شنبه ۱۶ تیر ۱۴۰۳

مقالات

خویش باوری

  فایلهای مرتبط
خویش باوری
مفهوم اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس که از قرن هفدهم میلادی به کار گرفته شده است، اشاره به همان باور آدمی به توانایی‌های خود دارد، به‌نحوی که با آن باور، از هیچ کوششی فروگذار نکند و از سختی راه ناامید نشود. این مفهوم حکایت از نوعی ارزشیابی فردی دارد که باعث توجه فرد به خویش می‌شود.

اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس هر فرد بر کیفیت زندگی او تأثیر بسزایی دارد. افرادی که احساس می‌کنند از نظر دیگران دوست‌داشتنی و دل‌نشین هستند، قطعاً روابط اجتماعی بهتری دارند و در مواقع نیاز، به دوستان و خانواده کمک و حمایت می‌رسانند. همین حمایت از دیگران، آن‌ها را به این باور می‌رساند که می‌توانند مشکلات را از سر راه بردارند و اهدافشان را تحقق بخشند. هر فردی از شخصیت خود، دیدگاه و نقاط ضعف و قوتش یک تصویر ذهنی دارد که از دوران کودکی شکل می‌گیرد. به این تصویر «خودپنداره» می‌گویند؛ یعنی تصوری که شخص از خویشتن در ذهن خود دارد. خودپنداره‌ی شخص نقش بسیار مهمی را در شکل‌گیری اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفسش ایفا می‌کند. همه‌ی انسان‌ها در موقعیت‌هایی از زندگی، مشکل اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس ناکافی را تجربه کرده‌اند. این مشکل به‌خصوص در دوران نوجوانی که شخص، خود و جهان اطرافش را می‌شناسد، بیشتر آشکار می‌شود؛ اما از آنجایی که خودپنداره‌ی هرکس با گذشت زمان تغییر می‌کند، پس اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس فرد هم ثابت نمی‌ماند و در طول زندگی می‌تواند تغییر کند.

 

اهمیت اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس

ضعف اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس یکی از متداول‌ترین اختلالات روان‌شناختی در میان زنان و مردان جامعه و یکی از بیماری‌های شایع روانی است. ضعفی که روی همه‌ی جنبه‌های زندگی تأثیری منفی به جای می‌گذارد و نه‌تنها باعث اختلال در رابطه‌ی ما با خودمان می‌شود؛ بلکه در ارتباطات ما با خانواده، فرزندان، والدین، همکاران و دوستان صدمات شدیدی را وارد می‌کند. نکته‌ی مهم این است که ضعف اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد. همچنین اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس پایین می‌تواند مشکلات متعددی از جمله افت تحصیلی، درگیری‌های اجتماعی، آمادگی برای ابتلا به افسردگی، خودکشی، اضطراب و اعتیاد به وجود آورد. بنابراین اگرچه اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس از دوران کودکی ایجاد و تقویت می‌شود؛ اما می‌توان در هر لحظه از زندگی آن را افزایش داد تا فرد رضایت از زندگی، کیفیت زندگی و کارکردهای مطلوب‌تری در جنبه‌های متعدد زندگی داشته باشد.

 

ویژگی‌های افراد با اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس بالا

1. استقلال عمل: افراد برخوردار از اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس بالا در اعمال خویش مستقل عمل می‌کنند و از وابستگی‌های نابجا به دیگران دوری می‌جویند. آن‌ها برای انجام کارهای فردی و اجتماعی به توانایی‌های خود تکیه می‌کنند و با توجه به استعدادهای خویش، وارد میدان عمل می‌شوند. این بدان معنی نیست که فرد از مشارکت و مشاوره با دیگران دوری می‌کند، بلکه نشان‌دهنده‌ی این است که فرد در عین همفکری و مشارکت، استقلال خویش را حفظ می‌کند.
 
2. مسئولیت‌پذیری: فردی که اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس بالا دارد مسئولیت‌های خود را با اطمینان کامل می‌پذیرد و از هرگونه ضعف و سستی دوری می‌جوید و تلاش می‌کند تا وظایف فردی، خانوادگی و اجتماعی خود را به‌نحو مطلوبی انجام دهد.
 
3. پیشرفت‌گرایی: انسان مثبت‌گرا و بااعتمادبه‌نفس درصدد پیشرفت و افزایش قابلیت‌ها و توانایی‌های خویش است. وی برای رسیدن به جایگاه برتر، تلاش و کوشش می‌کند و جدیت و سخت‌کوشی به خرج می‌دهد. آگاهی از محدودیت‌ها و واقعیت‌های موجود می‌تواند تصویری واقع‌بینانه به انسان ارائه دهد. با شناخت توانایی‌ها می‌توان موفقیت‌های بیشتری داشت؛ اما قبول شکست و ناکامی، به‌عنوان یک واقعیت در زندگی، به کسب تجربه کمک می‌کند تا احتمال پیروزی در کوشش‌های بعدی بیشتر شود.

