هم بازی باد/ محبوبه صمصام شریعت
از صبح تا حالا
توی بیابانی
با فوتهای
خود
آواز میخوانی
هم گرم آوازی
هم کار و همبازی
با ماسههای
ریز
یک تپّه میسازی
پرکار و بازیگوش
مثل خودم شادی
من بچّهی
مارم
تو بچّهی
بادی
کلاه ایمنی/ زهرا شفیعی ینگابادی
صبح یک روز قشنگ
میخزیدم
روی برگ
با صدای رعد و برق
ناگهان آمد تگرگ
خوب شد همراه خود
داشتم یک لاک سخت
توی آن پنهان شدم
در کنار یک درخت
لاک من هم
خانه است
هم کُلاه ایمنی است
واقعاً کار خدا
بینظیر
و دیدنی است
بهار رنگ رنگی/ مرضیه تاجری
جوانه روی شاخه
سلام کرد و خندید
به باغچه، به کوچه
به بچّهها،
به خورشید
رسید با سلامش
نسیم خوش به خانه
درخت توت ما هم
دوباره زد جوانه
به فصل تازه گفتم
چه پُر گل و قشنگی
خوشم میآید
از تو
بهار رنگرنگی
دوباره با ما/ مریم اسلامی
معلّم عزیزم
سلام، خوب هستی؟
دوباره در کلاسی
کنار ما نشستی
چه خوب شد دبستان
دوباره شد حضوری
نه پشت شیشه هستی
نه از کلاس دوری
برای توست این گل
گلی که شاد و خوشبوست
برای یک معلّم
برای بهترین دوست