چرا تصمیم گرفتی به هنرستان بروی؟
من به امور دامی و دامداری علاقهمند بودم و محل زندگی ما هم به هنرستان کشاورزی جنتلاکان نزدیک بود. قدمت این هنرستان و تاریخچهاش توجه مرا به خود جلب کرد و در نهایت تصمیم گرفتم همینجا ادامه تحصیل بدهم.
چطور با این رشته آشنا شدی و چرا انتخابش کردی؟
همانطور که گفتم، من به دام و طیور علاقهمند بودم. البته این علاقه بهواسطه شغل پدرم در من ایجاد شده بود. برای همین به دنبال رشتهای بودم که بتوانم علاقهام را دنبال و استعدادم را شکوفا کنم. در آن زمان گمان میکردم برای پیگیری علاقهام باید در دانشگاه رشته دامپزشکی را دنبال کنم، اما پس از اتمام پایه نهم و شرکت در جلسات مشاوره تحصیلی، با راهنمایی یکی از کارکنان آموزشوپرورش، با رشته امور دامی آشنا و متوجه شدم این رشته برای من مناسبتر است.
نظر خانوادهات درباره تحصیل در این رشته چه بود؟
خانوادهام در این زمینه همیشه مرا حمایت کردهاند. پس از انتخاب رشته میتوانستم کمکحال پدرم باشم و مادرم هم از این بابت راضی بود.
هنرستان محل تحصیلت همانطور که فکر میکردی بود؟
بله. همیشه همراه ما بودند و از هیچ کمکی دریغ نمیکردند. بهخصوص زمانی که کار پرورش طیور میکردم، راهنمایی هنرآموزان هنرستان خیلی به من کمک کرد.
تحصیل در رشته امور دامی چطور است؟
رشته امور دامی بهترین انتخاب برای علاقهمندان به دام و طیور است. باید توجه داشته باشیم، فراگیری آن به کلاس درس محدود نباشد. این رشته به کار عملی نیاز دارد. با استفاده کاربردی از آموختههایمان میتوانیم در آن پیشرفت و تجربه کسب کنیم. در ضمن، مشورت با افراد موفق و باتجربه بر دانش شما در این زمینه میافزاید.
الان در کنار مدرسه در جایی هم به کار مشغول هستی؟
فعلاً همراه پدرم به کار دامپروری مشغولم. از دوازدهسالگی کنار پدرم بودم. این اواخر توانستم به پرورش دامهای کوچک و طیور بپردازم و هم تجربه کسب کنم و هم کار پدرم را توسعه بدهم. کارکردن کنار پدرم تجربههای خوبی به من داد و حالا روزهایی هست که بدون حضور پدرم در مدیریت دامداری نقش مؤثر دارم.
کار در دامداری چه تجربههایی برایت داشته است؟
کاربردیکردن آموزههای هنرستان در محیط دامداری برای پیشرفت من واقعاً مؤثر بوده است. همچنین درسهای مهمی به من داده است. مثلاً من زمانی تعداد کمی جوجهبوقلمون خریدهبودم و بعد از پرورش و رشدشان، آنها را به قیمت خوبی فروختم و سود زیادی نصیبم شد. پس از آن به نظرم رسید حتماً حالا میتوانم تعداد بیشتری از جوجهها را بزرگ کنم. خطر کردم و 140 جوجهبوقلمون خریدم. ابتدا خوب رشد میکردند، اما کمکم تعدادی از بوقلمونها تلف شدند و روزبهروز تلفاتشان بیشتر شد. سعی کردم از دیگران مشورت بگیرم، اما کار از کار گذشتهبود و چهل جوجه را از دست دادم. اشتباهم این بود که از اول به توصیه و تجربه هنرآموزها و پدرم توجه نکردم. صبر و پشتکار در این رشته دو نکته مهم هستند.
در دامداری با چه چالشهایی مواجه هستید؟
از جمله سختیهای این شغل، گران و کمیاببودن مواد غذایی مرغوب دامی است. همچنین، ما با حیوانات در ارتباطیم که به نگهداری و مراقبت ویژه بیستوچهارساعته نیاز دارند. اگر نیازی داشتهباشند، باید به موقع به آن پاسخ داد تا بهدرستی رشد کنند. برای رفع این مورد هم باید کارکنان زبده و آموزشدیده استخدام کرد. اگرچه این شغل چالشهای زیادی دارد، اما با صبوری میتوان از آن نتیجه گرفت و لذت برد.
برای آینده چه هدفی را دنبال میکنی؟
من دوست دارم به پرورش دام در سطح استان و کشور کمک کنم. امیدوارم بتوانم کشورمان را به خودکفایی در عرصه تولیدات دامی از جمله شیر و مواد پروتئینی سالم برسانم و سفره هموطنان را با پروتئینهای سالم پر کنم و خودم، خانوادهام و از همه مهمتر کشورم را سربلند کنم.