4. ابراز وجود و قاطعیت: ابراز وجود به معنای احترام به خود و دیگران در تمامی زمینه‌هاست. کسانی که وابستگی نادرست به دیگران دارند، نمی‌توانند به بی‌برنامگی‌ها، به فشارهای دیگران و نمونه‌هایی از این قبیل «نه» بگویند.

5. کمک‌پذیری و کمک‌رسانی: این افراد پذیرشِ به‌موقعِ کمک از سوی دیگران را رد نمی‌کنند و هرگاه بتوانند به دیگران نیز کمک می‌کنند. آن‌ها این یاری‌رساندن دوطرفه را دلیلی بر اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس پایین نمی‌دانند؛ زیرا پذیرفته‌اند که انسان‌ها موجوداتی اجتماعی هستند و باید به همدیگر کمک کنند.

6. یکپارچگی و هماهنگی: رفتارهای ما باید هماهنگ با هدف‌ها و آرزوهایمان و دور از تضاد باشد. بدین معنی که اگر توقع پیروزی داریم، برای آن تلاش کنیم. پس برای رسیدن به هدف کسب موفقیت باید رفتار هماهنگ و مربوط به آن یعنی تلاش را انتخاب کرد؛ اما اگر یک رفتار ناهماهنگ با کسب موفقیت را دنبال کنیم، مثلاً انتقاد دائم از خود، مسلماً این رفتار کاهنده‌ی اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس خواهد بود؛ چون تضاد در رفتار و هدفمان آبرویمان را، حداقل نزد خودمان، از بین می‌برد و بعد از آن، کمتر می‌توانیم به خود اعتماد ‌کنیم.

7. تسلط بر عواطف: این افراد به‌خوبی می‌توانند احساسات و عواطف خود را مدیریت کنند و با توجه به موقعیت، احساسات خود را بدون شرم و تردید ابراز کنند.

8. هدف‌داشتن: افراد با اعتماد‌به‌نفس بالا به‌دلیل استقلال در زندگی، برای خودشان برنامه‌ی منظمی دارند و آزادانه و مسئولانه دست به اقدام می‌زنند.

9. پذیرش دیگران: افرادی که اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس بالایی دارند، بدون فخر و غرور، دیگران را آن‌طور که هستند، می‌پذیرند و سعی نمی‌کنند آن‌ها را مطابق با میل خودشان تغییر بدهند.

10. مخاطره‌پذیری: این‌گونه افراد به توانایی‌های خود باور دارند و از آنجا که هدفمند هستند، دست به اقدام می‌زنند، از ریسک‌کردن نمی‌ترسند و خود را قادر به انجام کارهایی می‌دانند که انتخاب کرده‌اند. همچنین آن‌ها در کارها پشتکار دارند

 

چگونگی شکل‌گیری اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس در کودکان

باور و تصویری را که هر فرد از خودش دارد خودپنداره می‌گوییم. خودپنداره شامل مجموعه‌ای از تمامی ویژگی‌های جسمی و روانی فرد است که همانند یک جورچین، زمانی که در کنار هم قرار می‌گیرند، فرد را توصیف می‌کنند و خود ایدئال همان تصوری است که هر فردی دوست می‌دارد از خودش داشته باشد؛ مثلاً ممکن است شما بگویید من دوست دارم قهرمان شنا باشم. قهرمان شنا بودن خود ایدئال شماست.

اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس هر فرد از ترکیب بین خودپنداره و خود ایدئال او بنا نهاده می‌شود. اگر فاصله‌ی میان خودپنداره و خود ایدئال فرد کم باشد، اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس فرد در حد بالایی قرار می‌گیرد و همان‌طور که می‌دانیم افراد دارای اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس کافی با قدرت و توان بیشتری با مسائل پیش‌آمده در زندگی خود برخورد می‌کنند و با دیدن ناکامی‌ها به بن‌بست نمی‌رسند. چنانچه این اختلاف بین خودپنداره و خود ایدئال زیاد شود، منجر به اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس پایین و همچنین مشکلات ناشی از آن همانند افسردگی، اضطراب، غمگینی و ناامیدی می‌شود.

عوامل و شرایط متعددی در شکل‌گیری اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس هر فرد نقش بازی می‌کنند؛ اما پایه و اساس این شکل‌گیری در دوره‌ی کودکی و در درون خانواده است.

خانواده یکی از اساسی‌ترین نهادهای اجتماعی به شمار می‌آید و اگر بگوییم هیچ ساختاری از نظر اهمیت و قدرت تأثیرگذاری با خانواده برابری نمی‌کند، اغراق نکرده‌ایم. مسلماً والدین از جمله اولین مربیان تعلیم‌وتربیت کودک هستند که نقش عظیم آن‌ها را در پی‌ریزی سنگ بنای شخصیت کودک و رشد اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس در آن‌ها نمی‌توان انکار کرد.

