شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

خودشکوفایی فرهنگی در گام دوم انقلاب اسلامی

  فایلهای مرتبط
خودشکوفایی فرهنگی در گام دوم انقلاب اسلامی
حرکت اصیل فرهنگی و رو به رشد جوانان، در جهت خودشکوفایی و تحقق هدف‌های بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی و ایجاد نسلی معناگرا با صفاتی انسانی و معنوی است. در این رابطه کورت گلدشتاین اولین کسی بود که خودشکوفایی را هدف نهایی انسان معرفی کرد. این روان‌پزشک متخصص مدعی بود تمام انسان‌ها، گیاهان و حیوانات ذاتاً می‌کوشند خود را همان‌طور که هستند به فعلیت برسانند. او حتی در کتابی استدلال کرد که: «خودشکوفایی یعنی همان میل فعلیت‌بخشیدن به ظرفیت‌های فردی.» طبق این تعریف، خودشکوفایی لزوماً هدفی نیست که باید تحت هر شرایطی در آینده محقق شود، بلکه به تمایل ذاتی تمام موجودات زنده برای اجرایی‌کردن توانمندی‌هایشان اشاره دارد. در نظریه کارل راجرز، کسی کارآمد است که در مسیر خودشکوفایی مدام توانمندی‌هایش را بررسی کند و بخواهد خود واقعی‌اش را به خود ایده‌آلش برساند. منظور از کارآمد این است که فرد آگاهانه و با پذیرش کامل در جهت تحقق ایده‌آل‌هایش حرکت کند. این افراد احساسات و عواطف خود را به‌خوبی می‌شناسند و می‌توانند به درونی‌ترین امیال و شهود خود اعتماد کنند. به‌عقیده راجرز، خودشکوفایی فرایند مستمر و مادام‌العمری است که طی آن خودپنداره انسان به‌واسطه تجربه رشد می‌کند. راجرز معتقد بود برای اینکه فردی به خودشکوفایی برسد، باید در حالت همسویی باشد؛ یعنی خودِ ایده‌آل شخص (یعنی کسی که دوست دارد باشد) با رفتار واقعی او (تصویرش از خودش) هم‌خوانی داشته باشد. بر اساس علم روان‌شناسی، خودشکوفایی زمانی حاصل می‌شود که انسان بتواند به اوج توانمندی‌های خود دست پیدا کند. نظریه‌پردازان بزرگ معتقدند که اساس این مفهوم انگیزه و توانمندی‌های ذاتی انسان است که با تشویق‌های بیرونی گره می‌خورد و ضمن ممانعت از احساس گناه، او را به هدف‌های کلی و جزئی خود می‌رساند.

مقدمه

«خودشکوفایی»1 اصطلاحی در روان‌شناسی انسان‌گرایانه به معنی محقق‌ساختن حداکثر توانایی‌های بالقوه فرد توسط خودش است. خودشکوفایی به این پدیده اشاره دارد که انسان‌ها تمایل دارند به فراتر از نیازهای اولیه خود دست یابد. مازلو در مقاله خود درباره «انگیزه انسانی» که برای اولین بار در آن هرم نیاز‌های خود را معرفی کرد، خودشکوفایی را این‌گونه تعریف کرد: «هرکس باید آن چیزی باشد که می‌تواند باشد.»

مسیر خودشکوفایی برای هیچ دو نفری دقیقاً شبیه هم نیست. افراد روحیه‌ها و نیازهای متفاوتی دارند و مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به خودشکوفایی طی می‌کنند. به‌علاوه این اتفاق یک‌شبه نمی‌افتد. خودشکوفایی واقعی گاهی تا پایان عمر همراه انسان می‌ماند و گاهی مثل تمام هدف‌های بلندمدت دیگر طاقت‌فرسا می‌شود. ایده‌آل‌‌گرایی را کنار بگذارید و بدانید حتی خودشکوفاترین افراد هم جای پیشرفت دارند. توانمندسازی روانی و اجتماعی، برنامه‌های فوق‌برنامه، تلاش دانش‌آموزان برای داشتن روحیه نشاط و شادابی، گسترش حوزه‌های مطالعات غیردرسی، آراسته‌شدن آنان به لباس تقوا و تهذیب، کشف حقایق دنیای پیرامونی، و تلاش علمی از جمله اموری هستند که به نقش آفرینی‌های دانش‌آموزان، به ویژه دبیرستانی‌ها، در تحقق هدف‌های بیانیه گام دوم انقلاب کمک مؤثری می‌کنند.

