عدالت اقتصادی به معنای توزیع عادلانه فرصتهای اقتصادی و درآمد در جامعه است. اما در سالهای اخیر، معنایی جدید و کاربردی از عدالت اقتصادی شکل گرفته است. در مفهوم جدید، عدالت اقتصادی در کنار توسعه اقتصادی، برای کاهش تفاوتهای اقتصادی بین لایههای گوناگون جامعه و ایجاد فرصتهای برابر اقتصادی میکوشد. در این راستا، سیاستهایی مانند توسعه بخشهای فقیرتر جامعه، افزایش توانمندیهای اقتصادی و آموزشی افراد، ارتقای سطح زندگی و حقوق اجتماعی و اقتصادی، و توزیع منابع به شکل عادلانه، بهعنوان بخشی از عدالت اقتصادی جدید مطرح میشوند. اهتمام به بسط عدالت اقتصادی به معنای تلاش برای حفظ توازن در توزیع ثروت و فرصتهای اقتصادی در جامعه است. بنابراین، باید بر اصلاح و بهبود سیاستهای اقتصادی تمرکز کرد تا بتوان به توزیع عادلانهتری از ثروت و منابع اقتصادی در جامعه دست یافت. برای مثال، سیاستهایی مانند اصلاح نظام مالیاتی، تنظیم حداقل حقوق و تسهیلات بهداشتی و درمانی میتوانند در رسیدن به اهداف بسط عدالت اقتصادی مؤثر باشند (Schneider, Kallis & Martinez-Alier, 2010:511-518).
ایجاد فرصتهای شغلی برای کارآفرینان و استقرار صنایع جدید میتوانند به ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد کمدرآمد کمک کنند و تفاوت درآمدی در جامعه بکاهند. توسعه و ارتقای فناوریهای نوین و نظامهای اطلاعاتی و ارتباطی نیز در راستای بسط عدالت اقتصادی مهم است (wu, Guo, Huang, Liu & Xiang, 2018:2389-2406).
این روزها با پیشرفت فناوری، فرصتهای جدیدی برای کسبوکارها و کارآفرینان به وجود آمدهاند که میتوانند شرایط اقتصادی جامعه را بهبود بخشند. در این راستا، باید سیاستهایی را اجرا کنیم که فناوریهای نوین را توسعه دهند و زیرساختهای فنی و ارتباطی را ارتقا بخشند.
از جمله مثالهای کاربردی برای بسط عدالت اقتصادی میتوان به این راهکارها اشاره کرد:
1. ارائه تسهیلات مالی برای ایجاد کسبوکارهای کوچک و متوسط: این اقدام میتواند به ایجاد فرصتهای شغلی در مناطق گوناگون و برای افراد با درآمد کم کمک کند.
2. پیادهسازی سیاستهای دولتی برای تنظیم بازار کار: این سیاستها میتوانند شامل ایجاد پویشهای آموزشی برای کسب مهارتهای لازم، تنظیم شرایط کاری مناسب و ایجاد مزایای سازمانی برای مشاغل باشند.
3. تحقق توزیع منصفانه ثروت: برای توزیع منصفانه ثروت، سیاستهای مالی مانند تعدیل درآمدی و مالیات برای افراد با درآمد بالا، تحقیق در بخشهای اقتصادی و توسعه سرمایههای اجتماعی مثل بهداشت، آموزش و امنیت پایدار انجامپذیرند.
4. ایجاد فرصتهای برابر برای دسترسی به خدمات اساسی: برای بسط عدالت اقتصادی باید فرصتهای برابر برای دسترسی به خدمات اساسی مانند آب، برق، بهداشت و آموزش برای همه اعضای جامعه فراهم شود.
این راهکارها نیازمند همکاری و تلاشهای مشترک بین دولت، بخش خصوصی و جامعه هستند تا بتوان بهبود قابلتوجهی را در وضعیت اقتصادی طبقات جامعه شاهد بود.
