علاقه به جستوجوگری و کاوش، همان ایجاد «انگیزه» برای یادگیری و «پرورش روح علمی» است که موجب پرورش تفکر میشود و یادگیری را از شکلی طوطیوار و ناپایدار به صورتی پایدار و معنادار بدل میکند. یادگیری بر مبنای جستوجوگری با تکیه بر دو روش کندوکاو و کنکاش، میتواند امکان لذتبخششدن یادگیری و جذابیت آن را فراهم کند.
پرورش روح جستوجوگری
برخی از آموزشها را میتوان صحیح و نتیجهبخش و برخی را ناصحیح و ناسودمند دانست. آموزش صحیح و واقعی، «نحوه اندیشیدن» را میآموزد و زمینه را برای حرکت اندیشه یادگیرنده و دستیابی او به شناخت هموار میکند.
آموزش واقعی و ارزشمند همچنین باید توانایی انتخاب و تصمیمگیری را به یادگیرنده بدهد. یادگیرنده، حتی اگر کودک پیشدبستانی باشد، مصرفکننده آن چیزی نیست که دیگران برایش پسندیده و انتخاب کردهاند. انسان موجودی مختار است و ارزش اعمال او نیز به اختیاریبودن آنهاست. اعمالی که اگر بهاجبار انجام شده باشند، ارزش ندارند. آموزش، تدارک ارادی و عقلانی تربیت است. پیامبر اسلام صلیالله میفرماید: «العِلمُ خَزائِنٌ وَ مَفاتیحُهُ السُّؤال... دانش، گنجینهای است و کلید آن پرسشگری است.» (تحفالعقول عن آل الرسول علیهمالسلام، جلد1، صفحه 41.) بدین ترتیب، آنچه معلم بهعنوان وظیفه اساسی پیش روی خود دارد، عبارت است از «پرورش روح جستوجوگری.» پرورش روح جستوجوگری و تلاش برای ایجاد سؤال در ذهن شاگردان نیز از زیربناهای تربیت بصیرتگراست. سؤال، ابزار یادگیری دانشآموز است، اما در نظام آموزشی غلط، ابزار ارزیابی دانشآموز توسط معلم میشود! در تربیت نوین و در فرمایش رسول خدا صلیالله سؤال امکانی است برای یادگیری، اما در نظام آموزشی غلط، عاملی برای ترساندن بچههاست! همانی که پیامبر خدا صلیالله کلید آموختن خطابش میکند!
برخورداری از سؤال و داشتنِ روح جستوجوگر میتواند یادگیریهایی حاصل از تربیتی صحیح باشد. یادگیریای که در اثر تعامل کودک با محیط ایجاد میشود، باید حاصل ارتباط و «تعامل خودانگیخته» کودک با محیط پیرامون باشد.1 کودک میتواند با هر آنچه خارج از وجود اوست (محیط) تعامل فعال داشته باشد، یا بهعکس، به صورت منفعلانه، با محیط در تماس قرار گیرد. دستکاری اندیشیده، جهتدهیشده و هدفمندِ محیط توسط کودک، که همراه با پرسش و مبتنی بر روح جستوجوگری باشد، مصداق مهم و اساسیِ تعامل فعال با محیط است. چنین تعاملی پرورشدهنده روح علمی و تفکر انتقادی در کودک خواهد بود.
پرورش روح جستوجوگری درباره ماهیت زندگی، بهویژه ابعاد معنوی آن، هدف تربیتی بزرگی است. بر این اساس، تربیتی که متضمن ساخت یا تجدید بنای معانی بر اساس تفکر باشد، به الگوهایی گرایش دارد که یکنواخت نیستند. در اینجا هدفِ یادگیری، ایجاد فرصتهای مناسب برای دانشآموز، بهمنظور گسترش خلاقیت، قضاوت، تصمیم سنجیده و مانند اینهاست، زیرا این بهواقع خودِ اوست که باید بهگونهای فعال در جریان تربیت قرار گیرد و با اراده و آگاهی برای یادگیریهای خود، دست به انتخاب بزند (رحیمی، دستنامه معلمان کتاب زندگی، 69:1394)
«انگیزش درونیِ» ارزش مطلب درسی برای یادگیرنده، از عوامل مؤثر بر یادگیری است. در واقع باید صرفنظر از موقعیت یادگیری، دانش کسبشده برای ذهن فرد قابلاستفاده شود و منفعت آن به یادگیرنده تفهیم شود تا با علاقه و رغبت، خود بهسوی آن حرکت کند. در این صورت، نیازی به استفاده از انگیزههای بیرونی مانند نمره و پاداشهای مادی وجود نخواهد داشت.
