چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳

مقالات

طرحی نو دراندازیم

  فایلهای مرتبط
طرحی نو دراندازیم
نگاهی به تجربه ای مدرسه ای در زیستن در بستر تحول بنیادین

برداشت ما از کاشت انجام‌شده در سند تحول بنیادین، در طراحی ما اثرگذار بوده است!

خدا رحمت کند همه‌ی گذشتگان این سرزمین را و اگر همراهی کنید پدر ما را! برخی نامش را جدایی‌ناپذیر از دانشگاه صنعتی امیرکبیر می‌دانند، وقتی در سال‌های دفاع مقدس، وظیفه‌اش را رشد علمی دانشگاه تعریف کرده و بیش از ده‌ها رشته‌ی مهندسی در کشور از انرژی هسته‌ای تا کشتی‌سازی و هوافضا را برای اولین‌ بار راه‌اندازی کرده بود. محمدحسین سلیمی‌نمین که سیزده سال رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همچنین عضو هیئت‌علمی دانشکده‌ی مهندسی صنایع بود، درس مدیریت صنعتی خوانده بود؛ اما در مدیریت دانشگاه هم موفق عمل کرده بود. رمز موفقیتش را تسلط به درس‌های نظام ملی نوآوری در سطح کلان کشور و مدیریت کیفیت و مهارت‌های حل مسئله همچون تریز در سطح سازمان می‌دانست. دانشجویان دکترایش افق‌های جدید برنامه‌ریزی برای کشوری نوآور را به رویش می‌گشودند. همین هم شد ارثیه‌ی ما. چند سالی بود که همکاری علمی با وزارت آموزش‌وپرورش برای انتقال دانش حل مسئله و نوآوری به مؤلفان کتاب‌های درسی را شروع کرده بود. در آخرین همایشی که در سال 1386 هدایت کرد، تصمیم بر آن شده بود که وزارت آموزش‌وپرورش مدرسه‌هایی را برای آزمونه (پایلوت) پیشنهاد دهد؛ اما پدر رفت و راه مانده بود برای ما.

ما جا پای جای پدر گذاشته بودیم و از نظام نوآوری تا مهارت حل مسئله را در دست گرفته بودیم تا سازمان به سازمان طرحی نو دراندازیم. سال 1387 مزین شد به نام «نوآوری و شکوفایی» و وزیر وقت آموزش‌وپرورش مسئولیتی بر دوش ما گذاشت که ادعایمان را با نوشتن برنامه‌ای عملیاتی، برای اجرایی‌شدن سند تحول بنیادین آموزش‌و‌پرورش کشور، به محک تجربه بگذاریم. این برای ما دری بود به سرزمینی وسیع. سرزمینی که تا امروز، هرچه آن را گشته‌ایم، هنوز هم برای جولان و عمل انسان بکر است. حالا ما عضوی از ستاد تحول بنیادین بودیم و دسترسی داشتیم به اسنادی که هنوز در حال تکوین و تدوین بودند. قرار گذاشتیم تا پیش از آنکه سرزمین و قوانین آن را بشناسیم، کمتر دست به اقدام بزنیم تا هر برنامه و عمل ما هماهنگ با سرزمین و تقویت‌کننده‌ی آن باشد. پس خواندیم و خواندیم و خواندیم تا عینک‌ حل مسئله‌مان مسئله‌ها و راه‌حل‌هایشان را در سند بیابد! هم‌زمان پا در مدرسه گذاشتیم و با عینکی که شیشه‌اش از مه و ابهام پاک شده بود، مدرسه را نگاه کردیم. حالا ما مدرسه‌ای برساخت کرده بودیم که می‌توانست تحول بنیادین را پیاده کند.

برداشت ما از کاشت انجام‌شده در سند تحول بنیادین چه بود؟ عینک ما چه بود و چه دیدیم؟ ما عینک حل مسئله به چشم داشتیم تا ببینیم چه موانعی نمی‌گذارند به‌جای دیروز در امروز و به‌جای امروز در فردا باشیم. گویی به قله‌‌ی خواسته‌های مطلوب رسیده باشیم. متربی در صدر بود و همه‌چیز مهیا برای رشد او.

