شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

پاک و ارزان

  فایلهای مرتبط
پاک و ارزان

بابا‌رحمان گندم‌های مزرعه را دِرو کرده‌بود و می‌خواست به آسیاب روستا ببرد. امید گفت: «بابا‌رحمان، اجازه می‌دهید من و آرزو هم با شما بیاییم؟» من گفتم: «بابا‌رحمان، ما تا به‌حال آسیاب را ندیده‌ایم.»

آسیـاب روسـتا چـوب‌های بزرگـی دارد که مثـل پـروانه‌ی پنکه می‌چرخند. امید گفت:«بابا‌بزرگ، این چوب‌ها چطوری می‌چرخند؟ برقی هستند؟»

بابا‌رحمان گفت: «باد آن‌ها را می‌چرخاند. پرسیدم: «برای چی آن‌ها می‌چرخند؟»

بابا‌رحمان پاسخ داد: «وقتی چوب ها می‌چـرخـند، سنگ آسیاب به حرکت در می‌آید و گندم‌ها را تبدیل به آرد می‌کند.»

امید پرسید: «مگر آسیاب با برق کار نمی‌کند؟»

بابا‌رحمان لبخندی زد و گفت: «آسیاب روستای ما هیچ برقی مصرف نمی‌کند. ما به کمک باد، آرد درست می‌کنیم. این‌طوری هیچ هزینه‌ای هم برایمان ندارد.»*

امید گفت: «چه جالب بابا رحمان! چرخ چاه زمین کشاورزی شما هم با نیروی باد کار می‌کند!»

بابا‌رحمان گفت: «بله پسرم. چرخ چاه ما هیچ سوختی لازم ندارد. خیلی ساده و ارزان، آب را از چاه می‌کشد و توی حوضچه می‌ریزد.» سپس ادامه داد: «بچّه‌ها! منابع انرژی پاک و ارزان دیگری هم وجود دارند. از همه‌ی آن‌ها بزرگ‌تر و مهم‌تر، خورشید است. نور خورشید می‌تواند به ما گرما بدهد، بدون اینکه بخواهیم گاز یا سوخت دیگری مصرف کنیم. حتی می‌توانیم با آن برق هم تولید کنیم. برق مجّانی، بدون آلوده شدن هوا.»

 

 

* به آسیاب بادی، آسباد می گویند.


۳۰۶
کلیدواژه (keyword): رشد نوآموز، یک کشف ساده، پاک و ارزان،آسیاب بادی،آسباد،محمدهادی نیکخواه آزاد
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.