یک‌سوم تا نیمی از نوجوانان با مشکل اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس پایین به‌ویژه در اوایل نوجوانی درگیر هستند. در بحث تفاوت اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس در دختران و پسران، طبق تحقیقات، دختران تمایل دارند تا عملکرد خود را از آنچه هست ضعیف‌تر و پسران بهتر از آنچه انجام داده‌اند، ارزیابی کنند.

اگرچه متأسفانه گاه والدین به غلط چنین تصور می‌کنند که چون کودکان هنوز به سن معینی نرسیده‌اند، پس توان درک بسیاری از امور را ندارند و با همین دید تربیت صحیح و اصولی در دو‌ره‌ی کودکی را که از جمله مهم‌ترین دوران زندگی انسان است، رها می‌کنند، تنها به این امید که می‌توانند آن را در سنین دیگر جبران کنند.

لازم است بدانیم شخصیت و شاکله‌ی هر انسانی آجربه‌آجر از همان دوران کودکی ساخته می‌شود. والدین و گاهی اطرافیان می‌توانند با رفتارشان و گاه با صحبت‌هایشان و حتی گاه با تشویق‌ها و تنبیه‌هایشان در کودک اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس ایجاد کنند یا اینکه اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس او را بگیرند.

 

برخی ویژگی‌های عمومی کودکِ با اعتمادبه‌نفس

- با دیگران به‌راحتی ارتباط برقرار و به‌آسانی دوست پیدا می‌کند.

- از فعالیت‌های گروهی لذت می‌برد.

- به خود و دنیای اطرافش خوش‌بین است.

- از عقیده‌ی خود دفاع می‌کند، حتی اگر دیگران با او مخالفت کنند.

- وقتی کاری را شروع می‌کند آن را به اتمام می‌رساند و به حداکثر تلاش خود برای انجام کار مطمئن است.

- تحمل پذیرش شکست یا پذیرفته‌نشدن از طرف دیگران را دارد و در صورت برخورد با شکست در فعالیت‌ها مأیوس نمی‌شود و با انرژی بیشتری دوباره به پیش می‌رود.

- در موقعیت مناسب بدون شک و تردید نقش رهبری را به عهده می‌گیرد یا لااقل در بعضی موفقیت‌ها انتظار رهبرشدن را دارد.

- همیشه علاقه‌مند به شروع فعالیتی جدید است.

- نارضایتی خود را بدون سرزنش‌کردن دیگران و خود بیان می‌کند و خود‌انتقادگری کمی دارد.

 

برخی ویژگی‌های  عمومی کودکِ بدون  اعتمادبه‌‌‌‌‌‌‌‌‌نفس

- آرزو دارد کس دیگری باشد.

- احساس بی‌ارزش‌بودن می‌کند.

- تصمیم‌گیری برایش مشکل است.

- به کودکان کوچک‌تر و ضعیف‌تر از خود زور می‌گوید.

- بیش‌ازحد به عقاید افراد مقتدر یا هم‌سن‌وسال‌های با اقتدار تکیه می‌کند.

- به‌ندرت می‌خندد یا لبخند می‌زند.

- دم‌دمی‌مزاج است.

- هم‌سالانش به‌ندرت او را انتخاب می‌کنند.

- اغلب از اجتماع دوری می‌کند.

- معلومات عمومی کمی دارد.

- تابع امیال آنی خود است.

- حواسش زود پرت می‌شود و زمان قدرت تمرکزش کوتاه است.

 

 

منابع

1. دهستانی، منصوره، (1390)، مهارت‌های زندگی، قم: نشر میم.

2. گاتمن، جان، (1389)، پرورش هوش هیجانی در کودکان، مقدمه‌ی دانیل گلمن، مترجم حمیدرضا بلوچ، تهران: رشد.

3. نامکا، لین، (1388)، آموزش هوش هیجانی به کودکان، ترجمه‌ی نصرت‌الله یوسفی، تهران: نشر تدبیر.

4. کینچر، جونی، (1382)، چهل آزمون برای شناخت خودت، ترجمه‌ی حمیدرضا بلوچ، تهران: انتشارات فنی ایران.

5. وست وود، پیتر، آموزش‌وپرورش کودکان با نیازهای ویژه، ترجمه‌ی شاهرخ مکوند حسینی، با همکاری فرح شیلان دری.

6. امویس، دانیل؛ رینولدز، دیوید، آموزش مؤثر، ترجمه‌ی دکتر محمدعلی بشارت و حمید شمسی‌پور

7. مطهری، مرتضی،(1357)، مجموعه آثار، ج 2، تهران: صدرا.

8. ــــــــــــــ، (1394)، انسان کامل، تهران: صدرا.


۹
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، مقاله، خویش باوری، ناصر حیدری
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.