شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

پوشیدگی محافظ پوسیدگی

  فایلهای مرتبط
پوشیدگی محافظ پوسیدگی

می‌خواهیم از حجاب بگوییم. صحبت از حجاب است و پوشیدگی. همین ابتدا خوب‌ است بدانیم که به‌کارگیری واژه حجاب در مورد پوشش بانوان اصطلاحی نسبتاً جدید است. حجاب هم به معنی «پوشش» است و هم به معنی «پرده و حاجب». در گذشته واژه  «ستر» در مورد پوشش به‌کار می‌رفته است. به‌قول استاد شهید مطهری(ره): « بهتر بود این کلمه عوض نمی‌شد.» چون استفاده از واژه حجاب موجب شده است عده‌ای به خطا گمان کنند یا از سر عمد و دانسته بخواهند چنین وانمود کنند که اسلام خواسته است زن پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. در حالی که می‌دانیم این‌گو‌نه نیست.

حجاب در اسلام به‌هیچ‌وجه به این معنی نیست. برعکس، حکم حجاب تأییدی است بر حضور اجتماعی زنان. البته بوده‌اند گروه‌هایی که در حجاب و پوشش بانوان افراط کرده‌اند. حتی در گذشته زنان، به‌خصوص اشراف، کاملاً پوشیده و پشت پرده بوده‌اند. به روایت «شاهنامه»، گاه زنانی آن‌قدر خود را از دیده‌ها پنهان کرده بودند که به تعبیر خودشان حتی باد هوا  و آفتاب نیز آن‌ها را ندیده بوده است:

 

منیژه منم دخت افراسیاب

برهنه ندیده مرا آفتاب (فردوسی، 1379، ج 2: 829)

 

دگر دختر شاه به آفرید

که باد هوا هرگز او را ندید (فردوسی، 1379، ج 2: 1182)

زپرده برون کس ندیده مرا

نه هرگز کس آوا شنیده مرا (فردوسی، 1379، ج2:  327)

این پوشیدگی تا جایی بوده که در شاهنامه «پوشیده» و «پوشیده‌روی» حتی معادل  زن به‌کار رفته است:

زپوشیده رویان یکی شهرناز

دگر ماهرویی به نام ارنواز (فردوسی، 1379، ج2:  35)

بشد با پرسندگان مادرش

گرفتند پوشیدگان در برش (فردوسی، 1379، ج2:  604)

 
می‌بینید که حجاب زنان قبل از اسلام نیز رایج بوده و حتی گاه به شکل افراطی‌اش وجود داشته‌ است. کاری که اسلام کرده آن‌ است که تا جای ممکن آن را تعدیل و به شکل معقول مطرح کرده است. در مجموع باید گفت اگر چه اسلام به‌دلیل نقش تربیتی ویژه زنان، بر حضور آنان در خانه و در میان خانواده تأکید دارد، اما در مواردی که نقش‌آفرینی بانوان در اجتماع مورد نیاز بوده، نه تنها با آن مخالفتی نداشته که برآن تأکید ورزیده است.

البته وقتی از ارزش حضور زن در خانواده و از محوریت عاطفی او در محیط خانه صحبت می‌شود،  برخی می‌خواهند حضور زن را در خانه به رفت‌وروب و شستن لباس‌ها و تروخشک‌کردن بچه‌ها تنزل دهند. به این شکل، یعنی با تعریف ناقص و وارونه از زن و نقش‌آفرینی او در خانه و خانواده، می‌کوشند دختران و زنان را برای احساس نارضایتی از خانه و خانه‌داری تحریک کنند. اما حقیقت آن است که خانه مهم‌ترین کانون اجتماعی است و همه چیز از خانه و خانواده شروع می‌شود.

 

اصالت حضور زن در خانواده    

اگر بدانیم شخصیت اصلی بچه‌ها در محیط خانه طراحی و پایه‌گذاری می‌شود و به‌تدریج در جامعه تراش می‌خورد و صیقل می‌یابد، یعنی بدانیم شخصیت بنایی است که زیرساخت‌هایش تا حدود زیادی در خانواده و به‌خصوص تحت تربیت مادران شکل می‌گیرد، آن وقت درک می‌کنیم که اصالت حضور زن در خانه و خانواده، نه به‌خاطر ضعف او که به دلیل توانمندی‌ها و ظرایف عاطفی است.