اما نقش آموزشوپرورش در بسط عدالت اقتصادی چیست؟
در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش، بسط عدالت اقتصادی بهعنوان یکی از اهداف اصلی آموزشوپرورش ذکر شده است. برای رسیدن به این هدف، این سند بر اهمیت توسعه مهارتهای عملی و تخصصی دانشآموزان، آموزشهای حرفهای، ایجاد فرصتهای شغلی، ارتقای سطح آموزشی کشور و توسعه فرهنگ کار و کارآفرینی تأکید دارد. همچنین، بر این نکته تأکید میکند که توسعه فناوریهای نوین و ارتقای سطح تحصیلات، به شیوهای که برای همه افراد مقدور باشد، یکی از راهکارهای بسط عدالت اقتصادی در آموزشوپرورش است.
این سند به اهمیت ارتقای سطح آموزشی معلمان و ایجاد فرصتهای آموزشی برای آنها توجه دارد، چرا که توانایی معلمان را از ملزومات افزایش کیفیت آموزشی میداند.
در حوزه آموزشوپرورش برای بسط عدالت اقتصادی میتوان به این مثالها اشاره کرد:
1. ایجاد فرصتهای برابر آموزشی و توزیع منصفانه آن: برای بسط عدالت اقتصادی باید این امکان را فراهم کرد که آموزش برای همه افراد، بدون تبعیض، ارائه شود. برای مثال، ایجاد مدرسه در مناطق محروم و تأمین تجهیزات و فناوریهای آموزشی برای افراد کمدرآمد، میتواند در وضعیت آموزشی آنها بهبود قابلتوجهی ایجاد کند. در حوزه توزیع منصفانه، برای مثال باید اطمینان حاصل شود که دختران و پسران در تمام سطحهای آموزشی بهطور برابر حضور داشته باشند و برای هر دو جنس تسهیلات و امکانات آموزشی در دسترس باشند. در بسیاری از کشورها، دختران به دلیل محدودیتهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، از فرصتهای آموزشی کافی برخوردار نیستند. در نتیجه از فرصتهای اقتصادی و شغلی هم عقب میافتند (Malhotra & Mather, 1997:599-630). با توجه به این واقعیت، بسط عدالت اقتصادی باید بهمنظور تأمین فرصتهای آموزشی برابر برای همه جنسیتها رعایت شود.
2. توسعه مهارتهای عملی و شغلی: باید برنامههای آموزشی و پرورشی مناسبی طراحی و توسعه داده شوند تا بتوان مهارتهای عملی و شغلی موردنیاز بازار کار را به افراد کمدرآمد آموزش داد.
توزیع منصفانه فرصتهای آموزشی یکی از مهمترین راهکارها برای بسط عدالت اقتصادی است، زیرا به معنای رفع تفاوتهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دسترسی به فرصتهای آموزشی، بهبود شرایط اقتصادی و بهبود سطح زندگی جامعه است. برای کودکانی با شرایط متفاوت، مانند کودکان خانوادههای محروم و فقیر یا دچار ناتوانی، کودکان ساکن مناطق محروم و مرزی و دیگر کودکان دارای شرایط خاص، باید فرصتهای برابر آموزشی ایجاد کرد. برای تحقق این مهم میتوانیم از دورههای آموزشی خاصی برای این کودکان استفاده کنیم تا شرایط ادامه تحصیل آنها فراهم شود. همچنین، تدارک برنامههایی برای کمک به این خانوادهها، به منظور پرداخت هزینههای تحصیلی کودکانشان و ایجاد فرصتهای آموزشی برای آنها نیز میتواند به تحقق بسط عدالت اقتصادی کمک کند.
نقش معلمان در بسط عدالت اقتصادی چگونه است
معلمان میتوانند با ارائه آموزشوپرورش کیفی و مناسب، افراد را به دانش و مهارتهای لازم برای شرکت در بازار کار و والاتر از آن، زیست شهروندی، مجهز کنند (Sahlberg, 2006). و با این کار به تعادل در توزیع درآمد کمک کنند. همچنین، از طریق برنامههای آموزشی خود، به دانشآموزان بیاموزند که در جامعه باید از افراد با تفکر انعطافپذیر و هوشمند حمایت کرد و به جای محروم کردنشان، به آنها فرصتهای برابر داد. این دیدگاه به ایجاد فرهنگی در جامعه کمک میکند که برای تحقق بسط عدالت اقتصادی بسیار اهمیت دارد. بهعلاوه، معلمان میتوانند با برگزاری کارگاههای آموزشی درباره توانمندیهای کارآفرینی و مدیریت مالی، به دانشآموزان آموزش دهند که چگونه میتوانند در بازار کار موفق شوند و به تعادل در توزیع درآمد کمک کنند (Brunello & Schlotter, 2011).