وظیفه اصلی معلم این است که رغبت به یادگیری را در کودک ایجاد کند، اما این رغبت نباید با انگیزههای بیرونی مثل نمره و جایزه ایجاد شود، زیرا پایدار و نافع نیست، بلکه باید خودِ مبحث درسی و منفعت حاصل از یادگیری مبنای کار معلم برای ایجاد انگیزه باشد. از این رو، توسل به روشهایی که به شرطیسازی بچهها از طریق امتیاز و جایزه و ... معطوف است، بهجای ایجاد انگیزههای درونی برای یادگیری، خطایی بزرگ است. این راهبردها که بر راهبردهای تربیتی مکتب رفتارگرایی و آموزههای آن متکی هستند، بهجای تثبیت مفاهیم آموزشی، کودک را به ماشینی تبدیل میکنند که صرفاً بر اساس محرکهای بیرونی و آن هم برای دستیابی به امتیاز و جایزه، مفاهیم را طوطیوار به حافظه بسپارد (رحیمی, دستنامه معلمان کتاب زندگی, 1394, ص. 72).
توجه به نیازهای واقعی کودکان، تعیین دقیق اهداف یادگیری و طراحی فعالیتهای یادگیریِ پرنشاط برای انجامشدن توسط بچهها، از ملزومات پرورش روح جستوجوگری است. از آنجا که کودک، موجودی فعال و اندیشمند است، آن گروه از روشهای آموزشی مورد توجه هستند که به او مجال فعالیت و به کارگرفتن تواناییهایش را بدهد. باید به بچهها فرصت داد خودشان بهتنهایی درباره ماهیت زندگی، از جمله بُعد غیرمادی آن، به جستوجو بپردازند و این یعنی ضرورت بهکارگیری روشهای «تربیت فعال» در فرایند تعلیموتربیت. بهکارگیری روش فعال، به زبان ساده، عبارت است از هدایت و کنترل یادگیری به سمتی که بچهها با حرکت در متن زندگی و قرار گرفتن در «موقعیتهای مسئلهای» آن، مهیای دریافت آموزههای مناسب، برای زندگی و بر اساس زندگی واقعی شوند (رحیمی، برای تربیت (راهنمای نظری و عملی تربیت پیشگان)، 1401، ص. 50).
تربیت جز از طریق بهکارگیری روشهای فعال یادگیری میسر نیست و تنها از این مسیر است که میتوان ضمن حفظ حرمت و حریت افراد و ایجاد امکان تصمیمگیری آزادانه، کاری کرد آنها به پاسخ مناسبی برای پرسش چگونه زیستن دست یابند.
پینوشت
1. مقصود از محیط در اینجا همه آن چیزی (اعم از انسانها یا محیط طبیعی یا ...) است که خارج از وجود کودک و در پیرامون اوست و به نحوی بر او اثر میگذارد. به عبارت دیگر، هر آنچه خارج از اندامگان (اُرگانیزم)، قرار دارد و در ارتباط با اوست، محیط وی تلقی میشود.
منابع
1. رحیمی، دستنامه معلمان کتاب زندگی، 1394, ص. 69.
2. ابوالفتح آمدی (بدون تاریخ). غررالحکم و درر الکلم (المجلد 2).
3. اچ.گوردن گلفیش فیلیپ. ج.اسمیت (بدون تاریخ). تفکر منطقی: روش تعلیم و تربیت. (علی شریعتمداری، المترجمون). سمت. تهران.
4. جان دیویی (1341). مقدمهای بر فلسفه آموزشوپرورش یا دموکراسی و آموزشوپرورش. (ا.ح.آریانپور، المترجمون) کتابفروشی تهران. تهران
5. جان دیویی (بدون تاریخ). چگونه فکر میکنیم؟
6. علی شریعتمداری (1369). روانشناسی تربیتی (الإصدار 4). امیرکبیر. تهران.
7. علی شریعتمداری (1380). اصول تعلیم و تربیت (الإصدار 16). دانشگاه تهران. تهران
8. علی شریعتمداری. (1389). نقد و خلاقیت در تفکر. سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی. تهران.
9. علی شریعتمداری. (بدون تاریخ). فلسفه. تهران.
10. علیرضا رحیمی. (1389). تعلیم و تربیت بصیرت گرا (ارائه یک نظریه تربیتی بر اساس مفهوم بصیرت). انتشارات دانشگاه امام صادق. تهران.
11. علیرضا رحیمی. (1394). دستنامه معلمان کتاب زندگی. نهج. تهران.
12. علیرضا رحیمی. (1401). برای تربیت (راهنمای نظری و عملی تربیت پیشگان). نهج. تهران.
13. محمدبن یعقوب کلینی. (بدون تاریخ). الکافی. (علیاکبر غفاری، المحرر) محمد. تهران
14. محمود شهابی. (بدون تاریخ). رهبر خرد.