شروع سال تحصیلی در مهرماه برای معلمان و همکاران مدرسهای بهمثابه تولدی دوباره است، چون با دانشآموزانی روبهرو میشوند که در حال رشد و تعالی هستند. لذا تلاش میکنند با خودآموزی و خوداندیشی خود را در مرحله نوسازی قرار دهند تا بتوانند الگویی خوب برای رشد و تعالی دانشآموزان باشند. چون بهخوبی میدانند «تعلیموتربیت دانشآموزان صرفاً کاری علمی و مکانیکی نیست که بر اساس قواعد و اصول مشخص انجام شود، بلکه یک مقوله فرهنگی است» (آرانی، 1398) و با کل مؤلفههای فرهنگی جامعه در ارتباط است. با این همه پیچیدگی، معلمان و همکاران مدرسه در سالهای اخیر با دو چالش بزرگ روبهرو شدهاند:
1. آموزش مجازی در دوران کرونا
2. آموزش حضوری در دوران پساکرونا
آموزش مجازی در دوران کرونا با همه سختیهای آن برای معلمان تجربهای ارزشمند تلقی میشود، چون زمینهای فراهم شد تا مهارتهای فناوری خود را تقویت کنند. اما نسبت به کیفیت یادگیری و تربیت دانشآموزان نگران بودند و مطمئن نبودند که اهداف نظام تعلیم و تربیت در ساحتهای گوناگون در حد مطلوب تحقق پیدا کند. در هر صورت، این دوره خاص سپری شد. معلمان پیشبینی میکردند با حضوریشدن مدرسه میتوانند این خلأهای درسی و تربیتی را جبران کنند. سال تحصیلی گذشته را با این پیشفرض، آغاز کردند، اما با مشاهده رفتار دانشآموزان، کمکم پیشفرضهای آنها با تردید روبهرو شد. چون دریافتند، علاوه بر کاهش سطح یادگیری، دانشآموزان از نظر مهارتهای اجتماعی، اخلاقی و ... دچار آسیبهایی شدهاند.
لذا با برگزاری جلسات متعدد تلاش کردند راهکارهایی را طراحی و اجرا کنند که این آسیبها برطرف شوند.
بعضی از مدرسهها توانستند با شناخت بهتر شرایط محیطی و نیازهای دانشآموزان فرایند تعلیموتربیت را در ابعاد علمی، اجتماعی، اعتقادی و... بهخوبی هدایت کنند. اما در خیلی از مدرسهها این روند با چالشهایی روبهرو شد. بعضی از معلمان در فرایند تدریس خود با دانشآموزانی روبهرو شدند که انگیزه درسخواندن به شیوه حضوری را از دست داده بودند و تمایل داشتند با همان شیوه مجازی آموزش ببینند. بعضی از دانشآموزان نسبت به فعالیتهای فرهنگی مدرسه واکنش مثبت نشان نمیدادند و تمایل داشتند در دنیای ذهنی خود سیر کنند. معلمان با رهبری مدیران توانستند بر اساس رویکرد پژوهشهای کیفی (اقدامپژوهی و ...) راهکارهایی برای حل این شرایط طراحی و آنها را به کار بگیرند.
با این همه شور و اشتیاق، با موج هوای ناسالم، مدرسهها بهطور ناخواسته تعطیل شدند. لذا چالشهایی جدید برای مدرسه به وجود آمد. مدرسه بر اساس تجربههای آموزش مجازی توانست با سرعت شرایط کلاسهای مجازی را فراهم کند. اما در خصوص تربیت ابعاد اجتماعی و اخلاقی دوباره نگرانیها آغاز شدند. با عادیشدن شرایط هوا و بازگشایی مدرسهها، فعالیتهای فرهنگی مجدداً بازآفرینی شدند و معلمان و مربیان با احساس مسئولیت و عشق به تربیت، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا در این مسیر قدمهای مثبتی بردارند.
