اصـل اول: بـهکارگیـری تکالیـف بـرونکلاسی برای تشویق دانشآموزان به تفکر و تأمل و فراخوانی پاسخ از آنها
معلمان با استفاده از الگوی کلاس معکوس باید اطلاعات مهمی را که میتوانند داربست و تکیهگاهی برای توسعه فهم و درک دانشآموزان از محتوای درس و عینیتبخشیدن به اطلاعات باشند تعییـن کننـد و قبـل از کلاس، از فناوری برای انتقال آنها به دانشآموزان استفاده کنند؛ بهگونهای که آنها بتوانند تکالیف درونکلاسی را کامل و در ساخت معـانـی کمک کننـد. ایـن انتقـال ممکـن است از طریق ابزارهای پیشرفته تدریس2 (از قبیل ویدئوهای تعاملی با نرمافزارهـای همـراه آن). ابزارهای سطح پایین تدریس3 (خواندن تمرین)، یا چیـزی بیـن این دو (ویدئوهای آموزشی کوتاه معلممحور) رخ بدهد.
اگر معلمـان یا طراحـان آموزشـی صرفاً اطلاعات را از طریق ویدئو در خلال تکالیف برونکلاسی توزیع کنند، خطر بهحاشیهبـردن دانشآمـوزان از اجتمـاع یادگیری را ممکن میکنند و این شرایط این پیام را میرساند که ایدهها را تنها معلم تولید میکند.
انتقـال اطلاعـات بـه دانشآمـوزان ممکـن اسـت با یادگیرندهمحوری مغایـرت داشتـه باشد. انتقال اطلاعات از دیدگاه رویکرد طراحی آموزشی یادگیرندهمحوری نامطلوب است، اگر:
- فرصتهـایی را بـرای معلمـان فراهم نکند تا ایدهها، تفسیرها و راهبردهای یادگیرندگان را درک کنند؛
- تنها بر اطلاعات رویهای4 تمرکز کند.
- درگیری شناختی دانشآموزان را به حداقل برساند.
- این نکته را تقویت کند که تنها یک راهحل وجود دارد.
هنگام طراحی آموزش معکوس یادگیرندهمحور، تکالیف برونکلاسـی بایـد بهعنـوان فعـالیتهـای آغـازگـر عمل کننـد تـا دانشآمـوزان را به درک مفهومی محتوای درسی مجبور کنند. معلمان مـیتوانند این فعالیتهای آغازکننده را از طـریـق تحـریک5 پاسـخهـای دانشآمـوزان دنبال کنند. این شرایط به معلمان اجازه میدهد مشخص کنند دانشآموزان چگونه اطلاعات منتقلشده را تفسیر و از آن برای هدایت فعالیتهای آموزشی بعدی در داخل کلاس استفاده میکنند. اقدامات تحریککننده مواردی هستند که از دانشآموزان میخواهند محتوای درس را «توضیح دهند، به اشتراک بگذارند، بحث کنند و نظر خود را تصحیح و منعکس کنند.» بسته به رویکرد آموزشی درس، ممکن است مربیان بخواهند پاسخهـای دانشآموزان را به روشهـای گوناگونی فراخوانی کنند.
اصـل دوم: بـهکارگیـری تکالیـف درونکلاسـی برای ساخت دانش جدید بهعنوان بخشی از اجتماع یادگیری
آمـوزش معکـوس یادگیـرنـدهمحـور، بـرای کمک به دانشآمـوزان در ایجـاد درک عمیـقتـر از محتـوا، با انجام تکالیف کامل در طول کلاس، از آنها میخواهد درک خود را از محتوای موردنظر بهعنوان بخشی از اجتماع یادگیری نشان دهند. در واقع، دانشآموزان باید بهصورت انفرادی یا با کمک دیگران معانی را خلق کنند. در طول آموزش معکوس، معلمان باید تکالیف درونکلاسی را با معناهایی طراحـی کننـد کـه قبـلاً در طـول تکالیـف بـرونکلاسـی بیـان شـدهاند. تکالیـف درونکلاسـی بایـد دانشآموزان را به تأمل و انتقاد از استدلال اولیه خود و سایر اعضای اجتماع ملزم کنند. تکالیف باید واکنش دانشآموزان را از طریق درخواست ساخت معنا از تجربههای قبلی یا ایجاد موقعیت در کلاس درس برای ورود به تجربه جدید افزایش دهد. تأمل و مباحثه با سایر اعضای اجتماع یادگیری، دانشآموزان را ملزم میکند درک خود از محتوا را اصلاح و فهم خود را عمیق کنند.
