بانوی همه چیز تمام
۱۴۰۲/۰۹/۰۱
فاطمهزهرا و ریحانه از یک مجله معتبر معماری یک طرح اولیه پیدا کرده بودند. آنها تصمیم داشتند یک روز تعطیل برای تمرین، نمونه اولیه را طرح بزنند و طراحی کنند.
مشغول طراحی بودند که مادر فاطمهزهرا او را صدا زد تا وسایل پذیرایی را از آشپزخانه به اتاق ببرد و از مهمانش، ریحانه، پذیرایی کند.
ریحانه: دستتون درد نکنه، زحمت کشیدید. فاطمهزهرا به نظرت چه مدت باید از روی الگو تمرین کنیم تا بتونیم خودمون از روی ایدههای شخصی طراحی کنیم؟
فاطمهزهرا: فکر کنم آنقدر باید مطالعه کنیم و از روی الگوها که در واقع معیاری برای طراحی اصولی هستند، تمرین کنیم که محدوده استانداردهای معماری در ناخودآگاه ذهن ما قرار بگیره و ایدههای ذهنی ما طبق همین استانداردها شکل بگیره و تو ذهنمون نقش ببنده.
ریحانه: خیلی وقتها با خودم فکر میکنم میبینم چقدر خوبه که برای تازهکارهایی مثل ما این الگوها و معیارها هستند که بتونیم از روی اونها تمرین کنیم که استعداد خودمون درست و اصولی شکل بگیره، تا یه روزی بالاخره ما هم حرفهای بشیم.
فاطمهزهرا: اتفاقاً من هم دلم میخواست کاش توی همه ابعاد زندگی یه الگوی معیار درست داشتیم که میتونستیم رفتارهامون رو طبق اون الگو شکل بدیم و خودمون رو بسنجیم، ولی هرچی فکر کردم اون الگو رو پیدا نکردم.
ریحانه: در وهله اول این الگویی که میگی، باید انسان باشه و چون ما دختریم، باید الگویی که انتخاب میکنیم، همجنس خودمون و خانم باشه. از طرف دیگه، با توجه به اینکه ما معیارهای دیگهای از جمله مسلمونبودن و دغدغه داشتن تو ابعاد فردی، اجتماعی و سیاسی داریم، باید دنبال الگویی بگردیم که بتونه تمام این حیطهها رو پوشش بده. البته پیداکردن چنین انسانی به نظرم سخته.
هر دو به فکر فرو رفتند. همزمان با طرحزدن، گویا در ذهن خود الگوی کامل انسانی خود را طرح میزدند و در حال جستوجو بودند.
مادر فاطمهزهرا از بیرون اتاق او را صدا زد: «فاطمهزهرا جان، یادت رفته چای ببری. بیا این سینی رو هم ببر.»
با صدای مادر، گویی چراغ راهنمایی در ذهن ریحانه روشن شد. بلند گفت: «درسته! پیداش کردم!»
فاطمهزهرا که برخاسته بود به آشپزخانه برود، به سمت ریحانه چرخید: «چی درسته؟»
ریحانه: «صاحب اسم تو همون الگوی کاملیه که ما دنبالشیم! خانم فاطمهزهرا(س) همون خانم مسلمونیه که تو تمام حوزهها فعال و تأثیرگذار بودن و میتونن بهترین الگو برای ما باشن. کاش بتونیم یکی رو که در مورد ایشون مطالعه داشته پیدا کنیم تا در موردشون بهمون توضیح بده!»
فاطمهزهرا: «این موردم من پیدا کردم! بدو بیا بریم سراغ مامانم که منبع اطلاعاته!»
هر دو به سمت مادر رفتند. مادر چنین توضیح داد: «بهترین الگو رو پیدا کردید. ایشون مصداق کامل یک خانم مسلمان فعال و در عین حال با حیاست. خانم فاطمهزهرا(س) در تمام نقشهاشون بهترین بودند؛ هم در نقشهای خانوادگی، در جایگاه دختری، همسری و مادری، و هم در نقشهای فردی و اجتماعیشون زبانزد بودند.
در جایگاه دختری آنقدر دلسوز پدر و مهربان بودند که به «ام ابیها» یعنی «مادرِ پدرش» معروف بودند. در جایگاه همسری هم آنقدر عاشق و مهربان و دلسوز بودند که حضرت علی(ع) میفرمودند هرگاه غمی دارم و به فاطمه مینگرم، تمام غمهایم برطرف میشود. از طرف دیگر، با انجام برخی کارها در منزل، از لحاظ صرفهجویی در مخارج اقتصادی، کمکحال همسر خود بودند. وقتی که بعد از رحلت پیامبر(ص) ارثی که از پدر به ایشان رسیده بود، یعنی همان زمینهای زراعی فدک، غصب شد، خانم برای بازپسگیری حق خود، مثل شیرزنی شجاع، به تبیین و سخنرانی پرداخت و خطبه فدکیه را ایراد و حق خود را مطالبه کرد. شاید در آن اوضاع آشفته، بعد از رحلت پیامبر(ص) کمتر کسی جرئت داشت چنین کار جسورانهای انجام دهد.
از جمـله خصـلتهای بارز حضـرت فاطمه زهرا(س) پیروى کامل از امام زمان خود، یعنی امیرالمؤمنین(ع)، بود. شاید در اطراف خود دیده باشید افراد در حین مواجهه با یک خانم باردار، بسیار مراقبش هستند و تلاش میکنند به هر نحوی کمکی کنند و برای رفاه حالش، او را از بسیاری کارها منع میکنند. اما حضرت فاطمهزهرا(س) آنقدر تابع و پیرو امام زمان خود بودند که در حالی که باردار بودند، به همراه امیرالمؤمنین(ع) به در خانههای مهاجران و انصار میرفتند و فرمان غدیر را یادآوری میکردند. این کنشگری اجتماعی و سیاسی خانم فاطمهزهرا(س) در زمانه خود، آن هم از یک زن، بینظیر بود.
حالا شما دخترهای اندیشمند در مسیر الگو قراردادن خانم، باید ببینید در راه امام زمان(عج) از چه چیزهایی میتوانید بگذرید.
۱۵۵
کلیدواژه (keyword):
رشد هنرجو، بدانگاه، بانوی همه چیز تمام، زهرا صباحی