ـ خواسته‌ی مطلوب سند، سطحی از متربی بود که به درک موقعیت خود و دیگر متربیان در مسیر حیات طیبه رسیده باشد و برنامه‌ی صیرورت خود را به‌گونه‌ای پیش برد که دیگر همراهانش نیز در مسیر حیات طیبه قرار بگیرند و در این مسیر، جامعه به‌سمت جامعه‌ای صالح رشد کند. در چنین فضایی، سخن از موقعیت‌های جلو و عقب نیست، سخن از اجبار برای یکسانی نیست؛ بلکه سخن از تلاش و تفکر و تعقل برای پیداکردن راه توسط هر استعداد منحصر‌به‌فرد برای شرایط ویژه‌ی اوست. در چنین فضایی، سخن از سطحی از مربی است که چنان فکر را برمی‌انگیزاند تا متربی راه خودش را جست‌وجو، کشف و تجربه کند. تصویر سند، از پس عینک ما، همان دانش‌آموز خودیادگیرنده‌ای است که مسئله‌های زندگی‌اش را تعریف و حل می‌کند و معلم نیز در مسیر برساخت‌گرای کودک، درونمایه‌ی چنین رشدی را برایش فراهم می‌آورد.

 

ـ خواسته‌ی مطلوب سند، رشد همه‌جانبه‌ی متربی در شش ساحت تربیتی بود. در چنین فضایی، سخن از درس‌های متعدد که کودک نمی‌تواند رابطه‌ی آن‌ها را با هم پیدا کند، نیست؛ سخن از افراد نخبه یا افراد آهسته‌گام در به‌کارگیری فرمول‌ها و قوانین هر درس نیست؛ سخن از سطحی از مربی است که زمینه‌ی بازکشف درس‌ها را در مسئله‌های موردنظر متربی فراهم می‌کند. معلم تسهیلگری مسئله را با ساحت «زیستی و بدنی و توجه به کژکارکردی‌ها» شروع می‌کند و سپس به بازمعنای مسئله با ساحت «تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی و توجه به وجود نظام قانونمند مادی و ماورای مادی خلقت و جاری‌بودن معنای پنج ستون دین» در آن می‌پردازد. تسهیلگری با ساحت «تربیت علمی و فناوری» برای تشخیص رویکرد علمی شناخت قوانین نظام خلقت و بهره‌گیری از آن‌ها در حل مسئله ادامه پیدا می‌کند. سپس در «ساحت تربیت زیستی و بدنی» تقویت‌سازی داده‌ها را تسهیل می‌کند و بعد از آن، در ساحت «هنری و زیبایی‌شناختی» با بهره‌گیری از قوانین زیبایی‌شناختی نظام خلقت، تولید راه‌حل‌ها را در برنامه قرار می‌دهد. در نهایت «ساحت تربیت اقتصادی و حرفه‌ای و بررسی ابعاد اقتصادی راه‌حل» و «ساحت تربیتی سیاسی و اجتماعی، و بررسی زمینه‌ی تغییرات و همراهی اجتماعی و سیاسی راه‌حل» در برنامه‌ی تجربه قرار می‌گیرند. تصویر سند، از پس عینک ما، همان دانش‌آموزی است که مهارت حل مسئله ابداعی (تریز) را به‌گونه‌ای به کار می‌گیرد که دغدغه‌ی مسئله را از هر ساحتی آغاز کند، برای بازتعریف و حل آن، تمام ساحت‌های شش‌گانه را حداقل یک بار تجربه می‌کند و این‌چنین، حل هر مسئله‌ای او را در مسیر حیات طیبه ورزیده‌تر و جامعه را یک گام به جامعه‌ی صالح نزدیک‌تر می‌کند.

 

حالا ما بودیم که باید دقیق و دقیق‌تر می‌شدیم. آیا ترکیبی از برساخت‌گرایی با مهارت تعریف و حل مسائل ابداعی، می‌توانست راهی تجربه‌پذیر برای مربی و متربی سند تحول باشد؟ پس آهسته در مسیر پا گذاشتیم تا جریان آب روی آینه را ببینیم و این راه، امروز 5 ساله است برای کسانی که راه‌ها را تحلیل می‌کنند. پس می‌نویسیم تا شاید به قدر نقدی، همراه آب و آینه شوید.

 


۱۳۲
کلیدواژه (keyword): رشد آموزش ابتدایی، مدرسه تحولی، طرحی نو دراندازیم، دکتر سارا سلیمی نمین، دکتر آمنه سلیمی نمین
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.