بهعنوان نمونه، از اینکه معلمان چگونه ممکن است بین تکالیف برونکلاسی و درونکلاسی ارتباط برقرار کنند، پنج فعالیتی که معلمان در زمان اجرای بحثهای سازنده در کلاس مفید میدانند، بیان میشوند. درحالیکه این اصول در کلاسهای ریاضی شناسایی شدهاند، این فعالیتها در تسهیل بحثهای کلاسی سازنده در سایر موضوعات نیز میتواند به معلمان کمک کند. معلم میتواند:
- اول، قبل از آنکه تکلیف ارائه شود، راهبردهای گوناگون و دانشآموزان متفکری را که ممکن است از آن راهبردها برای کاملکردن تکلیف استفاده کنند، پیشبینی کند.
- بعد از آغـاز کـار، روی کـار دانشآموزان نظارت کند تا تفکر دانشآموزان را، در حالی که مشغول کارکردن هستند، ارزیابی کند.
- در حالی که در حال نظارت است، دانشآموزان را برای ارائه و توضیح کار خود برای کلاس انتخاب کند.
- علاوه بر انتخاب، توالی و ترتیبی را که دانشآموزان باید کار خود را ارائه دهند، مشخص کند.
- زمـانـی کـه دانشآمـوزان کلاس در بحث روی کار ارائهشـده مشـارکت مـیکنند، بکـوشـد بین تفکر، راهبردها و ارائـه دانشآمـوزان، بـااهمیـت محتـوای مهم درسی که انگیزهبخش تکالیف بوده است، ارتباط برقرار کند.
چهار فعالیت (نظارت6، انتخاب7، توالی8 و ترتیب) ممکن است در موقعیتهای رایج برای معلمان دشوار باشند، زیرا اجرای آنها مستلزم آن است که معلمان دقت و سرعت فعالیت دانشآمـوزان را ارزیابـی کنـند و به نحـوه پیشرفت بحث کلاسی نیمنگاهی داشته باشند. به هر حال، معلمانی که آموزش معکـوس را با شـروع یک تکلیف برونکلاسی طراحی مـیکنند و از ویدئـو، کتاب یا سایـر منابع محتوایی برای تحریک دانشآمـوزان بـه تفـکر استفـاده میکنند، میتوانند پاسخهای دانشآموزان را جمعآوری کنند، آنها را با دقت مطالعه و نمونههایی از کار دانشآموزان را قبل از شروع کلاس انتخاب و ترتیبدهی کنند. بنابراین، راهبرد آموزشی معکوس به معلمان اجازه میدهد این چهار فعالیت را انجام دهنـد؛ بهگـونـهای که فشـار روی معلـمهـا برای پاسخدهـی به سـؤالات دانشآمـوزان و راهنمـایی در فهم غلط، از مشکل استـدلال یا سردرگمی میکاهد.
طـراحـان ممکـن اسـت زمـانی که اصـل دوم را دنبـال مـیکنند، ایـن اصـول یا دیگـر فعـالیتهـای معلمان را در ذهن داشته باشند. به هر روشی که آموزش انجام شود، این اصل بـر طراحـی زمـان درونکلاسی تمرکز دارد که در آن دانشآموزان بهعنوان بخشی از اجتماع یادگیری، تجربهها و درک خود از محتوای دوره را انعکاس میدهند.
اصل سوم: برقـراری ارتبـاط بین تکالیف برونکلاسی و درونکلاسـی از طـریق بهکارگیـری رویکرد آموزشی مشابه
رویکرد آموزشی یک درس (از قبیل مباحثه، مسئلهمحور، شبیـهسـازی9) مسیـر یادگیـری دانشآمـوزان را مشخص میکند. برای اینکه دانشآموزان آموزشی جامع و منسجم را تجربه کنند، تکالیف برونکلاسی و درونکلاسی آموزشی باید از رویکردی مشابه پیروی کنند. همانطور که توضیح داده شـد، آمـوزش معکـوس از روشهـای متعـددی بـرای اهداف متفاوت در طول فعالیت درونکلاسی و برونکلاسی استفاده میکند. به هر حال، تمامی روشهایی که در طول چرخه آموزشی استفاده میشوند باید کاملکننده یکدیگر باشند و مجموعه آموزشی جامع و منسجمی را شکل دهند تا هنگامی که دانشآموزان از تجربههایشان برای انعکاس و انتقـال موضوعات فکـری در اجتماع یادگیری استفاده مـیکنند، از آنهـا حمـایت کنند. اگر این روشها در داخل یک رویکـرد آموزشـی یکپـارچه از یکدیگـر حمایت نکنند، در مشـارکت دانشآمـوزان در فـرایند بهاشتراکگـذاری معانی محتـوای درس در طـول جلسـات کلاسـی مشکل ایجـاد مـیشـود.
