یکی از دانشآموزانم، به نام سارا، در ابتدای سال تحصیلی با بیانگیزگی و بیرغبتی و ترس از اینکه دوباره اشتباهات پایهی اولش را در املانوشتن تکرار کند، در کلاس برخط حاضر میشد و موقع نوشتن فشار روانی زیادی را تحمل میکرد. همین امر موجب کندنویسی او میشد. پس از بررسی نقاط ضعف در املانویسی و فهمیدن علت مشکل او، تصمیم گرفتم در کنار فعالیت خودم و جلسات آموزش خصوصی، این دانشآموز را به مرکز اختلالات یادگیری، برای تقویت املانویسی ارجاع دهم.
تقریباً همهی ما دوران تحصیل و مدرسهی خود را به یاد داریم. زمانی که زنگ املا میشد، معلم میگفت: بچهها نفرات وسط هر نیمکت بیرون بیایند و روی زمین بنشینند، سپس معلم کلمهبهکلمه، متن املا را میخواند و ما یادداشت میکردیم.
هنوز هم با گذشت سالها، حتی با تغییر کتابهای درسی، باز هم شاهد برگزاری چنین املاهایی در کلاس درس هستیم. چرا سعی نمیکنیم در درس املا به شیوههایی نو و جذاب هم توجه کنیم؟ چرا زنگ املا در برخی مدرسهها زنگی خشک و بیروح است؟
سارا در ابتدای سال تحصیلی، در درسهای قرآن و فارسی و دیکته که نیاز به خواندن و نوشتن داشتند، ضعف زیادی نشان داد. چندین بار از روی درس میخواند و صوتهای ارسالی را مرتب حذف میکرد و دوباره میفرستاد. بیشتر وقتها در فرستادن تکلیفها و صوتهایش، بهخصوص در روخوانی و املانویسی، تأخیر داشت.
مشکلات سارا را با توجه به شواهد و اسناد، بررسی کردم. البته قابل ذکر است، چون سال قبل هم آموزشها مجازی بودند، بیشتر مواقع والدین او املاها را قبل از فرستادن برای معلم، خودشان تصحیح میکردند و مشکل سارا تا حدودی ناشناخته و حلنشدنی باقی مانده بود. تحلیل غلطهای املایی او بیشتر در زمینهی ادراکی، دیداری و دقت و تمرکز بود. در حین ارزیابی متوجه شدم که سارا زود خسته میشود. در گفتوگو با مادر او، متوجه شدم سارا علاوه بر اختلالاتش که در سال گذشته ناشناخته مانده بودند، بسیار به نوشتن بیعلاقه و از آن فراری است. یکی از دلایل آن این بود که معلم پایهی اول، برای تثبیت یادگیری املا و نوشتن، مرتب در فضای مجازی، تکرار و تمرین داشته است، ازاینرو، سارا از خود کلمهی املا و دیکته هم هراس داشت.
پس از تجزیهوتحلیل، علاوه بر اینکه به هراس سارا پی بردم، به این نتیجه نیز رسیدم که سارا دقت و تمرکزش روی مطالب درسی بسیار کم است. همچنین با مشاهدهی روخوانیهای درس قرآن و فارسی، متوجه شدم که او هنوز حرفها را بهخوبی نمیشناسد. همهی این اطلاعات منجر به فهم من از این مسئله شد که او با مشکل بیانگیزگی و دقت و ضعف ادراک دیداری روبهروست.
بنابراین در یک جمع دوستانه با سارا و والدینش این اطمینان را به او دادم که «املای قدیمی» را اجرا نمیکنم. همچنین انواع روشهای املاگفتن را برایشان توضیح دادم و تاحدود زیادی فشار روانی ناشی از این املای معمولی در او کم شد. سبک جدید املانویسی در منزل را به مادرش آموزش دادم و از ایشان خواستم در هر پیشرفت او از تشویقهای کلامی و غیرکلامی استفاده کند. با این حال در حین انجام تمرینات ماهانه هنوز گاهی برخی غلطهای املایی دیده میشد، ولی در نهایت سارا با تمرین زیاد توانست به پیشرفت خوبی برسد.
رغبت و انگیزه به درس و مدرسه، بهبود ارتباط با اطرافیان، افزایش تعداد کلمات صحیح در املا، نداشتن اضطراب و افزایش دقت در انجام کارهای شخصی و تبدیلشدن به دانشآموزی فعال، شاد و موفق از جمله تغییراتی بود که در او شاهد بودم. بنابراین با مطالعهی کتابهای گوناگون و نیز استفاده از تجربههای متعدد، برای رفع این مشکل به این نتیجه رسیدم که روشهای دیگری برای گفتن املا به کار ببرم و از املای قدیمی و معمول بپرهیزم. روشهایی که در ادامه میآیند، راههایی را به این منظور بیان میکنند:
1. استفاده از کلماتی که حروف در آنها جا افتاده است.
2. دستهبندی حروف چندشکلی و نوشتن کلماتی مناسب آن حروف.
3. تمرین املا در منزل، به هر روش که دانشآموز علاقه دارد، مانند املا به پدر، املا به مادر، املا به خود، املا از کلماتی که برای او خوشایند است، املا از قسمتی از متن درس که او انتخاب کند و ....
4. املاگفتن از متنی از درس و کلماتی که در ذهن کودک مانده است.
5. مرتبکردن حروف و ساخت کلمه.
6. شناسایی اشتباهات املا توسط خود دانشآموز و تصحیح آنها روی کارت کلمه و نوشتن حروف تصحیحشده با مداد رنگی.
7. پیداکردن تفاوتهای دو تصویر که در ظاهر به هم شبیه هستند، ولی در آنها اختلافهایی وجود دارد.
8. کاملکردن شکلها با توجه به الگوهایی که در اختیار دانشآموز میگذاریم.
9. املای بدوبدو (در یک مسافت مشخصشده، کلماتی از درس را انتخاب کند، بلند بخواند و پس از راهرفتن یا دویدن یا لیلیکردن مسافت، آن کلمه را در دفتر یادداشت کند. اگر در مسیر احیاناً شکل کلمه را فراموش کرد، دوباره میتواند برگردد و شکل کلمه را مجدد ببیند و سپس آن را در دفتر بنویسد.)
10. تصحیح املای دوستان.
منابع
1. تبریزی، مصطفی، تبریزی، علیرضا، تبریزی، نرگس، (1391)، درمان اختلالات دیکتهنویسی، تهران: نشر فراوان.
2. فتحیپور، کبری، رئیسی اردلی، رضا، (1393)، «راهبردهای ایجاد انگیزهی درسخواندن و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان»، مجلهی رشد آموزش ابتدایی (مشاور مدرسه)، دورهی دهم، شمارهی دوم.
3. محمودپور، آزیتا، (1394)، روشها و راهبردهای تقویت حافظه، تهران: انتشارات مدرسه.
4. محمودپور، آزیتا، (1394)، روشها و راهبردهای دقت و توجه، تهران: انتشارات مدرسه.
5. بهروزیان، محمدحسن، (1386)، «بازی در خدمت املا، معرفی روشهای اصلاح و آموزش دانشآموزان دارای اختلالات یادگیری از طریق بازی»، مجلهی رشد آموزش ابتدایی، دورهی یازدهم، شمارهی چهارم.
6. عبدالهیحسینی، سیدعلی، (1386)، «املا آری دیکته خیر»، مجلهی رشد آموزش ابتدایی، دورهی یازدهم، شمارهی چهارم.