شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳

مقالات

زندگی رسم خوشایندی است

  فایلهای مرتبط
زندگی رسم خوشایندی است
پدرها و مادرها برای تربیت و موفقیت فرزندانشان تلاش بسیاری می‌کنند و با وجود مشکلات فراوان، برای آن‌ها آرزوهای زیادی دارند و در این راه از خود و خواسته‌هایشان می‌گذرند. گاهی خواسته‌های پدر و مادر با خواست جوانان همراه است و گاهی اوقات جوان‌ها آرزوهایی دارند متفاوت از آنچه والدین می‌خواهند. در ادامه تعدادی از خواسته‌های جوانان و والدینشان را می‌خوانید.

آنچه من می‌خواهم باشم
 
می‌خواهم مشهور باشم

آرش می‌گوید: من دوست دارم آدم موفقی باشم. این حرفی است که همه می‌گویند. خیلی دوست دارم آدم معروف و مشهوری باشم. از لحاظ اخلاقی الگو باشم. شاید این حرف‌ها تو رؤیا باشد، اما من می‌خواهم این جور باشم. مثلاً فوتبالیستی معروف؛ اما زهی خیال باطل! آخرش یک چیزی می‌شوم دیگر، خدا را چه دیدی؟!

 

به آنچه می‌خواهم رسیده‌ام

امیر: می‌خواهم آدمی باشم متعادل و مطرح؛ چیزی که فکر می‌کنم همه بچه‌های همسن و سال خودم هم‌ چنین چیزی می‌خواهند. ولی من احساس می‌کنم به آنچه که می‌خواهم رسیده‌ام؛ حداقل آنچه را که انتظار داشته‌ام. دوستانی دارم که علاوه بر خانواده، می‌توانم روی کمک آن‌ها در شرایط سخت حساب کنم. راستش «آنچه من می‌خواهم باشم»، کمی مرا گیج می‌کند و این اولین بار نیست که چنین سؤالی برایم مطرح می‌شود.

 

کامل و مؤثر

سعید: من می‌خواهم انسانی کامل و مؤثر در جامعه باشم. از نظر فکری دوست دارم سه چهار سال بزرگ‌تر باشم، چون آن سن را دوست دارم. از نظر عاطفی یک انسان عادی هستم، به موقع عاطفی می‌شوم و گاهی هم بی‌خیال!

 

روابط اجتماعی گسترده را دوست دارم

محسن: در بعد اجتماعی، من می‌خواهم با همه افراد اجتماع دوست باشم و با همه رفت و آمد داشته باشم. در کل دوست دارم که همه چیز را بدانم و بتوانم به همه سؤال‌ها جواب دهم.

 

می‌خواهم ادیسون شوم، شاید هم اینشتین

مهرداد: من می‌خواهم ادیسون، اینشتین و پیکاسو شوم. ولی هیچ کدام نخواهم شد، زیرا مخم نمی‌کشد، چه کار کنم دیگر! دنیا این است. شاید بقال، یا مهندس، قاضی و... شدم؛ ولی هیچ خیالی نیست. شاید هم فوتبالیست بشوم؛ هم پول‌دار و هم معروف.

 

مفید و بافرهنگ

علیرضا: هدف اصلی من در وهله اول این است که شخصی مفید، بافرهنگ و تحصیلکرده باشم. می‌خواهم آرزوهای پدر و مادرم درباره من برآورده شوند. همه این‌ها ارزوی الان من است که عاقل شده‌ام. ولی بچگی‌هایم دوست داشتم یک فوتبالیست بزرگ بشوم.

 

هم وکیل و هم ورزشکار

علی: من می‌خواهم در آینده یک وکیل خوب بشوم و در رشته‌های ورزشی موفق باشم. در بعد دینی، می‌خواهم که اهل نماز و روزه باشم و فرد مفیدی هم برای اجتماع باشم. از نظر فکری، می‌خواهم فردی روشن‌فکر باشم تا بتوانم با فرزندانم به‌خوبی رفتار کنم. دوست دارم برای پدر و مادرم فرزند خوبی باشم و در آینده رفتار درستی با آن‌ها داشته باشم. دوست دارم در انتخاب شغل موفق بشوم و ایمان قوی داشته باشم.

 

آنچه پدر و مادرم می‌خواهند باشم

1. می‌خواهند قاضی شوم!

پدر و مادرم می‌خواهند من قاضی شوم؛ زیرا کلاس دارد. البته خودم هم دوست دارم. شاید هم شدم، هیچی معلوم نیست.

 

2. مؤثر و درس‌خوان

پدر و مادرم دوست دارند من فرد مؤثری در آینده باشم و بتوانم از پس مشکلات برآیم. آن‌ها از من می‌خواهند که فکر مشکلات خانواده نباشم و فقط درسم را بخوانم.

 

3. موفقیت مهم است

پدر و مادرم دوست دارند من موفق باشم. اول دوست داشتند مهندس شوم، اما قضیه وقتی جالب شد که من اصلاً به رشته دیگری رفتم. آن‌ها هم مثل همه پدر و مادرها، خیر ما را می‌خواهند دیگر.

 

4. از وضع من راضی‌اند

آن‌ها از الان فکر آینده‌ام هستند و از وضعیتم راضی‌اند. مادرم دوست داشت من دکتر بشوم، ولی من هیچ علاقه‌ای نداشتم و به رشته انسانی رفتم. پدرم برای انتخاب این رشته یکی از مشوق‌های من بود.

 

5. مرد تمام عیار

دوست دارند یک مرد تمام عیار باشم؛ چیزی که احساس می‌کنم از توانم خارج است. من دوست دارم مانند دوستانم کارهای مربوط به سن خودم را انجام دهم، ولی مادرم و خواهرم می‌خواهند من مثل پدرم و شاید کمی بیشتر،  فعالیت کنم. شاید هم این من هستم که در اشتباهم، نمی‌دانم.

 

6. نمی‌دانم چه دوست دارند!

راستش نمی‌دانم پدر و مادرم دوست دارند، من چه بشوم، ولی این خیلی طبیعی است که بعد از این همه دردسر برای بزرگ‌کردن من، دوست داشته باشند که در جامعه سری بین سرها دربیاورم. آن‌ها می‌خواهند به من افتخار کنند، دوست دارند من کسی شوم و عاقبت به‌خیری مرا می‌خواهند.

 

7. ادامه تحصیل

پدر و مادرم تنها آرزویی که دارند این است که من در تحصیلات به مراحل عالی برسم و در آینده زندگی خوبی داشته باشم. در عین حال مسائل مذهبی را فراموش نکنم.

 

کدام پاسخ مال کیست!

از هفت دانش‌آموز پسر دو سؤال پرسیده‌ایم که پاسخ آن‌ها به سؤال اول یعنی «آنچه می‌خواهم باشم»، با نامشان و پاسخ سؤال دوم، یعنی «آنچه پدر و مادرم می‌خواهند باشم»، با ذکر شماره آمده است.

آیا می‌توانید حدس بزنید پاسخ‌های یک تا هفت به چه کسانی تعلق دارد؟

شما می‌توانید پاسخ خود به این پرسش و همچنین پاسخ دو سؤالی که از دوستانتان پرسیده‌‌ایم را از طریق ایمیل برای دفتر مجله ارسال کنید.


۱۵۵
کلیدواژه (keyword): رشد جوان، سفر زندگی، زندگی رسم خوشایندی است، زهرا اکبری
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.