شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

دختر اردیبهشت

دختر اردیبهشت

 

دختر اردیبهشت/ زهرا شفیعی ینگابادی

در کلاس نوبهار

هر کسی گل میکشید

با بنفش و صورتی

آبی و زرد و سفید

 

خانم آموزگار

رفت پیش نونهال

طرحهایش را که دید

گفت بهبه...، پامچال

 

دامن این باغ را

خوب تزئین کردهای

شادی و امّید را

ارمغان آوردهای

 

با مداد سبز خود

روی گلبرگی نوشت

طرحهایت دیدنیاست

دختر اردیبهشت

 

 

درد یادگاری/ سمیه بابایی

منم یک قلعهی پیر

قدیمی؛ باستانی

تویی یک بچّه آدم

که مال این زمانی


می
آید هرکه اینجا

برای بازدیدم

میان مردم امروز

تو را یک گوشه دیدم

 

همه گرم تماشا

تو گرم کندهکاری

به دیوار و ستونم

نوشتی یادگاری

 

کشیدم درد از این کار

نفهمیدی چه دردی

تو با این خط میخی!

دلم را زخم کردی

 

 

مژده شیرین عید/ عبدالرضا صمدی

دست در دست پدر

آمدم بالای کوه

هست اینجا آسمان

بی کران و باشکوه

 

کنجکاوی میکنم

در افق دنبال ماه

دیده آیا میشود

یا کلاه و شال ماه

 

دوربین چشم من

میرود خیلی جلو

چشم من پر میشود

از هلال ماه نو

 

گرچه زودی میشود

ماه زیبا ناپدید

من به خانه میبرم

مژدهی شیرین عید

 

 

کلاس دور/ زهرا توقع همدانی

چند روزی میشود خانه

پنج شش ساعت دبستان است

یک کلاس پنجم  آن دور است

مادر من هم «خانمِ» آن است

 

با لباس شاد و گلدارش

توی گوشی مشق میبیند

در کنار مشقدیدنها

با سلیقه سفره میچیند

 

بین تدریسش کمی کُنجد

بر خمیر خیس میپاشد

نانپزی را مثل یک نانوا

مادرم از حفظ میباشد

 

توی دست راستش کفگیر

دست چپ خودکار و پرگار است

هرچه باشد مطمئن هستم

«دورکاری» بهترین کار است

 

 

آواز گل ها/ مریم مهرآبادی

گل نیلوفر من

به سمت نور رفته

چه جالب ! شکل گلهاش

به یک شیپور رفته

 

خودش را پیچ داده

رسانده روی دیوار

تمام غنچههایش

شده از خواب بیدار

 

حیاط ما شد امروز

پُر از آواز گلهاش

بنفش و مخملی بود

صدای ناز گلهاش

 

اگر نیلوفر من

نمیآمد به دنیا

حیاط کوچک ما

نمیشد سبز وزیبا

۳۸۶
کلیدواژه (keyword): رشد دانش آموز، شعر، دختر اردیبهشت، زهرا شفیعی ینگابادی، درد یادگاری، سمیه بابایی، مژده شیرین عید، عبدالرضا صمدی، کلاس دور، زهرا توقع همدانی، آواز گل ها، مریم مهرآبادی
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.