شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

سه ماجرا؛ با سه «چرا»

  فایلهای مرتبط
سه ماجرا؛ با سه «چرا»

ماجرای اوّل

مسابقه شروع می‌شه...تیم «دوکلّه میلان» در برابر «سَرچستر» به میدان اومده. مهاجمان سرچستر توپ رو در اختیار دارن. حمله آغاز می‌شه. بازیکن شماره‌‌ی 4 رو به جلو حرکت می‌کنه. مربّیش فریاد می‌زنه: «پاس به راست!» کمی در پاس‌دادن تأخیر می‌کنه. بالاخره پاس می‌ده، امّا بازیکن شماره‌ی 7 دوکلّه میلان ارتباط رو قطع می‌کنه. مربّیش می‌گه برگرده عقب! امّا صبر کنین! یه مربّی دیگه‌ش می‌گه برو جلو! می‌ره جلو، امّا دوباره می‌شنوه برگرد! برمی‌گرده. حالا پاس می‌ده به بازیکن شماره‌ی 3.  بازیکن شماره‌ی 3 توپو می‌گیره و حرکت می‌کنه به سمت راست. مربّیِ اوّل می‌گه برو به چپ! مربّی دوّمیه می‌گه برو به راست! همین‌طور هاج و واج مونده. بله در همین لحظه، بازیکن شماره‌ی 10 سرچستر از راه می‌رسه و توپ رو می‌قاپّه. رو به جلو حرکت می‌کنه. مربّیش می‌گه: «بشوت!» یه شوت جانانه... توی دروازه... گل...گل...گل....

 

ماجرای دوّم

عدّه‌ای تصمیم گرفتند به مسافرت بروند. هر کدامشان بار سفرش را بست و با هم به راه افتادند. در راه، از طبیعت مسیر بسیار لذّت می‌بردند و با هم می‌گفتند و می‌خندیدند. تا اینکه کم‌کم بعضی از آن‌ها گرسنه شدند. یکی گفت: «همین‌جا بنشینیم و غذایی بخوریم.» دیگری گفت: «هنوز که راهی نیامده‌ایم! باید مسیر بیشتری را طی کنیم.» سوّمی گفت: «مهم نیست چقدر راه آمده‌ایم. مهم این است که جای مناسبی پیدا کنیم.» یکی دیگر با ناراحتی گفت: «مگر حالا وقت غذا خوردن است؟ شماها چقدر زود گرسنه‌تان شد!» خلاصه هر کس حرفی زد. آن‌قدر بگومگو کردند که بعضی از آن‌ها نشستند، بعضی‌ها راه افتادند و به سمتی رفتند و یک نفر هم راه دیگری در پیش گرفت. ساعت‌ها گذشت. هر کدام....

 

 

ماجرای سوّم

هر یک از آن سه نفر، تازه به این مدرسه آمده بودند. خیلی زود فهمیدند که تنها هستند. کم‌کم با هم دوست شدند. رضا و علی و مهدی همیشه گروه سه‌نفره‌ی خودشان را داشتند. معلّمشان چند بار فعّالیّت گروهی ترتیب داد. آن‌ها به راز مهمّی پی برده بودند؛ هر کاری که آقای مولایی به آن‌ها می‌سپرد، آن کسی مسئولیّت را بر عهده می‌گرفت که در آن کار بهتر بود. بقیّه‌ی اعضای گروه هم، نظرشان را می‌گفتند و در نهایت، تصمیم با یک نفر بود.

 

و حالا چرای این سه ماجرا:

چرا تیم دوکلّه میلان گل خورد؟

چرا آن عدّه در سفر از هم جدا شدند؟

چرا گروه سه‌نفره موفّق بودند؟

بچّه‌های عزیز! علّت شکست و موفّقیّت در این ماجراها موضوع مهمّی است که در آبان‌ماه درمورد آن صحبت خواهیم کرد. منتظر جواب‌های شما از طریق پیوند «ارتباط با ما» در آبان‌ماه هستیم.

 


۲۰۲
کلیدواژه (keyword): رشد دانش آموز، سربلند، سه ماجرا با سه چرا، محمد علی ارجمند
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.