پنج شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۴

مقالات

دوربرگردان

  فایلهای مرتبط
دوربرگردان

به محض اینکه تابلوی دوربرگردان را دیدم، از خوش‌حالی در دلم قند آب شد. تعجب ندارد! مسیر را اشتباه رفته بودم و در شدآمدی (ترافیکی) سنگین گیر افتاده بودم! نه راه پس داشتم و نه راه پیش! داشتم می‌گفتم، نمی‌دانم چرا خیابان را این‌طوری ساخته‌اند که اگر کمی غفلت کنی، به ناکجاآباد خواهی رفت؛ نه تابلویی و نه... ! وسط کلام که چه عرض کنم، وسط غرغرهای ممتد بودم که دوستم گفت: «آقاجون، تابلو زده بودن، شما حواست پرت بود. دیگه حالا اعصابت خرده، دلیل نمیشه که انصاف نداشته باشی.» راست می‌گفت. بالاخره در میان دود خودروها باشی و در شلوغی گیر افتاده باشی و از همه بدتر اینکه بدانی انتهای این مسیر هم خبری نیست و هر چقدر که جلو بروی، فقط زمانت هدر می‌رود و مقصدت را دورتر می‌کنی، سعی می‌کنی به عالم و آدم پیله کنی و خودت هم هیچ‌چیز را گردن نگیری!

 خلاصه که در این بدوضعیتی، دیدن یک تابلوی دوربرگردان، که قرار است راه فرار باشد و از گرفتاری نجاتت دهد، مثل جاری‌شدن خون تازه در رگ‌هاست.

 این که یک خیابان است و برای خودروهاست و دوربرگردان دارد و تابلو، حالا به نظرتان می‌شود مسیر زندگی‌ای که انسان‌ها در آن هستند، تابلو نداشته باشد؟! حتماً، اما آن دیگر تابلویی فلزی با نوشته و علامت‌های شبرنگ نیست، جنس خودش را دارد. باید زرنگ باشی و علامت‌ها را ببینی و بفهمی. خیلی هم سخت نیست و بعضی وقت‌ها اتفاقاً داد می‌زند که: «آهای آدم‌ها! اگه خواستید، اینجا دوربرگردان داریم»؛ مثل همین الان. همین الانی که عید نوروز و عید بندگی با هم تلاقی دارند. هر کدام جداگانه یک دوربرگردان است که خدا به بندگانش هدیه کرده برای شروع یک مسیر تازه و فرار از مسیری بی‌مقصد. برای وقتی که اعصابت از خودت خرد شده و دوست داری به اصل خودت برگردی. اینکه عید و ماه رمضان با هم شده‌اند، به نظرم همان تابلوی دوربرگردانیِ فریادزنی است که مسیری به مقصد خدا را نشان می‌دهد. کافی‌است زرنگ باشی و خودت را در جاده خوبی‌ها بیندازی و شروع کنی به سبقت‌گرفتن. مبارک است!


  

۶۵۱
کلیدواژه (keyword): رشد هنرجو، یادداشت سردبیر، دوربرگردان، مهدی عبدالملکی،ماه رمضان،روزه،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.