دور شدن آموزش‌وپرورش و مدرسه‌ها از حال و هوای صرفاً سیاسی، دورشدن آنان از سند غرب‌گرایانه 2030، توجه به اسناد مهم و بالادستی نظیر سند تحول بنیادین و ساحت‌های شش‌گانه آن، و عمل به رهنمودهای رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب می‌تواند ما را در رسیدن به یک تمدن‌سازی اصولی و همه‌جانبه کمک کند. زیرا اگر قرار است در کشور اتفاق مبارکی صورت گیرد، با تمدن‌سازی از مدرسه‌ها، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمی این امید و آرزو تحقق می‌یابد.

توسعه فکری، بازسازی عقیدتی و شاداب‌سازی امور پرورشی دانش‌آموزان می‌تواند در نقش‌آفرینی آنان در جهت تحقق هدف‌های بیانیه گام دوم مؤثر باشد. تبیین بیانیه ارزشمند گام دوم انقلاب برای نوجوانان و جوانان می‌باید در دستور کار وزارت آموزش‌وپرورش و سازمان‌های تابعه، به ویژه ادارات کل استان‌ها، قرار گیرد.

بخش اعظمی از جوانانی که رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب بر آن‌ها تأکید دارند، همین دانش‌آموزانی هستند که در آموزش‌‌‌وپرورش مشغول به تحصیل‌اند. لذا نباید از آنان به سادگی گذشت و بی‌تفاوت بود. وظیفه مدیران کل و شورای معاونان ادارات کل و نواحی، شهرستان‌ها و مناطق گوناگون کشور است  که در تمام جلسه‌های خود با دانش‌آموزان، به تبیین این بیانیه ارزشمند برای نوجوانان و جوانان بپردازند. زیرا این بیانیه مسیر راه را برای ما روشن کرده است. سند تحول بنیادین آموزش‌وپرورش در ادامه بیانیه گام دوم انقلاب است و در این سند به‌طور ویژه به تشکل‌های دانش‌آموزی و کارگروهی دانش‌آموزان در جهت خودشکوفایی آنان تأکید شده است.

خودشکوفایی مستلزم کمال نیست یا اصلاً به این معنی نیست که همیشه همه کارها به بهترین شکل ممکن پیش بروند. می‌توان در مسیر خودشکوفایی بود و باز هم با مشکلاتی روبه‌رو شد. در واقع شناخت محدودیت‌ها بخش مهمی از فرایند خودشکوفایی است که به ‌اندازه شناسایی توانمندی‌های فردی اهمیت دارد. از جمله محدودیت‌های مزبور یکی این است که در تعریف خودشکوفایی پای توانمندی‌های فردی وسط می‌آید. پس برای افراد مختلف، حتی برای اعضای یک خانواده، به شکل‌های متفاوت و منحصربه‌فرد ظاهر می‌شود. بخش اصلی نظریه خودشکوفایی مزلو همین تمرکز بر انگیزه‌ها و توانمندی‌های فردی است:

- مهارت‌های عملی؛

- فرزندپروری؛

- استعدادهای هنری؛

- بینش‌های عاطفی.

این شناخت باعث می‌شود از نقاط قوت خود به بهترین شکل استفاده کنیم و در راه رسیدن به رؤیاهای کوچک و بزرگ‌ قدم برداریم. مثلاً اگر آرزو داشته باشید خواننده متبحر و خوبی باشید، اما صدای خوبی نداشته باشید، می‌توانید در آهنگ‌سازی مهارت پیدا کنید و نیاز درونی‌تان به ساخت موسیقی را به‌شیوه‌ای متفاوت برآورده سازید. اما نمی‌توانید خواننده خوبی باشید و باید به چنین شناختی از خودتان برسید.

 

افراد خودشکوفا چه ویژگی‌هایی دارند؟

1. تجربه اوج یا غرق‌شدن مکرر

مزلو معتقد است، غرقه‌شدن یکی از ویژگی‌های خودشکوفایی است؛ یعنی زمانی که انسان از تجربه مسائل متفاوت یا ارتباط با جهان پیرامون، احساس قدرت، شگفتی و هیبت می‌کند. در این لحظه‌هاست که پرده از معانی عمیق‌تر برداشته  و فرد دچار هیجاناتی مثبت می‌شود.

2. خودپذیری و جهان‌بینی

انسان‌ها در مسیر خودشکوفایی، خودشان و دیگران را همان‌طور که هستند می‌پذیرند و بدون هیچ مانعی از زندگی لذت می‌برند. خصلت جالب این افراد پذیرش دیگران بدون توجه به پیشینه، وضعیت فعلی یا سایر عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط به آن‌هاست.

3. واقع‌بینی همیشگی

افراد خودشکوفا واقع‌نگر هستند. یعنی به‌جای اینکه از اتفاقات جدید و ناشناخته بترسند، با منطق و عقلانیتشان زندگی را همان‌طور می‌بینند و درک می‌کنند که هست.