در کنار تلاشهای ارزشمند معلمان و دیگر همکاران مدرسه در بهکارگیری روشهای خلاقانه در تربیت همهجانبه دانشآموزان در شکلگیری هویت اسلامی، انقلابی، ملی و ... شاهد اجرای قانون رتبهبندی معلمان بودیم. تصویب قانون و اجرای آن برای معلمان نویدبخش و امیدآفرین بود. اما این قانون در عمل بهگونهای اجرا شد که رضایت کامل معلمان را در پی نداشت.
سنجش صلاحیتهای حرفهای یکی از اصول شناختهشده در ارتقای کیفی نظام تعلیم و تربیت شناخته میشود. اما معلمان وظیفه اصلی خود را زمینهسازی برای یادگیری و تربیت دانشآموزان میدانند. لذا شاخص اصلی در ارزیابی و رتبهبندی آنها باید ارزیابی در کیفیت این وظیفه باشد و شاخصهایی چون تألیف و مقاله را مناسب نمیدانند.
معلمان فرهیخته این سرزمین امید دارند که مسئولان آموزشوپرورش با تدبیر لازم، ضمن رفع اشکالهای فرایند اجرای قانون رتبهبندی، دیگر مشکلات مربوط به حوزه کاری آنها را نیز بهخوبی بشناسند و حل کنند تا بتوانند بر اساس سخنان امیدبخش مقام معظم رهبری1، زمینه تحول آموزشوپرورش را فراهم آورند.
کاری که معلم بر عهده گرفته (معلم متعهد)، به نظر من، مهمترین کار در کشور، یعنی تربیت و تعلیم نونهالان کشور، به معنی ساختن آینده کشور است. معلم در واقع معمار آینده کشور است. امروز شما دارید فردای کشور را میسازید. اگر بتوانید انسانی آگاه، عالم، اهل فکر، متفکر، اهل منطق، ایمان، بااراده، متشرع، پایبند به اخلاق اسلامی و پایبند به تعهدات ملی تربیت کنید، بزرگترین خدمت به کشور صورت گرفته است.
بر اساس این سخنان عمیق، سؤال کلیدی آن است که برای تربیت نسلی با ویژگیهای ذکرشده، کدام رویکرد باید در دستور کار معلمان و مدیران مدرسه قرار گیرد؟ به نظر میرسد رویکرد بیانشده در برنامه درسی ملی میتواند زمینهساز تربیت نسلی فکور را فراهم آورد؛ شکوفایی ظرفیتهای وجودی دانشآموزان (فطرت) از طریق درک و اصلاح موقعیت (برنامه درسی ملی، ص 11).
برای درک و اصلاح موقعیت (با تأکید بر فراموقعیت، یعنی خداوند) دانشآموزان باید شایستگیهای لازم را کسب کنند. یکی از مهمترین شایستگیها، تفکر و تعقل است. تفکر و تعقل فعالیت بسیار مهم و اساسی آدمی است که شرط انسانیت اوست و همه فعالیتهای شنیدن، دیدن و مشاهده، و همچنین تولید صورتهای ذهنی، مفاهیم و گزارشها، استنتاج، ارزیابی، و تعمیمها، ارجاعها، اصلاحات و بازسازیهای مکرر و بالاخره یقین و عمل را در برمیگیرد. بدین ترتیب، تعقل هم ایمان و عمل و هم تولید و کسب علم را شامل میشود. ایمان صورت تقویتشده و تکمیلشده علم است. ایمان موجودیتی برابر علم نیست، بلکه مرتبه بالاتر علم است و عمل صورت آشکارشده آن به حساب میآید. پس ایمان همان علم یا مرتبه عالی علم است و عمل صورت آشکارشده ایمان.
سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، بهمنظور اجرای عملی این رویکرد و دیگر مفاد اسناد تحولی، «طرح کلان اصلاح نظام برنامه درسی» را در دستور کار خود قرار داده است. ابعاد این طرح کلان را در صفحه چهار مجله ملاحظه میفرمایید.
پینوشت
1. دیدار با معلمان و مسئولان آموزشوپرورش، اردیبهشت سال 1٤٠2
منابع
1. سرکارآرانی، محمدرضا (1398). درسپژوهی. انتشارات مرآت. تهران.
2. برنامه درسی ملی (1391). انتشارات شورای عالی آموزشوپرورش.