مشکلات یادگیری ناشی از ناهماهنگی بین رویکردهای آموزشـی داخـل کلاس و خارج از کلاس در موقعیتهای کلاس معکوس گزارش شدهاند. در یک مطالعه، دانشآموزان با استفاده از سامانه خودآموز هوشمند10طراحیشده با رویکـرد یادگیری در حد تسلط و آموزش مستقیم، تکالیف برونکلاسی را کامل کردند. در طول کلاس، دانشآموزان تکالیفی را کامل کردند که براساس رویکرد یادگیری مبتنی بر مسئـله طـراحـی شـده بود و نیـازمند آن بود که اطلاعات را تحلیـل کننـد، تصمیم بگیرند و در برابر دیگران و معلم از تصمیم خود دفاع کنند. اگرچه محتوای فعالیت برونکلاسی مطابق با محتوای تکالیف درونکلاسی انتخاب شدند، اما رویکرد آموزشی برای درونکلاسـی و برونکلاسی کاملاً متفـاوت بـود. دانشآموزانـی که با تکالیـف برونکلاسی پرورشیافته بودند، یا آنهـایـی که با تکالیف درونکلاسی رشد کرده بودند، فعالیتهای مهم درس را بهسختی تعیین کردند. در این موقعیت ترکیبی، از نظر دانشآموزان، تکالیف برونکلاسی ارزش کمتری داشتند. در واقع، دانشآموزان از چگونگی جهتگیری محیط یادگیری معکوس نسبت به تکالیفی که از آنها خواسته شده بود اظهار نارضایتی کردند.
اگر تکالیف برونکلاسی که طراحان طراحی میکنند، با تکالیف درونکلاسی مطابقت داشته باشند، بهگونهای که رویکردهای آموزش سازگار با یکدیگری داشته باشند، دانشآموزان در موقعیت بهتری برای شناخت کاملتر قرار خواهند گرفت و در فعالیتهایی درگیر میشوند که برای آن تکالیف ضروری هستند. برای مثال، در مطالعه معکوسی که پیشتر ذکر شد، اگر تکالیف برونکلاسی از دانشآموزان خواستـه بـود فهـم و درک خـود را از محتوای درس بیان کنند (تسلط بر یک مهـارت یا درک یک مفهـوم) و سپس آن بیـان بهصـورت مستقیـم در تکالیف درونکلاسـی بعدی به کار گرفته میشد، ممکن است دانشآموزان برای آن تکالیف برونکلاسی ارزش بیشتری قائل میشدند و از آنها بهعنوان ابزار مباحثه معانی در طول مشارکتشان در فعالیتهای درونکلاسی استفاده میکردند.
جمعبندی
یکـی از رویکـردهای تلفیـق فنـاوری در کـلاس درس، برگزاری کلاس معکـوس است. در حـال حـاضر این روش آموزشی در عرصه آموزش ظهور کرده و در حوزه موضوعات گوناگون کاربرد دارد. کلاس معکوس بهعنوان یک رویکرد آموزشی مؤثر شناختهشده است که یادگیری تجربی را تسهیل و از ساخت فعال دانش پشتیبانی میکند. در طراحی کلاس معکوس، معلمان باید از فعالیتهایی استفاده کنند که دانشآموزان را فعال و در فرایند یادگیری درگیر و به تفکر و تأمل در کلاس درس تشویق کنند. همچنین، معلم برای کمک به دانشآموزان بهمنظور ایجاد درک عمیقتر از محتوا، با انجام تکالیف کامل در طول کلاس، از آنها میخواهد درک خود از محتوای موردنظر را بهعنوان بخشی از اجتماع یادگیری نشان دهند. بسته به رویکرد آموزشی درس، ممکن است معلمان بخواهند پاسخهای دانشآموزان را به روشهای متفاوتی فراخوانی کنند. با توجه به اینکه از ناهماهنگـی بیـن رویکـردهـای آموزشی درونکلاسی و برونکلاسی در موقعیتهای کلاس معکوس مشکلاتی وجود دارد، معلمان باید تکالیف درونکلاسی را با معناهایی طراحی کنند که قبلاً در طول تکالیف برونکلاسی بیان شدهاند. یعنی باید بین تکالیف درونکلاسی و برونکلاسی ارتباط برقرار کنند و از رویکرد آموزشی مشابه استفاده کنند.
پینوشتها
1. Universal Principles
2. High-tech tools
3. Low-tech tools
4. Procedural information
5. Eliciting
6. Monitoring
7. Selecting
8. Sequencing
9. Discussion, problem based,simulation
10. Intelligent tutoring system
منابع
1. Strayer, J. F. (2016). Designing instruction for flipped classrooms. In Instructional-Design Theories and Models, Volume IV .Routledge.
2. Reigeluth, C.M., Beatty, B.J., & Myers, R.D., (Eds.) (2017). Instructional-Design Theories and Models, Volume IV: The Learner-Centered Paradigm of Education. New York: Routledge. Revolution 4.0.
3. Jaster, R.W.(2013).Flipping college algebra:Perceptions, engagement, and grade out-comes. MathAMATYC Educator, 5(1).
4. Missildine, K., Fountain, R., Summers, L., & Gosselin, K. (2013). Flipping the classroom to improve student performance and satisfaction. Journal of Nursing Education, 52(10(. doi:10.3928/01484834-20130919-03