اسفند امسال ماه جشن و سرور است؛ ماه تولد بهترین بندگان خداست.
در نیمه ماه شعبان میلاد امام مهدی( عج)، مثل خورشیدی در تقویم روزهای اسفند میدرخشد. خوب یادم میآید، سال گذشته در چنین روزهایی قراری بین خودم و پدر معنویام یعنی امام حاضرم، گذاشتم .آخر میدانستم پدرم هر هفته و هر ماه کارنامه اعمالم را می بیند. قول دادم به برنامهای که برای سال جدید ریختهام عمل کنم. قول دادم تا او را خوشحال کنم. یعنی روزهایم را با برنامه پیش ببرم. کارهای خوب انجام بدهم. به وظایفم در برابر خانوادهام عمل کنم. درسهایم را خوب بخوانم. نمازهایم را مرتب بخوانم.
حالا یک سال ازآن تاریخ گذشته است. حالا نمیدانم توانستهام به قولم وفا کنم؟ خدا کند که ناراحتش نکرده باشم!
حالا سال جدیدی پیش رو دارم. خدایا خودت کمک کن! من دلم نمیخواهد او را ناراحت کنم. حتماً تلاش میکنم او خوشحال شود. آخر او خیلی مهربان است. همیشه به فکرم است. حس میکنم خیلی نگران حال من است. واقعاً نمیتوانم دلسوزیهایش را فراموش کنم.
امام خوبم، برایم دعا کن! من همیشه به دعای تو احتیاج دارم. دعا کن بتوانم درتمام امتحانها قبول بشوم. امتحانهای مدرسه، امتحانهای زندگی و امتحانهای الهی. وای که چه راه سختی پیش رو دارم!به کمکت سخت محتاجم. برایم دعا کن!