1. نیاز به دلبستگی ایمن
دلبستگی ایمن بهمعنی پذیرش بیقیدوشرط است. والدین باید فرزندان خود را بدون درنظرگرفتن ویژگیها یا جنسیت آنها (دختر یا پسربودن، مؤدببودن، درسخوان یا باهوشبودن و...) دوست داشته باشند. متأسفانه والدین از همان کودکی مدالهایی به بچهها میدهند؛ مثلاً مدام به او میگویند: «تو خیلی باهوشی». جنس این مدالها حلبی است وکودک دائم باید حواسش باشد مدالهایش از گردنش نیفتند. همین امر باعث ناامنی روانی و اضطراب وی میشود.
همچنین است رفتار والدینی که از لحاظ کلامی مدام کودک خود را سرزنش و تحقیر میکنند و احساس احترام و ارزشمندی را از فرزندشان میگیرند. برآوردهنشدن این نیاز باعث شکلگیری طرحوارهی «رهاشدگی» میشود. کودکی که چنین طرحوارهای در ذهنش شکل گرفته باشد، معتقد است هر لحظه امکان دارد افراد مهم زندگیاش بمیرند یا او را رها کنند. وی همچنین ممکن است درگیر طرحوارهی «بیاعتمادی بدرفتاری» شود. کسانی که این طرحواره را دارند به دیگران بیاعتمادند و فکر میکنند دیر یا زود مورد سوءاستفاده قرار خواهند گرفت.
طرحوارهی «محرومیت هیجانی» نیز از برآوردهنشدن این نیاز ایجاد میشود. افرادی که درگیر این طرحواره هستند معتقدند کسی آنها را درک نمیکند و احساس کمبود محبت و عاطفه دارند. طرحوارهی «نقص و شرم» نیز نمونهی دیگر از این طرحوارههاست. در این طرحواره فرد معتقد است بهاندازهی کافی خوب و ارزشمند و دوستداشتنی نیست. همچنین است طرحوارهی «انزوای اجتماعی» که فرد احساس میکند به جمعها تعلق ندارد و با دیگران متفاوت است.
2. نیاز به هویت و کفایت و خودمختاری
این نیاز با تربیت توسط والدینی برآورده میشود که هویت مستقل فرزندان را میپذیرند و قبول دارند فرزندانشان میتوانند نظر و سلیقهای متفاوت داشته باشند. آنها به فرزندان خود اجازه میدهند تجربه کنند، خطا کنند و آرامآرام کفایت خود را رشد دهند. فرزندی که با سختگیری یا تحقیر والدین، کفایت و خودمختاریاش نابود شده، ممکن است با طرحوارهایی نظیر «وابستگی» مواجه شود. افرادی که چنین طرحوارهای دارند معتقدند از پس بسیاری از کارهای روزمرهی خود برنمیآیند، احساس درماندگی میکنند و به کمک و همراهی دیگران نیازمندند.
این کودکان همچنین ممکن است در آینده درگیر طرحوارهی «شکست» شوند. افرادی که درگیر این طرحواره هستند معتقدند در نهایت، شکست خواهند خورد و ممکن است در مقابل همسالان خود احساس ناامیدی کنند. آنها امیدی به موفقیت ندارند. این افراد همچنین درگیر طرحوارهی «آسیبپذیری» در مقابل بیماری، ضرر یا خطر میشوند. افرادی که این طرحواره را دارند فکر میکنند قرار است اتفاق وحشتناکی برایشان بیفتد. آنها با کوچکترین احساس درد و اضطرابی تصور میکنند با مشکلی جدی مواجه شدهاند و سریع به سراغ پزشک میروند.
3. نیاز به تفریح و خودانگیختگی
کودک باید بتواند از زندگی لذت ببرد و با توجه به تمایل و انگیزههای درونی به فعالیتهای نشاطآور بپردازد. بیتوجهی به این نیاز ممکن است فرد را درگیر طرحوارهی «معیارهای سرسختگیرانه» کند. افراد مبتلا به این طرحواره بر این باورند که باید بهترین باشند. آنهاکمالطلبی افراطی دارند و ممکن است در چندین رشته و هنر یا مهارت بهسختی خودشان را مشغول کنند. بنابراین تفریح و سرگرمی ندارند و کمتر از اوقات فراغت خود لذت میبرند.
4. نیاز به آزادی بیان و ابراز هیجانهای سالم
کودک باید اجازه داشته باشد نیازهای خود را بسته به موقعیتهای متعدد بیان کند و از ابراز هیجانات سالم خود منع نشود. چنانچه فرد نیازهای خود را به رسمیت نشناسد، ممکن است با طرحوارهی «اطاعت یا ایثارگری» روبهرو شود. افرادی که درگیر طرحوارهی اطاعت میشوند بر این باورند که چارهای جز اطاعت و کوتاهآمدن ندارند و به دیگران اجازه میدهند دست بالاتر را داشته باشند. آنها معمولاً در نشاندادن هیجاناتشان مشکل دارند. کسانی که طرحوارهی «ایثارگری» دارند نیازهای خود را فدای دیگران میکنند و دلشان میخواهد همهی افراد مهم زندگی را راضی نگه دارند. این افراد احساس ارزشمندی را در محبت افراطی به دیگران میدانند.
5. نیاز به محدودیتهای واقعبینانه و خویشتنداری
لازم است کودک یاد بگیرد در زندگی محدودیتهایی وجود دارد و قرار نیست همیشه خواستههایش سریع برآورده شود. گاهی باید صبوری کند یا بپذیرد آنچه میخواهد واقعبینانه نیست. نداشتن محدودیت واقعبینانه و نپرداختن به تمرین خویشتنداری ممکن است فرد را درگیر طرحوارهی «استحقاق یا خودشیفتگی» کند.
افراد درگیر با این طرحواره بر این باورند که بهتر از دیگران میفهمند یا خاص و برترند. ممکن است بسیار خود را قبول داشته باشند و به انتقاد دیگران پوزخند بزنند. آنها با محدودیتها و هنجارهای اجتماعی مخالفاند و قوانین را برای انسانهای سطح پایین میدانند.
پس همانطور که پیش از این اشاره شد، کم یا زیاد برآوردهشدن این نیازها یا به عبارت دیگر درست یا نادرست برآوردهشدن هر نیاز میتواند باعث شکلگیری طرحوارهها یا تلههای شخصیتی در کودک شود. این تلهها در تصمیمگیریهای مهم فرد در نوجوانی و بزرگسالی بسیار تأثیرگذارند؛ تصمیماتی مثل انتخاب رشته، انتخاب شغل، انتخاب همسر و... .
منابع
1. طباطباییفر، سیدمهدی؛ مختاری، فاطمه؛ فغان پورگنجی، محمد (1401)، کشف تلههای زندگی، تهران: دانژه.
2. یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت، ویشار، مارجوری، (2003)، طرحوارهی درمانی؛ راهنمای کاربردی برای متخصصین بالینی، ترجمهی دکتر حسن حمیدپور و زهرا اندوز، جلد اول، چاپ 1401، تهران: ارجمند.
3. یانگ، جفری؛ کلوسکو، ژانت، (1402)، زندگی خود را دوباره بیافرینید، ترجمهی دکتر حسن حمیدپور و دیگران، تهران: ارجمند.