4. تمایل به مسئله‌محوری

افراد خودشکوفا بی‌نهایت از به‌کاربردن مهارت‌های حل مسئله خود در موقعیت‌های متفاوت لذت می‌برند و از هر فرصتی برای کمک به دیگران و بهبود زندگی آن‌ها استفاده می‌کنند.

5. میل ذاتی به استقلال

خودشکوفایی میل به استقلال را تقویت می‌کند. دیدگاه افراد خودشکوفا به شادی یا رضایت شبیه اطرافیانشان نیست و پایه زندگی خود را بر اساس نظرات دیگران بنا نمی‌کنند. این افراد کمتر تحت‌تأثیر بازخوردهای اجتماعی قرار می‌گیرند، قدر تنهایی خود را خوب می‌دانند و همیشه به همراه نیاز ندارند.

6. میل به تنهایی

فردی که در مسیر خودشکوفایی پا می‌گذارد، خواه‌ناخواه به حریم خصوصی خود اهمیت می‌دهد و از تنهایی لذت می‌برد. این افراد هم از حضور در جمع دوستان لذت می‌برند و هم روحشان می‌طلبد بخشی از روز تنها باشند، در وجود خود کندوکاو کنند و ظرفیت‌های  فردی خود را پرورش دهند.

7. شوخ‌طبعی فلسفی

یکی از خصلت‌های جالب افراد خودشکوفا حس شوخ‌طبعی متفکرانه‌ای است که باعث می‌شود در موقعیت‌های متفاوت به اشتباهات خود بخندند و لذت ببرند. البته این حس شوخ‌طبعی متوجه خودشان است و دیگران را بازیچه خود نمی‌کنند.

8. خودجوشی

از دیگر مشخصه‌های ذاتی انسان‌های خودشکوفا،‌ میل به خودجوشی و شکستن حدومرزهاست. این افراد قابلیت پیروی از انتظارات اجتماعی را دارند، اما افکار یا رفتار آن‌ها تحت‌تأثیر این هنجارها قرار نمی‌گیرد.

9. مشتاق مسیر، نه جویای مقصد

هرچند هدف این افراد کاملاً واضح و روشن است، موجودیت‌های اطراف خود را صرفاً وسیله‌ای برای رسیدن به هدف نمی‌دانند. در واقع مسیر دستیابی به هدف به‌اندازه تحقق هدف برای این افراد مهم و لذت‌بخش است.

10. خلاقیت

همیشه منظور از خلاقیت توانمندی‌های هنری انسان نیست. فردی که می‌تواند به مشکلات از جنبه دیگری نگاه کند یا متفاوت فکر کند هم خلاق است و این یکی از ویژگی‌های برجسته افراد خودشکوفاست.
 

 

چگونه به خودشکوفایی برسیم؟

1. پذیرش را تمرین کنید

شرط اول، پذیرش به‌محض مواجهه است! یعنی بتوانید با بارندگی شدید روز نمایشگاه کنار بیایید و شرایط را مدیریت کنید. یعنی به‌جای آنکه بگویید: «کاش طور دیگری می‌شد»، افکار واهی را کنار بگذارید و از خود بپرسید: «حالا چه‌کار کنم؟»

جنبه دیگری از پذیرش هم هست که به تجربه‌های انسانی اشاره می‌کند. مثلاً دوست‌داشتن افرادی که رفتارهای ناخوشایند و آزاردهنده دارند، حقیقتاً راحت نیست. با این حال می‌توانید به این فکر کنید که هر کسی شرایط خاص خودش را دارد و به این ترتیب  با او هم‌ذات‌پنداری کنید. البته این نوع پذیرش اصلاً به‌معنای وقت‌گذرانی با چنین افرادی نیست.

2. خودجوش باشید

نگرانی درباره باید‌ها و نبایدها را کنار بگذارید و از تک‌تک ثانیه‌هایی که می‌گذرند لذت ببرید. ماندن در منطقه امن همیشه آسان‌تر است، اما در مسیر خودشکوفایی باید با این میل مبارزه کنید و همیشه آماده تجربیات جدید باشید. همین که گاهی به‌جای مسیر همیشگی به خانه، مسیری جدید را امتحان کنید یا غذایی را سفارش دهید که فکر می‌کنید دوست ندارید، می‌تواند تلاش خوبی باشد.

3. از ارتباط با خودتان لذت ببرید

تأثیر رابطه با دوست، خانواده و شریک عاطفی روی زندگی انسان انکارناپذیر است. با این حال، اهمیت رابطه با خود اگر بیشتر از این‌ها نباشد، کمتر هم نیست. روح انسان گاهی به تنهایی نیاز دارد. به همین خاطر است که افراد خودشکوفا معمولاً از تنهایی آرامش‌ می‌گیرند. پس همان‌قدر که با دیگران ارتباط برقرار می‌کنید و با آن‌ها وقت می‌گذرانید، برای لذت‌بردن از لحظه‌های تنهایی هم زمانی را در نظر بگیرید.

