جوانی سن انرژی و سرعت است؛ سن تغییر و تحول و نگاه به آینده. نگاه جوان به فردا و فرداهاست و جامعۀ ما هم جامعهای است که به اقتضای جوانیاش باید پرشور و پرانرژی باشد و نگاهش را به فرداهای روشن بدوزد.
سالها قبل هم جامعۀ ما، با تکیه بر نسل جوان خود، دست به تغییر و تحولی بزرگ و ریشهای زد. آن سال مردم کشور، همدل و همراه هم، به آرمان و خواستهای مشترک رسیدند و پشت سر رهبری بزرگ، به حرکت درآمدند و با اتحاد و همدلی خود توانستند به عمر حکومت ستمگر و وابسته به قدرتهای بیگانه پایان دهند.
نسل جوان آن روز، بعد از پیروزی با مشکلات ریز و درشت مواجه شد و خود را در برابر انبوه مسائل و دشواریهای ادارۀ جامعه و حملۀ دشمنان دید؛ اما به پشتوانۀ ایمان و اتحادی که داشت، نه تنها از هیچ مشکلی نهراسید، بلکه گامی بلند هم برداشت و شعار وحدت دنیای اسلام و هماهنگی و همدلی مسلمانان جهان را سر داد.
حالا آن نسل از مرز جوانی گذشته و باید داشتهها و دانستههایش را به نسلهای بعدی منتقل کند. و اکنون که کشور ما و جهان اسلام با چالشهای تازهای روبهروست، لازم است بخشی از آن تجربهها و تلاشها را با نیازهای جامعه و جهان امروز مرور کنیم و برای حفظ دستاوردهای آن واقعۀ بزرگ و غلبه بر سختیهای پیش رو، دست در دست هم بگذاریم و نگذاریم اختلاف سلیقهها و دیدگاهها و تفاوت نظرها و برداشتها، ما را از اهداف و آرمانهای بلندمان دور کند.
و قیصر امینپور چه زیبا این نیاز را به تصویر کشیده است:
قطره تنها به دور از قطرهها
با خود آهنگ جدایی میزند
قطرههایی را که با هم میروند
آسمان رنگ خدایی میزند
این«من» و «تو» حاصل تفریقماست
پس «تو» هم با «من» بیا تا «ما» شویم
حاصل جمع تمام قطرهها
میشود دریا، بیا دریا شویم