و کمروست.
- تشویق دانشآموزان، که میتواند اعتمادبهنفس آنها را افزایش دهد.
- فراهمکردن زمینه برای ارائه گزارش و سخنرانی پیرامون مسائل درسی و پرورشی توسط چنین دانشآموزانی، که در برطرفشدن مشکل کمرویی آنان مفید است؛
- شناخت دانشآموزان از همان روزهای اول سال تحصیلی به کمک مسئولان مدرسه و اولیا؛
- تبدیلشدن مطالعه کتابهای روانشناسی تربیتی و روشهای تدریس به عادت معلم، بهمنظور کسب دانش و آگاهی نسبت به مسائل تربیتی و آموزشی.
منابع
1. شفیعآبادی، عبدا... و ناصری، غلامرضا (1383). نظریههای مشاوره و رواندرمانی. ناشر مرکز نشر دانشگاهی. تهران.
2. سیف، علیاکبر (1384). تغییر رفتار و رفتاردرمانی: نظریهها و روشها. نشر دوران. تهران.
3. لیندن فیلد، گیل (1383). اعتمادبهنفس برتر. ترجمه حمید و نگار اصغریپور. نشر جوانه رشد. تهران.