4. قدر جزئی‌ترین اتفاقات را بدانید

شاید زیباترین کلیشه دنیا همین توجه به جزئیات زندگی روزمره باشد؛ جنبه‌هایی از زندگی روزمره که لابه‌لای مشغله‌های زندگی به‌ چشم نمی‌آیند و به‌سادگی از کنارشان عبور می‌کنیم. در میان هیاهوی گذران زندگی بایستید و با تمام وجود از طعم خوش غذایی که میل می‌کنید، دست محبتی که روی تن حیوان خانگی می‌کشید، هوای تازه‌ای که استشمام می‌کنید و شغلی که عاشقانه دوستش دارید لذت ببرید.

5. اصیل زندگی کنید

انسان اصیل، انسانی باایمان است. زندگی اصیل بر سبک ایرانی ـ‌اسلامی یعنی بتوانیم به حقیقت احترام بگذاریم و نیازهای خود را انکار نکنیم. شاید در این میان مجبور شویم کمتر به نظرات دیگران اهمیت بدهیم و بیشتر راه قلب خود را در پیش بگیریم. انسان اصیل درباره نیازهایش کاملاً برخورد با خودش صادق است و به‌رغم احترامی که به نیازهای دیگران می‌گذارد، تمام تلاشش را به‌ کار می‌گیرد تا به خواسته‌ها و اهداف انسانی و شرعی‌اش دست یابد.

6. مهربان و دل‌سوز باشید

انسان خودشکوفا با تمام موجودات زنده مهربان است. شفقت این افراد از دایره اجتماعی کسانی که می‌شناسند فراتر می‌رود و به کل انسان‌های جهان می‌رسد. در کتاب‌ها و رسانه‌ها دنبال شناخت مردمی باشید که تجربیات متفاوتی دارند. با سازمان‌های خیریه یا پروژه‌های عام‌المنفعه همکاری کنید و هرطور می‌توانید دنبال راهی برای بهبود جامعه باشید.

 

نتیجه‌گیری

مسیر خودشکوفایی برای هیچ دو نفری دقیقاً شبیه هم نیست. افراد روحیه‌ها و نیازهای مختلفی دارند و مسیرهای متفاوتی را برای رسیدن به این نقطه طی می‌کنند. انسان خودشکوفا با تمام موجودات زنده مهربان است. شفقت این افراد از دایره اجتماعی کسانی که می‌شناسند فراتر می‌رود و به کل انسان‌های جهان می‌رسد. در کتاب‌ها و رسانه‌ها دنبال شناخت مردمی باشید که تجربیات متفاوتی دارند. به‌علاوه خودشکوفایی یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد. خودشکوفایی واقعی گاهی تا پایان عمر همراه انسان می‌ماند و گاهی مثل تمام هدف‌های  بلندمدت دیگر طاقت‌فرسا می‌شود.

ایده‌آل‌گرایی رویکردی واقعی نیست، زیرا خودشکوفاترین افراد هم جای پیشرفت دارند. توانمندسازی روانی و اجتماعی، برنامه‌های فوق‌برنامه و تلاش برای ایجاد روحیه نشاط و شادابی در دانش‌آموزان، گسترش حوزه‌های مطالعات غیردرسی، آراسته‌شدن آنان به لباس تقوا و تهذیب، کشف حقایق دنیای پیرامونی و تلاش علمی از جمله اموری هستند که به نقش‌آفرینی‌های دانش‌آموزان، به ویژه دبیرستانی‌ها، در تحقق هدف‌های بیانیه گام دوم انقلاب کمک مؤثری می‌کند


 

پی‌نوشت


1. self-actualization

 

منابع

1. اسماعیل‌خانی، فرشته؛ نجاریان، بهمن؛ مهرابی‌زاده هنرمند، مهناز (1380). «ساخت و اعتباریابی مقیاسی برای سنجش خودشکوفایی». فصلنامه علوم انسانی دانشگاه الزهرا. شماره ۱.

2. انوری، حمیدرضا ( 1373). «پژوهشی راجع به تقدیرگرایی». پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبایی. تهران.

3. سند تحول بنیادین (۱۳۹۸). وزارت آموزش‌وپرورش. تهران.

4. یونگ، کارل گوستاو (1352). روان‌شناسی دین. ترجمه فؤاد روحانی. انتشارات فرانکلین. تهران.

5. کری، جرالد (1390). نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی. ترجمه سید یحیی محمدی. انتشارات ارسباران. تهران.

6. گنجی، حمزه (2012). نظریه‌های شخصیت. انتشارات ساوالان.


۱۷۱
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش مشاور مدرسه، شکفتن شایستگی ها، خودشکوفایی فرهنگی در گام دوم انقلاب اسلامی،خود شکوفایی، دکتر روح اله عزیزی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.