آری نباید فراموش کرد که خانواده از مهم‌ترین نهادها در بنیاد جامعه است و زن با ایفای نقش مادری، محور پایداری و پویایی چنین نهادی است. از همین رو اگر زن عمده توانایی‌ها، استعدادها و فعالیت‌های خود را در راه تربیت فرزندان و همراهی با همسر هزینه نکند، جامعه بشری خلأ حضور و فعالیت مادر و همسر دلسوز و توانمند را به شکل  فساد، خشونت و عقده‌های روانی بازتاب خواهد داد.

 

دین و حضور اجتماعی زنان   

گـفتیم حجـاب هـرگز به معنی خانه‌نشینی زنان نیست که برعکس، طرح مسئله حجاب خود بیانگر آن‌ است که دین حضور اجتماعی زنان را پذیرفته است. مگر نه اینکه حجاب در سطح جامعه است که معنی پیدا می‌کند، وگرنه زن در میان خانواده و نزد فرزند و همسر خود که به پوشاندن سر ملزم نیست؟

حال باید دانست که نوع پوشش ما در سطح جامعه، به‌دلیل تأثیرگذاری اجتماعی‌اش نمی‌تواند و نباید موضوعی  صرفاً شخصی قلمداد شود. برخی با طرح این موضوع که پوشش و حجاب امری شخصی و فردی است، کوشیده‌اند کارکرد دینی و اجتماعی آن را در سلامت افراد جامعه نادیده بگیرند و یا تأثیر بی‌توجهی به حجاب را در بروز برخی ناهنجاری‌های اجتماعی انکار کنند. اما مگر می‌توان تأثیر نوع پوشش افراد را در جامعه روی دیگران انکار کرد؟ معلوم است که نوع پوشش و نوع رفتار و روابط ما در عرصه عمومی بر دیگر آحاد جامعه اثرگذار است.

ما در خانه هم باید پوشش مناسبی داشته باشیم، اما نوع پوشش ما در بیرون خانه موضوعی جداست. این دیگر فقط به خودمان مربوط نیست. فرضاً کسی نمی‌تواند با پوشش خاص و ترسناک وارد جامعه شود و دیگران را بترساند و بگوید ظاهرم به خودم مربوط است. یا اگر کسی در خانه خودش سیگار بکشد، به خودش مربوط است، اما همین فرد در یک فضای عمومی بسته مانند اتوبوس شهری و یا مترو حق ندارد سیگار بکشد. معلوم است که این کار او به دیگران مربوط است. انسان‌ها با یکدیگر زندگی می‌کنند و پوشش و ظاهر افراد در اجتماع به دیگران ربط دارد.

به نظر من شخصی که با پوشش نامناسب وارد جامعه می‌شود، به نوعی خودش هم می‌داند که این کار شخصی نیست. چون خودش هم نمی‌تواند ادعا کند که به نظر دیگران درباره خودش هیچ توجهی نداشته است. اگر هیچ‌‌کس نبود، او به این صورت و با این شمایل بیرون نمی‌آمد. جز این است که وی برای جلب توجه دیگران دست به چنین کاری زده است؟

باید بدانیم طهارت اخلاقی و سلامت معنوی افراد در جامعه درگروی سلامت روابط و رعایت ترازها و معیارهای اخلاقی و انسانی در مناسبات اجتماعی نیز هست. انتخاب پوشش مناسب در فضای عمومی از جمله این معیارهاست. پس هر کسی حق ندارد هر طور خواست بیرون بیاید. به هرحال هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید من خودم را با این سرووضع هم می‌توانم حفظ کنم، به بقیه کار ندارم. چرا که دیگران نیز هستند. جامعه یک کل به‌هم پیوسته است. بله مسئله این نیست که من پاکم، مسئله این است که نباید با کار و رفتار من، دیگران پاکی خود را از دست بدهند و از راه بمانند.

ما همه در یک قایق نشسته‌ایم و اگر کسی زیر پای خود را با این منطق که جای خودم است سوراخ کند، همه غرق خواهند شد!

 

 

منبع

فردوسی، ابوالقاسم (1379). شاهنامه فردوسی. به‌کوشش پرویز اتابکی. انتشارات علمی و فرهنگی. تهران. چاپ دوم.

 


۱۰۸
کلیدواژه (keyword): رشد نوجوان، رسم زندگی، پوشیدگی محافظ پوسیدگی، حسین امینی پویا،حجاب،پوشش دختران،اصالت زن،
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.