بسط عدالت اقتصادی در آموزشوپرورش کشورهای دیگر نیز بهعنوان یکی از مهمترین موضوعات در حوزه آموزشوپرورش مطرح است. در کشورهایی پیشرفته مثل فنلاند، کانادا و سوئد، بسط عدالت اقتصادی بهعنوان یکی از اهداف اصلی سیاستهای آموزشی شناخته شده است. در فنلاند، بهطور مثال، تمرکز بر آموزش عمومی و تربیت شهروندانی است که مسئولیتهای اجتماعی خود را بهخوبی میدانند و به ایجاد فرهنگی از تقسیمبندی منابع عادلانه کمک میکنند (Sahlberg, 2007:259-287). علاوه بر این، در آموزشوپرورش فنلاند، به تربیت نیروی کار با مهارتهای تخصصی و انعطافپذیری بالا توجه میکند.
در کانادا آموزشوپرورش بهعنوان یکی از ابزارهایی شناخته شده است که میتواند به تعادل در توزیع درآمد کمک کند (Gay, 2013:48-70). در آموزشوپرورش کانادا، به تربیت نیروی کار با مهارتهای تخصصی و فرهنگ کارآفرینی توجه میشود.
سوئد در توجه به آموزشوپرورش، از طریق مدرسه، آموزشگاههای حرفهای و دانشگاهها، نیروی کار با مهارتهای تخصصی بالا تربیت میکند و میکوشد افراد با توجه به نیازهای بازار کار، در رشتههای موردنظر تحصیل کنند. به این منظور، در سطح دبیرستان، دانشآموزان بهصورت رایگان در دورههای حرفهای و مهارتی، از جمله کارآموزی در صنایع و مشاغل گوناگون، شرکت میکنند. همچنین، در این کشور معیارهایی مانند شایستگیهای اجتماعی و تنوع فرهنگی در فرایند آموزشوپرورش موردتوجه قرار میگیرند (پیشین). این رویکرد سوئد در آموزشوپرورش باعث شده است این کشور در سطح جهانی بهعنوان یکی از کشورهای پیشرو در زمینه بسط عدالت اقتصادی شناخته شود.
اکنون و پس از مطالعه این مقاله چه تعریفی از بسط عدالت اقتصادی در آموزشوپرورش در ذهن دارید؟
منابع
1. سند تحول بنیادین آموزشوپرورش
2. Schneider, F., Kallis, G., & Martinez-Alier, J. (2010). Crisis or opportunity? Economic degrowth for social equity and ecological sustainability. Introduction to this special issue. Journal of cleaner production, 18(6.
3. Wu, J., Guo, S., Huang, H., Liu, W., & Xiang, Y. (2018). Information and communications technologies for sustainable development goals: state-of-the-art, needs and perspectives. IEEE Communications Surveys & Tutorials, 20(3), 2389-2406.
4. Malhotra, A., & Mather, M. (1997, December). Do schooling and work empower women in developing countries? Gender and domestic decisions in Sri Lanka. In Sociological forum (Vol. 12). Kluwer Academic Publishers-Plenum Publishers.
5. Sahlberg, P. (2006). Education reform for raising economic competitiveness. Journal of Educational change, 7(4).
6. Brunello, G., & Schlotter, M. (2011). Non-cognitive skills and personality traits: Labour market relevance and their development in education & training systems
7. Sahlberg, P. (2007). Education policies for raising student learning: The Finnish approach. Journal of education policy, 22(2), 147-171.
8. Gay, G. (2013). Teaching to and through cultural diversity. Curriculum inquiry, 43(1(.